هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
کتاب موکل خطرناک، رمانی نوشته ی جان گریشام است که اولین بار در سال 1993 چاپ شد. دو پسر در محوطه ای سرسبز در حومه ی ممفیس، ماشینی را نگاه می کنند که در کنار پیاده رو می ایستد...
جان گریشام، زاده ی 8 فوریه ی 1955، نویسنده ی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشته ی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده ی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.گریشام سال هاست به عنوان نویسنده ی رمان های حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبان های زنده ی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شده اند و از اکثر کتاب های وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است.او تا کنون 23 رمان، یک کتاب غیرداستانی، یک مجموعه داستانی و یک کتاب نوجوانانه منتشر کرده است. «هیأت منصفه»، «شرکت» و «پرونده» شماری از رمان های موفق این نویسنده اند. کتاب های گریشام به 38 زبان ترجمه شده و 250 میلیون جلد از آن ها در سراسر جهان به فروش رسیده است. گریشام در ویرجیانا و می.سی.سی.پی زندگی می کند.
مارک یازده ساله به همراه برادر کوچکترش . ریکی هشت ساله، درحالی که از والدین خود پنهان شدهاند تا سیگار بکشند، به طور اتفاقی صحنهای را میبینند که هیچگاه قرار نبود نظاره گران باشند؛ وکیلی که با اتومبیل خود و به قصد خودکشی به آنجا رفته بود… حالا فقط مارک و برادرش هستند که از جای جسد اطلاع دارند. آن هم جسدی که همه کشور به دنبال آن هستند؛ جسد وکیلی که خودکشی کرده است. حالا مارک مانده است و دستگاه قضایی کشور. دراین میان، تنها متحد واقعی او ، رجیست. وکیل جوانی که کار خود را به تازگی آغاز کرده و قصددارد به هربهایی که شده، موکلش را نجات دهد. دراین میان، افرادی هم به دنبال سر به نیست کردن مارک هستند...
جملاتی از متن کتاب:
1- تئوری ساده بود: اگر کسی آنقدر عقل و شعور داشت که بتواند کمی پول نقد جمع کند، پس مطمئنا می توانست یک سناتور آمریکایی لایق باشد.2- یکی از چیزهای خوب در مورد زندان این است که اجازه می دهد برای مدتی طولانی فکر کنی.