جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار محمدعلی گویا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ~Fateme.h~ با نام محمدعلی گویا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 134 بازدید, 5 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع محمدعلی گویا
نویسنده موضوع ~Fateme.h~
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ~Fateme.h~
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
محمدعلی گویا
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(دیدار خدا)

با کراوات به ديدار خدا رفتم و شد
بر خلاف جهت اهل ريا رفتم و شد

ريش خود را ز ادب صاف نمودم با تيغ
همچنان آينه با صدق و صفا رفتم و شد

با بوی ادکلنی گشت معطر بدنم
عطر بر خود زدم و غالیه سا رفتم و شد

حمد را خواندم و آن مد"ولاالضالين"را
ننمودم ز ته حلق ادا رفتم و شد

يک دم از قاسم و جبار نگفتم سخنی
گفتم ای مايه ی هر مهر و وفا رفتم و شد

همچو موسی نه عصا داشتم و نه نعلين
سرخوش و بی‌خبر و بی‌سرو پا رفتم و شد
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
"لن ترانی"نشنيدم ز خداوند چو او
"ارنی" گفتم و او گفت "رثا" رفتم و شد

مدعی گفت چرا رفتی و چون رفتی و کی؟
من دلباخته بی‌چون و چرا رفتم و شد

تو تنت پيش خدا روز و شبان خم شد و راست
من خدا گفتم و او گفت: بيا رفتم و شد

مسجد و دير و خرابات به دادم نرسيد
فارغ از کشمکش اين دو سه تا رفتم و شد

خانقاهم فلک آبی بی سقف و ستون
پير من آنکه مرا داد ندا رفتم و شد

گفتم : ای دل! بخدا هست خدا ، هادی تو
تا بدين‌سان شدم از خلق رها رفتم و شد.

"‌محمدعلی گویا"
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(تورم)

چنان قحط آبی شد اندر وطن
که لب تر نکردند زاغ و زغن

چنان گرم شد کوره ی آفتاب
که مردم فراموش کردند خواب

تورّم بدان‌گونه بالا گرفت
که جان، جای هر نرخ کالا گرفت

چنان هر کجا قحطی کار شد
که «حاج منیزی» نیز بیکار شد!
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
چنان نرخ شهریه هم شد فزون
که دارالفنون گشت دارالجنون

چنان شد فزون قحطی شیرخشک
که از شرم شد آب در شیر، خشک

چنان باری آمد به دوش قلم
که شد دست و پای قلم زن، قلم

"محمدعلی گویا"
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(فوتبال)

بچه جون توپو بچسب درسو ولش ، کارو ولش
غم بابا رو ولش ، وصله ی شلوار و ولش

گل بزن تو دروازه ، هم از زمین هم از هوا
هد بزن دریبل بده ، های آفرین آمرحبا

این روزا تو کوچه ها تو خونه ها تو برزنا
پسرا و دخترا ، ريز و درشت ، مردا زنا

حرفشون حرف گله، که کی چطور به چی زده؟
داوره چی گفته و یارو تو گوش کی زده؟

بدناشون شده گرم با تب توپ با تب گل
حرف پیروزی‌شونه با دف و با ساز و دهل

حرف جامه همه جا داخل هر انجمنی
به تو چه که خالیه کاسه ی آش حسنی

به تو چه دروازه کنکور شده وا یا نشده
گره از کار فلان بنده چرا وانشده؟
 
بالا پایین