هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
داستان این کتاب از زبان دختری جوان به نام توسکا که دانشجوی پزشکی است روایت می شود. او چیزی از مادرش به خاطر ندارد و شبنم جون از پنج سالگی با مهربانی و لطافت تمام مثل یک مادر در کنارش بوده، حاصل ازدواج شبنم و پدرش برادری کوچک به نام امیر علی است؛ بی بی مادربزرگ توسکاست که آغوشش بویی مادرانه دارد. توسکا که مدتی است حسی مثل دلتنگی و دلشوره وجودش را گرفته، تصمیم دارد برای تعطیلات تابستان به روستا برود تا در کنار بی بی باشد و از حال و هوای آن جا روحش به وجد بیاید، پس تصمیم می گیرد خواسته اش را عملی کند و با اجازه پدر و شبنم جون، ماه طلعت را هم با خود ببرد…