مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[! ~ ARYA TOSI ~ !]

اشعاری که با حرف ن شروع می‌شوند.

نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است​

 

[DELVAN.]

نسیم روح‌پرور دارد امشب

شمیم زلف دلبر دارد امشب

 

[DOonYa]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
این زمان با جوانان ناز کن با ما چرا

 

[Tara Motlagh]

نبسته ام به کَس دل، نبسته کَس به من دل
چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من

 

[ماهبانو]

نوشدارویی و بعد از مرگ صحراب آمدی
سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

 

[Tara Motlagh]

نیست رنگی كه بگوید با من
اندك ی صبر، سحر نزدیك است
هر دم این بانگ بر آرم از دل
وا ی ، این شب چقدر تاریك است

خنده ا ی كو كه به دل انگیزم؟
قطره ا ی كو كه به دریا ریزم؟
صخره ا ی كو كه بدان آویزم؟
مثل این است كه شب نمناك است
،دیگران را هم غم هست به دل
غم من، لیك، غمی غمناك است

 

[ام کا اچ p.r]

نگه دگر به سوی من چه می کنی ؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فربیها
تو هم پی فریب من نشسته ای

 

[ill_mah]

نوش این محنت سرا را نیش ها در چاشنی ست
پرده ادبار باشد سر به سر اقبال ها

 

[Raaz67]

نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید

فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید

در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز

بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید​

 

[ill_mah]

نامه بنویسم و خود از پیِ قاصد بروم
آن‌قدر صبر ندارم که خبر گردد باز