ویژگی متن دکلمه های زیبا
هر شعری خاصیت دکلمه شدن را ندارد؛ بیش تر شعرهای احساسی، متناسب با زمان، با مفهوم و تاثیرگذار در خواندن دکلماتور از نو جان می گیرند. هر متنی شایستگی دکلمه شدن را ندارد.
شعر و متنی به عنوان دکلمه انتخاب می شود که:
حرفی برای گفتن داشته باشد.
حاوی کلمات و واژه های پرمغز باشد.
در عین سادگی، خیال انگیز و سرشار از تصاویر بدیع باشد.
از عناصر زیبایی سخن بهره مند باشد.
خواننده شعر یا متن ادبی به نحوی دوباره شعر یا متن را بازآفرینی می کند. شعر دوباره زاده می شود، هنگامی که شاعر آن را میسراید و بار دیگر هنگامی که خوانده می شود.
نکته مهم دیگر صدا و لحن دکلماتور، تسلط بر متن، تکیه ها و ایستگاه های کلام است. علاوه بر این، ظاهر مناسب و شخصیت خواننده اثر نیز در تاثیرگذاری دکلمه اهمیت دارد.
بافت شنوندگان دکلمه نیز دارای اهمیت است که قشر درس خوانده باشند و مثلا موضوع برایشان اهمیت داشته باشد.
لحن خوانش متنی که برای دکلمه انتخاب می شود، بسته به نوع نوشته متفاوت است. دکلمه متن حماسی، احساسی، توصیفی و یا عاشقانه تفاوت زیادی دارد و هر کدام متناسب با متن نوشته، دکلمه می شوند.
نمونه ای از یک دکلمه تاثیرگذار
از دکلمه های موفق می توان به دکلمه ی خسرو شکیبایی از اشعار سهراب سپهری یاد کرد. که شعرش جانی دوباره یافت.
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
مادری دارم، بهتر از برگ درخت.
دوستانی، بهتر از آب روان؛ و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.
من مسلمانم.
قبله ام یک گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجرهها میگیرم.
در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف.
سنگ از پشت نمازم پیداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی میخوانم
که اذانش را باد، گفته باد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پی “تکبیره الاحرام” علف میخوانم.
پی “قد قامت” موج.
کعبه ام بر لب آب.
کعبه ام زیر اقاقی هاست.
کعبه ام مثل نسیم، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر.
“حجر الاسود” من روشنی باغچه است…