Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 12,928
- 21,871
- مدالها
- 3
مسلما منبع اصلی حقوق در هر کشوری قانون آن کشور می باشد و هر کشوری که در آن قانون حکومت می نماید، توسعه یافته تر و هدفمند تر خواهد بود.
اما جدای از قانون، در کشور ما نیز بسیاری از امور حقوقی ما که در قانون هم به آن تصریح شده است، ریشه در دین و شریعت ما دارد.
برای مثال حق دریافت مهریه، دیه یا خون بها، تفاوت ارث مرد و زن و بسیاری از موارد دیگر… که در ابتدا در دین ایجاد شده، و سپس در هنگام قانون گذاری به قوانین ما الحاق شده اند.
منبع دیگری از علم حقوق، عرف و رویه قضایی می باشد.
در تعریف عرف باید بیان داشت که؛ قاعده ای است که به تدریج توسط همه ی افراد جامعه و یا گروهی از آنان به عنوان یک قاعده ای الزام آور مرسوم شده است.
عرف تاثیری زیادی در ایجاد یا سلب حق را در خصوص افراد جامعه ایفا می نماید.
به گونه ای که ممکن است موضوعی در واقع در قانون به آن تصریح شده باشد اما در رویه محاکم دادگستری عملا از دستور کار خارج و توجهی به آن صورت نگیرد که بسیار با این موارد روبه رو هستیم.
اما جدای از قانون، در کشور ما نیز بسیاری از امور حقوقی ما که در قانون هم به آن تصریح شده است، ریشه در دین و شریعت ما دارد.
برای مثال حق دریافت مهریه، دیه یا خون بها، تفاوت ارث مرد و زن و بسیاری از موارد دیگر… که در ابتدا در دین ایجاد شده، و سپس در هنگام قانون گذاری به قوانین ما الحاق شده اند.
منبع دیگری از علم حقوق، عرف و رویه قضایی می باشد.
در تعریف عرف باید بیان داشت که؛ قاعده ای است که به تدریج توسط همه ی افراد جامعه و یا گروهی از آنان به عنوان یک قاعده ای الزام آور مرسوم شده است.
عرف تاثیری زیادی در ایجاد یا سلب حق را در خصوص افراد جامعه ایفا می نماید.
به گونه ای که ممکن است موضوعی در واقع در قانون به آن تصریح شده باشد اما در رویه محاکم دادگستری عملا از دستور کار خارج و توجهی به آن صورت نگیرد که بسیار با این موارد روبه رو هستیم.