- May
- 3,450
- 21,574
- مدالها
- 15

نویسنده : معصومه امیرزاده
انتشارات : کتابستان معرفت
داستان مستوره است. زن فعال اجتماعی که با بارداری ناخواسته، مسیر پیشرفت خود را متوقف میبیند.
چالش او حفظ یا سقط جنین است. ماندن در خانه یا فتح قلهها…
او عاشق شده، تن به غربت سپرده و حالا یک نبض ریز در شکمش میزند.
برشی از کتاب:
آمد و نشست توی آینهبندان چشمهای من. نه لب ساحل بودیم که نسیم بچرخد توی موهایش نه کنار شمشادها که من برایش توی دلم شاه شمشادقدان را ضرب بگیرم و نه صدای مرغهای دریایی میآمد.
ما در دهان مرگ به زندگی فکر میکردیم