جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار منوچهر آتشی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام منوچهر آتشی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 271 بازدید, 19 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع منوچهر آتشی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
دیدار تو صبح را زیبا می کند
حتی اگر فلاخُن رگبار
سنگسار بکند شیشه های پنجره را
حتی اگر صبح با کسوف بدمد
خیره خواهد شد چشم من
از طلوع گلوی تو از مقنعه
دیدار تو روز را
سبز و خوانا می سراید
حتی اگر برف
نام های تمام درختان و پرندگان را بپوشاند
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای شب به من بگو
اکنون ستاره ها

نجواگران مرثیه‌ی عشق کیستند؟

هنگام عصر بر سر دیوار باغ ما

باز آن دو مرغ خسته
چرا
می گریستند...؟!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
همه جا می بينمت
به درخت و پرده و آينه
نمی دانم اما
تو مرا دنبال می کنی
يا من ترا
ای چشم شيرين زيبا
به گلها می بينيم و می بينمت
به گلها نشسته ای و می بينيم
بر آب می نگرم و می بينمت
در آب می لرزي و می بينيم
تو مرا جست و جو می کنی يا من ترا ای چشم شيرين دلربا
همه روياهايم را نيلوفری کرده ای
و همه خيال هايم را به بوی شراب آغشته ای
همه جا
گرمای خانه و جان و جهان است حضورت
ولی چشم که باز می کنم
نمی بينمت ديگر
با آن که می دانم
تو می بينيم همه جا
من شيدای توام
يا تو مرا گرفته ای به بازوی سودا
ای چشم شيرين بی پروا
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
با تو بودن خوبست
و کلام تو
مثل بوی گل، در تاريکی است
مثل بوی گل در تاريکی، وسوسه‌انگيز است.

بوی پيراهن تو
مثل بوی دريا، نمناک است
مثل باد خنک تابستان
مثل تاريکی، خواب‌انگيز است.

گفتگو با تو
مثل گرمای بخاری و نفس‌های بلند آتش
می‌برد چشم خيالم را
تا بيابان‌های دورترين خاطره‌ها
که در آن گنجشکان بر سنبل گندم‌ها
اهتزازی دارند
که در آن گل‌ها با اخترها رازی دارند...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای دریغا عمر ما در خواب خرگوشی گذشت
زندگی در خلسه وهم و فراموشی گذشت

روزو شب چون رودمان از سرگذشت و سنگوار‌
روزگار ما به سنگینی و مدهوشی گذشت

هم‌چو نیلوفر مپیچ ای‌دل به شاخ نسترن
رهنشین چون لاله شو،فصل هم‌آغوشی گذشت

در غزل هم «آتشی» نقش مجزا می‌زند
گرچه عمر ما همه در شیوه «یوشی» گذشت
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
با تو بودن خوبست
و کلام تو
مثل بوی گل، در تاریکی است
مثل بوی گل در تاریکی، وسوسه‌انگیز است.

بوی پیراهن تو
مثل بوی دریا، نمناک است
مثل باد خنک تابستان
مثل تاریکی، خواب‌انگیز است.
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
تو نیز خواهی آمد
ای ماهیِ تپنده‌ی تاراب خون، هنوز
و باغ‌های دنیا را خواهی دید
پشت حصارهای بلند دنیا،
دریاهای دنیا،
کشتی‌نشستگان و کشتی‌شکستگان دنیا
و تشنگان ساحل دریا را خواهی دید

امّا هشدار ای نیامده!
که سیب را نچینی
از باغ‌های دنیا،
که ماهیان رنگیِ چالاک
چشم تو را به دام نیندازند

هشدار!
زیرا تو نیز چون ما، از روزنه
باید به یک تماشا دل خوش کنی
و یک سبوی نیمه‌پُر از دریا...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
زخم از کدام دست فرود آمد
که پاره است سی*ن*ه، ولی دل
شورنده‌تر
از لحظه‌های عافیت و کام می‌تپد
و درد
از پهلوی دگر -که نه با توست،
از راست- تیر می‌کشد
و خونِ گرم
از کوچه‌باغِ حنجره
آوازخوان و رقصان می‌جوشد
و راه دشت سوخته‌ی سی*ن*ه پیش می‌گیرد

زخم از کدام دست،
زخم از کدام سمت فرود آوردی؟
ای عشق،
ای شقاوت شیرین!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هزار بار
و هرگونه راه بیفتم به هم نمی‌رسیم
هزار بار از هر جا

در هندسه‌ی عشق
خط‌ها
یا متوازی‌اند یا متقاطع
یا تنها رها در هوا
 
بالا پایین