Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
بهروز صفرزاده، فرهنگ نویس، پژوهشگر و ویراستار در موسسه لغت نامه دهخدا، سال هاست که به طور تخصصی، روی فرهنگ نویسی فعالیت میکند و تاکنون پنج فرهنگ فارسی، تألیف و منتشر کرده و مهمترین آن ها، «فرهنگ موضوعی فارسی» در یک جلد و بیش از دو هزار صفحه است.
در روزهای گذشته، او توانست به خاطر این اثر، جایزه علی اکبر دهخدا را از دستان بزرگان فرهنگ و ادب کشور دریافت کند. از این رو، گفت و گویی با این فرهنگ نویس و پژوهشگر انجام داده ایم که در ادامه میخوانید:
آقای صفرزاده، در خصوص جایزه علی اکبر دهخدا و هدف از برگزاری چنین مراسمی توضیح دهید.
جایزه علی اکبر دهخدا به پیشنهاد استاد محمدرضا شفیعی کدکنی پایه گذاری شد و هدف از این جایزه تشویق افرادی است که در زمینه زبان و ادب فارسی فعالیت کرده و به این زبان خدمت می کنند که اولین دوره ی این جایزه در روز جمعه ۲۳ اردیبهشت برگزار شد. در این مراسم، چند تن از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی از جمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، ژاله آموزگار، رسول شایسته، سعید نجفی اسداللهی و...حضور داشتند و از شش نفر از آن ها تقدیر و در این دوره، کتاب فرهنگ موضوعی فارسی تألیف بنده نیز برنده این جایزه شد.
درمورد کتاب فرهنگ موضوعی فارسی، اثر برگزیده جایزه علی اکبر دهخدا بفرمایید.
کتاب فرهنگ موضوعی فارسی،حدود ۳۵ هزار مدخل دارد و مدخل ها براساس موضوع طبقهبندی شدهاند و همچنین، هزار و دویست و پنجاه مقوله موضوعی نیز دارد که حاصل ده سال تلاش پیوسته، طاقت فرسا و در عین حال، عاشقانه من در زمینه فرهنگ نویسی است. زیرا ما تاکنون در فارسی، چنین فرهنگ موضوعی نداشته ایم که واژه ها را دسته بندی و مقوله بندی کرده و در برابر واژه ها، معنی، تعریف و کاربردشان را همراه با مثال قرار داده باشد. به همین دلیل، این فرهنگ در نوع خود بی سابقه و بی نظیر است و از این رو، توانست برنده جایزه علی اکبر دهخدا شود که باید بگویم رویدادهایی از این قبیل می توانند مشوق بسیار بزرگی برای فعالان حوزه زبان و ادب فارسی باشند تا کار خود را در این زمینه ادامه دهند.
فرهنگهای معمولی و فرهنگ موضوعی، چه تفاوتی با یکدیگر دارند و در رابطه با کاربرد فرهنگ موضوعی توضیح دهید.
فرهنگهای معمولی بر اساس ترتیب الفبا تنظیم میشوند. یعنی واژگان به ترتیب حروف الفبا در این فرهنگها جای میگیرند. امّا ترتیب الفبایی در فرهنگ موضوعی اهمیتی ندارد؛ زیرا واژهها بر اساس مفهوم و موضوع و حوزه کاربردشان دسته بندی میشوند. به طور مثال، اگر بخواهیم موضوع خسیسی را بررسی کنیم باید بگوییم که ما در فرهنگهای معمولی، خسیس و خِسّت را در حرف (خ) و بخیل را در حرف (ب) داریم؛ اما در فرهنگ موضوعی، خسیس، بخیل و بخیلی، آب از دستش نچکیدن، ناخن خشک بودن و بقیه واژگانی که در این مفهوم و حوزه میگنجند در کنار هم و در یک صفحه قرار گرفته اند و این تفاوت اصلی فرهنگ موضوعی و الفبایی معمولی است و در واقع، کاربرد فرهنگ موضوعی این است که گاهی شما مفهومی در ذهن دارید، ولی هر قدر فکر میکنید واژه مناسب برای بیان این مفهوم را به خاطر نمیآورید که در این قسمت، فرهنگ موضوعی به شما کمک میکند. مثلاً فردی در زمینه موضوع خسیسی، به دنبال واژهای تقریباً سنگین تر، ادبی و یا رسمیتر از خسیسی است که اگر به فرهنگ موضوعی رجوع کند در کنار کلمه خسیس یا خسیسی، واژههای بخیل، امساک، ممسک، ناخن خشک و حتی واژههای قدیمی مثل آب کور یا نان کور را خواهد دید که همه اینها معنای خسیس و خسیسی را دربرگرفته اند. از این رو، فرد میتواند با توجه به بیان و مطلبش، واژه موردنظر خود را انتخاب کند و به کار ببرد.
تا چه اندازه در جامعه ما به فرهنگ های فارسی مراجعه میشود؟
متأسفانه، مراجعه به فرهنگ در جامعه ما چندان رایج نیست؛ به طوری که وقتی افراد، معنی واژهای را نمیدانند معمولاً به کسانی که فکر میکنند از خودشان باسوادتر و آگاهتر است، مراجعه میکنند و از آنها میپرسند. یعنی پرسش آنها شفاهی است و عادت ندارند به فرهنگ مکتوب رجوع کنند. این در حالی است که ما امروز، فرهنگهای فارسی بسیار خوبی داریم، ولی متأسفانه مراجعه مردم به آنها بسیار کم است.
