- Jul
- 2,607
- 4,905
- مدالها
- 2
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!“در ابتدا به فکر ازدواج نبودم اما بعد از آشنایی با محسن و گذراندن زمان با او، تصمیم به ازدواج گرفتم.”
سال | نام سریال | کارگردان |
---|---|---|
۱۳۷۶ | شن های کف رودخانه | یوسف سید مهدوی |
۱۳۷۷ | روز های زندگی | سیروس مقدم |
۱۳۸۰ | زیر آسمان شهر | مهران غفوریان |
۱۳۸۱ | دردسرهای طلایی | شاپور قریب |
۱۳۸۲ | هزاران چشم | کیانوش عیاری |
آینه عشق | محمدتقی رنجبر | |
۱۳۸۳ | بادهای موسمی | هادی نامور |
سال | نام فیلم | کارگردان | نقش |
---|---|---|---|
۱۳۸۰ | بی همتا | جهانگیر جهانگیری | – |
۱۳۸۳ | خیلی دور خیلی نزدیک | سید رضا میرکریمی | – |
۱۳۸۴ | به خاطر سوگند | سید رحیم حسینی | – |
۱۳۸۸ | آتش بس در بیمارستان | اصغر نصیری | – |
۱۳۹۴ | من سالوادور نیستم | منوچهر هادی | مجری تلویزیون |
یاد ماندگار مجتبی شهدادی | |||
---|---|---|---|
سال | نام برنامه | تهیهکننده | شبکه |
۱۳۷۸ | کاپیتولاسیون | پیامی | ۴ |
۱۳۷۹ | جهان در مطبوعات امروز | حسین خمسه | ۴ |
جاذبهها | رضوی | خبر | – |
رنگ جوانی | کرد | جام جم | |
۱۳۸۱ | سپید | جمشید بیات ترک | ۴ |
مهد قرآن (نور) | مسعود عسگری | ۲ | |
هشت فصل عشق | مجتبی شهدادی | ۲ | |
راز خورشید | مجتبی شهدادی | ۲ | |
۱۳۸۳ | بیدار شو آفتاب شد | معصومی | ۲ |
موج | وکیلی | ۲ | |
۱۳۸۴ | موج نو | غفارزاده | ۲ |
گل بیار گل ببر | سید محمد هاشمی اصل | ۳ | |
با تو، ورود آقایان ممنوع | سید محمد هاشمی اصل | ۳ | |
۱۳۸۵ | ویژه برنامه تحویل سال نو | محمد صالح علا | ۳ |
خانه مهر | یمینی | ۳ | |
صمیمانه | احمدرضا داوری | ۱ | |
الفبای مهربانی | سید کاظم احمدزاده | ۳ | |
۱۳۸۷ | من خوبم تو خوبی | قریشی | جام جم |
خانه من خانه تو | سید محمد هاشمی اصل | ۳ | |
۱۳۸۸ | ویژه برنامه تحویل سال نو | سید محمد هاشمی اصل | ۳ |
خانه فیروزهای | سید محمد هاشمی اصل | ۳ | |
دانههای عشق | سید محمد هاشمی اصل | ۳ | |
تابستانه | رضی | جام جم | |
آبی آسمونی | علی حجازی | ۳ | |
ماه آسمونی | محمد صدری | جام جم | |
لحظه دیدار | علی اکبری | جام جم | |
۱۳۹۴ | فرش بهشت | محمد قنبری | ۵ |
آب و آیینه | علی زاهدی | ۳ | |
خوبی از خودتونه | سمانه فراهانی | ۲ | |
مهر محمد | مقداد مؤمن نژاد و مجید خواجه نژاد | ۱ | |
سالی نو | محمد قنبری | ۵ | – |
تمام ماه | احسان ارغوانی | ۲ | – |
۱۳۹۶ | نگی که نگفتی | مجتبی احمدی | ۲ |
۱۳۹۷ | اینک بهار | محمدرضا رضاییان | ۲ |
۱۴۰۲ | سلام صبح بخیر | سعید پروینی | ۳ |
از آنجایی که درست چند ماه بعد از این ماجرا، موضوع پیام تبلیغاتی یک شرکت مطرح شد، خیلی ها به اشتباه این دو را به یکدیگر ربط دادند در حالی که موضوع ممنوع التصویری ایشان هیچ ارتباطی به ماجرای پیام تبلیغاتی شرکت نداشت چرا که با مجوز و هماهنگی سازمان اتفاق افتاده بود.“این موضوع هیچ ارتباطی به سازمان، حوزه ریاست و یا حراست نداشت بلکه ناشی از یک سوء تعبیر و یا یک گفت و گو در نشست دوستان و مجریان بود.”
