مشاعره مشاعره با شعر سپید

[Kim_tehgook]

اسپم ممنوع
شروع: دردهای من جامه نیستند
تا ز تن درآورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته سخن در آورم
نعره نیستند
تا ز نای جان برآورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است

 

[مژگان سلاجقه]

اسپم ممنوع
شروع: دردهای من جامه نیستند
تا ز تن درآورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته سخن در آورم
نعره نیستند
تا ز نای جان برآورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است

توی این خلوت آروم
توی تنهایی مطلق
جای تو خالیه ماهم
می زنه رو شیشه بارون
نم نم و آروم..
قصه از کجا شروع شد..
از کجا شدی تو دنیام
تو شدی مرهم ...

 

[matieh]

می شد که من
پروانه‌ی باغ رو یاهای تو باشم
اگر نمی خواستی بچسبانی ام
به کلکسیون آرزوهای دست یافته ات،
می شد که تو
شهسوار رویاهای من باشی
اگر نمی خواستم محبوست کنم،
در کاخ توقعات بر نیامده ام
می شد که ما
تصویر زیبای عشقی بی تمام باشیم بر دیوار ناممکن ها
اگر یاد گرفته بودیم
عاشقی را …

 

[*Atena_#]

آسمان شب دیدنیست
در پستوی چشمان زیبای تو

 

[شبگرد تنها]

آسمان شب دیدنیست
در پستوی چشمان زیبای تو

وقتی صدایم میکنی غرق در امید میشوم

 

[DOonYa]

وقتی صدایم میکنی غرق در امید میشوم

میان تمام چیز‌هایی که دیده‌ام
تنها تویی که می‌خواهم به دیدن‌اش ادامه دهم
از میان تمام چیز‌هایی که لمس کرده‌ام
تنها تویی که می‌خواهم به لمس کردنش ادامه دهم
خنده نارنج طعم‌ ات را دوست دارم
چه باید کنم‌ ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است
هیچ نمی‌دانم عشق‌های دیگر چه سان‌اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده‌ام
عاشق بودن، ذات من است

 

[mobina01]

تمام روزهای خوب‌...
تمام لبخند های من...
تمام لذت ها؛ تمام زندگی...
همه چیز تویی؛ چیز دیگری هم اگر بود،
فدای یک تبسمت؛

 

[فرشته باقری]

تنهایی هایم خانه دلم را شلوغ کرده اند
جوری که دیگر
صدای هیچ دوستی را نمی شنوم
تنهایی هایم دورم حلقه زده اند
وملامتم می کنند
که چرا این قدر تنهایی ...

 

[amir mohamad]

یاد بگیرد روی زخم یک مرد
چگونه مرهم بگذارد تا محرمش شود
مهربانی‌ات را به ژن‌هایت تحمیل کن
اوقاتی که باقیمانده‌ی سفره را
در باغچه می‌تکانی و
می‌فهمم که برف
چقدر به خانه‌ی ما می‌آید