رقصای آخر برگ بی جون؛ کندن از شاخه ی ناامیدی
رد شدی له شدم زیر پاهات؛ دیر به داد دل من رسیدی!
مزه ی شادی از زندگیم رفت؛ بس که چشم انتظار تو بودم…
شادیم شادیای قدیمی؛ مث وقتی کنار تو بودم
مث بوی نم و برگ پاییز؛ که تو دلم بی تو جایی نداره
عاشق ابر و بارونم اما بی تو؛ بارون صفایی نداره!
بی تو بارون صفایی نداره؛ بی تو بارون که بارون نمیشه!
نیستی از خونه بیرون نمیرم؛ خیس بارون شم از پشت شیشه…