آموزشی معنی ترکیب‌های کنایی با الف

[ILLUSION]

☆اختر گذشتن: مساعد شدن اوضاع و احوال

☆اختر خون‌خوار کسی بودن: بیچاره و بدبخت بودن

☆از آن جهان آمدن: جان سالم به در بردن و از مرگ نجات یافتن

 

[ILLUSION]

☆از آیینه‌ی قلب زنگ بردن: کدورت و کینه را از بین بردن

☆از این جهان به جهان دیگر رفتن: مردن

☆از بام افتادن: ورشکست شدن و تهی دست شدن

 

[ILLUSION]

☆از پا افتادن: ضعیف و ناتوان شدن

☆از پا در آمدن: نابود شدن

☆از پس دیوار گوش داشتن: دزدیده گوش دادن(استراق سمع)

 

[ILLUSION]

☆از پی افکندن: نابود کردن

☆از ته چاه صدا در آمدن: ضعیف و نارسا بودن صدا

☆از جام عافیت می ناب خوردن: روزگار خوبی نداشتن

 

[ILLUSION]

☆از جای در رفتن: عصبانی شدن

☆از جلوی کسی عقب نشستن: کوتاه آمدن در برابر کسی

☆از چیزی دست کشیدن: صرف نظر کردن از چیزی

 

[ILLUSION]

☆از خود به در شدن: از خود بی‌خود شدن، بی‌هوش شدن

☆از خود مایه گذاشتن: با تمام وجود کار کردن

☆از دهن افتادن: مزه‌ی خود را از دست دادن (غذا)

 

[ILLUSION]

☆از زیر سنگ هم شدن: هر اندازه هم مشکل بودن

☆از سر بیرون کردن چیزی: فراموش کردن چیزی، به چیزی نیندیشیدن

☆از شاخ آرزو گل عیش نچیدن: به آرزوها نرسیدن و ناکامی

 

[ILLUSION]

☆از شب تاریک سپیده سر زدن: گشایش حاصل شدن

☆از شمارش اعداد خارج بودن: بی‌نهایت بودن، فراموش شدن

☆از طبع گذاشتن: از یاد بردن، فراموش کردن

 

[ILLUSION]

☆از عالم مرگ باز آمدن: از مرگ نجات یافتن

☆از عرش به فرش آمدن: تنزل کردن مقام، از مرتبه‌ی عالی به مرتبه‌ی پست آمدن

☆از کوره در رفتن: عصبانی شدن

 

[ILLUSION]

☆از گوش افتادن: شنیده نشدن

☆از گوشه‌ی کلاه شکستن: ناچیز و کوچک بودن

☆از چشم کسی افتادن: خوار و بی‌مقدار شدن