در روزهای گذشته، او توانست به خاطر این اثر، جایزه علی اکبر دهخدا را از دستان بزرگان فرهنگ و ادب کشور دریافت کند. از این رو، گفت و گویی با این فرهنگ نویس و پژوهشگر انجام داده ایم که در ادامه میخوانید:
آقای صفرزاده، در خصوص جایزه علی اکبر دهخدا و هدف از برگزاری چنین مراسمی توضیح دهید.
جایزه علی اکبر دهخدا به پیشنهاد استاد محمدرضا شفیعی کدکنی پایه گذاری شد و هدف از این جایزه تشویق افرادی است که در زمینه زبان و ادب فارسی فعالیت کرده و به این زبان خدمت می کنند که اولین دوره ی این جایزه در روز جمعه ۲۳ اردیبهشت برگزار شد. در این مراسم، چند تن از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی از جمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، ژاله آموزگار، رسول شایسته، سعید نجفی اسداللهی و...حضور داشتند و از شش نفر از آن ها تقدیر و در این دوره، کتاب فرهنگ موضوعی فارسی تألیف بنده نیز برنده این جایزه شد.
درمورد کتاب فرهنگ موضوعی فارسی، اثر برگزیده جایزه علی اکبر دهخدا بفرمایید.
کتاب فرهنگ موضوعی فارسی،حدود ۳۵ هزار مدخل دارد و مدخل ها براساس موضوع طبقهبندی شدهاند و همچنین، هزار و دویست و پنجاه مقوله موضوعی نیز دارد که حاصل ده سال تلاش پیوسته، طاقت فرسا و در عین حال، عاشقانه من در زمینه فرهنگ نویسی است. زیرا ما تاکنون در فارسی، چنین فرهنگ موضوعی نداشته ایم که واژه ها را دسته بندی و مقوله بندی کرده و در برابر واژه ها، معنی، تعریف و کاربردشان را همراه با مثال قرار داده باشد. به همین دلیل، این فرهنگ در نوع خود بی سابقه و بی نظیر است و از این رو، توانست برنده جایزه علی اکبر دهخدا شود که باید بگویم رویدادهایی از این قبیل می توانند مشوق بسیار بزرگی برای فعالان حوزه زبان و ادب فارسی باشند تا کار خود را در این زمینه ادامه دهند.
فرهنگهای معمولی و فرهنگ موضوعی، چه تفاوتی با یکدیگر دارند و در رابطه با کاربرد فرهنگ موضوعی توضیح دهید.
فرهنگهای معمولی بر اساس ترتیب الفبا تنظیم میشوند. یعنی واژگان به ترتیب حروف الفبا در این فرهنگها جای میگیرند. امّا ترتیب الفبایی در فرهنگ موضوعی اهمیتی ندارد؛ زیرا واژهها بر اساس مفهوم و موضوع و حوزه کاربردشان دسته بندی میشوند. به طور مثال، اگر بخواهیم موضوع خسیسی را بررسی کنیم باید بگوییم که ما در فرهنگهای معمولی، خسیس و خِسّت را در حرف (خ) و بخیل را در حرف (ب) داریم؛ اما در فرهنگ موضوعی، خسیس، بخیل و بخیلی، آب از دستش نچکیدن، ناخن خشک بودن و بقیه واژگانی که در این مفهوم و حوزه میگنجند در کنار هم و در یک صفحه قرار گرفته اند و این تفاوت اصلی فرهنگ موضوعی و الفبایی معمولی است و در واقع، کاربرد فرهنگ موضوعی این است که گاهی شما مفهومی در ذهن دارید، ولی هر قدر فکر میکنید واژه مناسب برای بیان این مفهوم را به خاطر نمیآورید که در این قسمت، فرهنگ موضوعی به شما کمک میکند. مثلاً فردی در زمینه موضوع خسیسی، به دنبال واژهای تقریباً سنگین تر، ادبی و یا رسمیتر از خسیسی است که اگر به فرهنگ موضوعی رجوع کند در کنار کلمه خسیس یا خسیسی، واژههای بخیل، امساک، ممسک، ناخن خشک و حتی واژههای قدیمی مثل آب کور یا نان کور را خواهد دید که همه اینها معنای خسیس و خسیسی را دربرگرفته اند. از این رو، فرد میتواند با توجه به بیان و مطلبش، واژه موردنظر خود را انتخاب کند و به کار ببرد.
تا چه اندازه در جامعه ما به فرهنگ های فارسی مراجعه میشود؟
متأسفانه، مراجعه به فرهنگ در جامعه ما چندان رایج نیست؛ به طوری که وقتی افراد، معنی واژهای را نمیدانند معمولاً به کسانی که فکر میکنند از خودشان باسوادتر و آگاهتر است، مراجعه میکنند و از آنها میپرسند. یعنی پرسش آنها شفاهی است و عادت ندارند به فرهنگ مکتوب رجوع کنند. این در حالی است که ما امروز، فرهنگهای فارسی بسیار خوبی داریم، ولی متأسفانه مراجعه مردم به آنها بسیار کم است.