جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار معصومه صابر

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام معصومه صابر ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 70 بازدید, 9 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع معصومه صابر
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
یک فنجان یادت کافی ست
تا باران بند نیاید...
تا صبح ،پشت پنجره بنشیند
و انگشتش را
جلوی دهانش بگیرد رو به گنجشک ها , که هیس !!
آرام بگیرید .
اینجا کسی توی فنجانش
ماه را
دارد هنوز ...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
دستم از ماه
دستم از ماهی
دستم از دستهای دور ِ تو خالی ست ...
 

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,296
مدال‌ها
6
در باز شد!
و هیچ سمت ِ در
من نبودم!
می رفتم
و "رفتن"
مرا
از یاد برده بود...

((معصومه صابر))
 

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,296
مدال‌ها
6
آدم
چقدر خالی ست از خودش
وقتی پُر است از یادِ کسی...
((معصومه صابر))
 

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,296
مدال‌ها
6
چو آفتاب بتاب و به نور لبخندت
مرا که تیره و تارم به عشق روشن کن...

((معصومه‌ صابر))
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
از چراغانی چشمان تو من جان دارم
بی‌تو یک نسبت نزدیک به باران دارم

روشنم از تو و آن منحنی لب هایت
من به لبخند پراز صبح تو ایمان دارم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
دلت جای ِدگر بود و
غمت کُنج دلِ ما
گذشتیم و گذشت اما
تو رسم عشق آموز......
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
از درخت آویختمش!
کنار زردها ، نارنجی ها و سرخ ها
همین امروز از درخت آویختمش
غمی که گوشه ی دل داشتم.
پاییز آمد
پاییز ِ زیبا
آمد و رقصان ، آوازی بر لب دارد:

بگذار بشوید باران
بگذار برقصد در باد
بگذار سبز هایت زرد و نارنجی و سرخ شوند
بیاویز به شاخه های درختان غمت را
که زندگی بی زردها و نارنجی ها و سرخ ها
و رویشی دوباره، بی فراموشی و گذشتن زیبا نیست!

از درخت آویختمش
بشوی دل ِ مرا،باران
که می رقصم این پاییز را
دست در دست بادهای آوازه خوان..
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
یک روز میرسد که بجویی و نیست او
هرسو سرک کشان
به زمین و زمان که کو؟

گاهی کسی که میرود
از خویش میرود
پیدا نمیشود دگر ،
حتی به آرزو ...
 
بالا پایین