جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مشاعره مشاعره با حرف "ز"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \"ز\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,201 بازدید, 243 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ز\"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,553
27,252
مدال‌ها
9
ز شب سیه چه نالم؟
که فروغ صبح رویت
به سپیده سحرگاه و به ماهتاب ماند

نفس حیات بخشت
به هوای بامدادی
لب مستی آفرینت به شراب ناب ماند
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,057
مدال‌ها
2
ز شب سیه چه نالم؟
که فروغ صبح رویت
به سپیده سحرگاه و به ماهتاب ماند

نفس حیات بخشت
به هوای بامدادی
لب مستی آفرینت به شراب ناب ماند
ز بوی باده دلم آب و رنگ می گیرد
ز نام توبه آیینه ام زنگ می گیرد

ز محتسب مکن اندیشه زود باده بیار
که او گناه بر اهل درنگ می گیرد
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,741
45,669
مدال‌ها
7
ز خرده‌گیری روز حساب آزادم
ورق سیاه چُنان کرده‌ام که نَتْوان خواند
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,057
مدال‌ها
2
ز خرده‌گیری روز حساب آزادم
ورق سیاه چُنان کرده‌ام که نَتْوان خواند
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم
ولی از خویشتن جز گردی به دامانی نمی بینم
 
بالا پایین