در حریم عاشقی،
ولوله برپاست بیا
دلبری در حرم یار،
چه زیباست بیا
تو شدی همنفس غیر و،
مرا نیست هوس
نفس عشق بدون تو،
حرام است بیا
تو طبیب دل آشفته و
مجروح منی
رد نشو، زخم دل از
عشق، مداواست بیا
میسرایم غزلی ناب،
به عشق تو عزیز
آه، حالا که به دل،
فرصت فرداست بیا
تو ندانسته ای یک عمر،
پی عشق توأم؟
بر وصال تو دلم,
غرق تمناست بیا
پس نخواهی بدهی،
رفته دلم را به دلم؟
سی*ن*ه ی تنگ من
خسته مهیاست بیا