“درست است که من اقامت آمریکا دارم اما تا به حال تصمیمی جدی برای رفتن از ایران و ادامه زندگی در آمریکا نگرفتهام. دوری از پدر و مادرم برای من بسیار آزاردهنده است و به محض اینکه از آنها دور میشوم مدام نگران هستم که خدایی نکرده اتفاقی برای آنها بیفتد و من نتوانم در کنار آنها باشم، علاوه بر این من ایران را خیلی دوست دارم و اینکه اختلاف ساعت ایران و آمریکا بسیار زیاد است نیز مسئلهای قابل تامل است، برای مثال وقتی آمریکا هوا روشن است، در ایران هوا تاریک است و اغلب مردم خوابند. همین موضوع باعث میشود که خبر گرفتن و ارتباط با خانوادهام برایم سخت شود و نتوانم از سلامت آنها اطمینان پیدا کنم و این موضوعی است که استرس زیادی در من به وجود میآورد.”
“خیلی از من سوال میکنند که برمیگردید یا برنمیگردید واقعا نمیدانم که برمیگردم یا برنمیگردم، در حال حاضر دوست ندارم بازگردم اما شاید چند لحظه آینده اتفاقی بیفتد که تصمیم من عوض شود و بخواهم برگردم.”
“من دلم میخواد مردم بدونن گرچه ظاهرم در دورهمی شاد بود اما واقعاً شاد نبودم. به دلیل روحیه مردم در کرونا دلم نمیخواست غصههام رو بهشون بگم. آن زمان تلخترین اتفاقات زندگیم رو تجربه میکردم و با اینکه پروسه مادری رو طی کردم اما ناکام موندم و بسیار اذیت شدم. با وجود همه اینها به برنامه دورهمی اومدم و سعی کردم شاد باشم، گفتم و خندیدم و مورد قضاوتم قرار گرفتم. من از برنامه دورهمی ضربه شدیدی خوردم و دلم میخواست مردم بدونن ژیلا صادقی که خیلی شاد بود و حتی نمیتونست به صندلی تکیه بده، در اون مقطع زمانی درگیر بیماری زونا (بیماری موضعی دردناکی که عامل آن ویروس است) بود و اونی نبود که شما در قاب تلویزیون میدیدید و تنها هدف من در آن زمان این بود که مردم غصهدار نشن.”
ژیلا صادقی در بسیاری از مصاحبه هایش درباره خانواده خود صحبت کرده و می گوید که آنها همیشه بهترین مشوق و حامی او بوده اند و او همواره قدردان این حجم از محبت و پشتیبانی آنها میباشد. او عاشق خانواده اش بوده و این عشق هیچ حد و مرزی ندارد.“من یک کتونی قرمز خریده بودم که خیلی زیبا و شیک بود آقای پورمحمدی مدیر سابق شبکه ۳ که من ایشان را پدر رسانه میدانم با تهیه کننده برنامه تماس گرفتند و پیغام دادند که من آن کفش را از پایم در بیاورم. تهیه کننده برای من دمپایی آورد و گفت کتونی را در بیاور و دمپایی بپوش من گفتم نه، خودم یک فکری به حالش میکنم. در نهایت روی آنتن برنامه در مورد وابستگیها صحبت کردن و گفتم چیزهایی که به آنها وابسته هستید را از خودتان دور کنید من از کفشم شروع میکنم و در همین حال بود که کفش را از پایم درآورده و به گوشهای پرت کردم و تا پایان برنامه پابرهنه بودم.”
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک