- Jun
- 104
- 37
- مدالها
- 2

رمان نقاب
نویسنده:زهره میرباقری
انتشارات:شقایق
کد کتاب :109406
شابک :978-9642160594
قطع :رقعی
تعداد صفحه :427
سال انتشار شمسی :1392
نوع جلد :زرکوب
سری چاپ :1
خلاصه رمان
فردین» در یک مغازه فرشفروشی، به همراه «الهه» و عموی وی «ارسلان» کار میکند. ارسلان تابلوی زنی زیبا را به یادگاری روی دیوار نصب کرده است. ارسلان سالها با همسر خود «ایران» زندگی عاشقانهای داشته است. امّا با پیدا شدن یادداشتی، رازهایی از عشق بین ارسلان و زنی بین «الیزابت» آشکار میشود. الیزابتی که به دلیل عشق، ناخواسته وارد بازی سیاست شده بود و رنجها کشیده و مسبب رنج او کسی به نام «مجد» بود که علاوه بر آزار دادن الیزابت، باعث لو رفتن افراد حزب و کشته شدن آنها شده بود. مجدی که بعدها بهدست فردی به نام «امینی» کشته میشود. و این ماجراها درس عبرت فراوانی برای فردین و الیزابت و ارسلان و... بهجای میگذارد.
قسمتی از رمان
لبخندی زد، نگاهش را به دور دستها دوخت و با همان لحن و شمرده گفت: عشق مرز و چارچوبی رو تعیین نمیکنه. به تفاوتها فکر نمیکنه. وقتی وارد قلبت شد، حتی دلیلی برای دوست داشتن هم نمیتونی پیدا کنی، فقط میفهمی که دیگه بدون اون عشق نمیتونی به زندگیت ادامه بدی این حس قشنگ یه موهبته که بدون اون زندگی کردن ارزشی نداره