جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

داستانک [مرداب تاریکی] اثر «sars.ha کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته داستانک توسط Sars.ha با نام [مرداب تاریکی] اثر «sars.ha کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 141 بازدید, 3 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته داستانک
نام موضوع [مرداب تاریکی] اثر «sars.ha کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع Sars.ha
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط HAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Sars.ha

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Dec
954
6,928
مدال‌ها
2
نام داستان : مرداب تاریکی
نام نویسنده : @Sars.ha
ژانر : علمی_تخیلی ، ترسناک
عضو گپ نظارت S.O.W(11)
خلاصه : دخترک داستان ما نمی‌دانست چگونه باید قدرتش را کنترل کند. سختی کشید ، اذیت شد با نگرانی به سمت آینده قدم برداشت . آینده‌ای نامعلوم . متحول شد تغییر کرد . ولی در انتها در مرداب گرفتار شد . سعی کردند نجاتش دهند ، اما نشد . یعنی نخواست که بشود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
تاييد داستان کوتاه.png





بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

نویسنده‌ی ارجمند بسیار خرسندیم که انجمن رمان‌بوک را به عنوان محل انتشار اثر دل‌نشین و گران‌بهایتان انتخاب کرده‌اید.
پس از اتمام اثر خود در تایپیک زیر درخواست جلد دهید.

.
.
.
درخواست جلد
.
.
.

راه‌تان همواره سبز و هموار


•مدیریت بخش کتاب
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Heydarْ
موضوع نویسنده

Sars.ha

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Dec
954
6,928
مدال‌ها
2
مقدمه:
دیگر نمی‌توانست. تحملش تمام شده بود. همیشه صبوری پیشه می‌کرد. اما این دفعه با تمام دفعات قبلی فرق داشت. زیرا ناامیدی بر او چیره شده بود. قدم در راهی نهاد، که هیچ از آن نمی‌دانست.
ترسید! از وحشت قالب تهی کرد. اما چیزی نگذشت که تغییر کرد. دیگر آن هلیا‌ی گذشته نبود. آن‌گونه که قبلاً می‌توانست مهربان باشید. حال می‌تواند، همان‌گونه یا شاید صد برابر بیشتر از آن خطرناک باشد. به آنجا خو گرفت و با آن قد کشید و پلیدی ها او را در بر گرفتند. قصد انتقام داشت.‌ و همین کار را هم کرد. و وقتی به خود آمد که در مرداب گرفتار شده بود. و هر چه دست و پا می‌زد بیشتر و بیشتر در آن فرو می‌رفت.
و عاقبت چیز خوبی برای او رقم نخواهد خورد.
 

HAN

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
فعال انجمن
Mar
4,361
20,988
مدال‌ها
9
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.


[..کادر مدیریت بخش کتاب..]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین