جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

داستان منتشر شده غملی گلین از عاطفه محمدی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آثار منتشر شده شما توسط DELVIN با نام غملی گلین از عاطفه محمدی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 207 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته آثار منتشر شده شما
نام موضوع غملی گلین از عاطفه محمدی
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN
ghamli_gelin.jpg
داستان: غملی گلین
نویسنده: عاطفه محمدی
ژانر: اجتماعی، درام
خلاصه:
زنی به خاطر اختلاف با همسرش، مجبور به ترک خانه می‌شود و از فرزندانش و غرورش می‌گذرد، بعد از جر و بحث های زیاد به خانه برمی‌گردد ولی اتفاقی می‌افتد که باعث می‌شود او جلوی روان‌پزشک بنشیند و قصه‌اش را تعریف کند، تا شاید عبرتی برای بقیه بشود، به‌ خاطر فرزندانم از همه چیز گذشتم، فکر می‌کردم با این فداکاری خوشبخت می‌شوند، اما نمی‌دانستم بزرگترین ظلم را به آن‌ها کردم…
تکه‌ای از اثر:
عارف با صدای حرصی و بلند گفت: صدبار گفتم نرو خونه ی اون خواهر بی همه چیزت تا اونم نیاد. مهتاب هم با حرص گفت: هر وقت تو نرفتی مامان هم نمیره. عارف: برادر خواهرهای من روزهای سخت به دردم میخورن. مهتاب گفت: هه هه یک چیز بگو آدم خندش نگیره برادر خواهرهای تو روزهای سختی ما بودن والا ما که ندیدیم باز این خواهر برادرهای مامان بودن نه تو یادت رفته پسرت رفت زندان یک زنگ نزدن، از اینجا تا اردبیل رفتی، برادرت دو میلیونم کف دستت نذاشت، با اینکه 45 ساله داره از ارثت میخوره، این خواهر برادر مامان بودن که شش میلیون جور کردن برای آزادیش اصلا میگیم خبر نداشتن، از عمل من که خبر داشتن یک زنگ نزدن حالم رو بپرسن؟
لینک: https://dl.romanbook.ir/1401/esfand/ghamli.pdf
 
بالا پایین