عنوان:
عنوان انتخابی شما والهای آبی بود. اندازهاش خوب بود نه بلند بود و نه کوتاه. عنوان از دوتا واژه والهای و آبی تشکلیل شده بود که کلیشهای بنظر نمیرسید. با خواندن عنوان در ذهنم یک آدم شکل گرفت که میتوانست مثله والها قلب بزرگی داشته باشد و یا مثله ظاهرشان ترسناک و یا از اندوه بزرگی برخوردار بوده باشه.
مقدمه:
مقدمه دلنوشته شما یخورده-این یخورده رو بردار جدای از اینکه محاوره هست قید اشتباهیه طولانی بود، اما حوصله سر بر نه!
بخاطره قافیه هایی که داشت میتونست مخاطب را جذب کند و بنظرم زیبا بود.
با ژانر دلنوشته که عاشقانه و تراژدی بود مطابق داشت.
مقدمه خیلی عاشقانه بود و عاشق بودن رو زیبا به تصویر کشیده بود.
بهرهگيری از آرایههای ادبی
شما از آرایههایی همچو:همچون
تضاد: رویاهایم، کابوسهایم _ خندهات، گریهات
مراعات و نظیر:
مهتاب، آفتاب، ابر، آسمان، غروب، باران
تشخیص:
مردمک های منی که چشمهایش نفس میکشد.
چشمهای خشکم خون گریه میکنم.
توصیفات:
توصیفات زیاد و زیبا و بجا بود و البته خیلی غمگین. لحن ادبی داشتید.
واژه ها هماهنگ و صحیح بود.
فقط در اینجا " صدای قار قارشان را برایت..."
بنظرم بهتر بود بجای قارقار کلمهای بکار میبردی که توصیف میکرد صدا رو و اینطور شکل قشنگتری داشت.
انسجام:
هر پارت کامل به نظر میرسید و گیج کننده نبود یعنی از این شاخه به اون شاخه نپریده بود. این یک نکته مثبت به حساب میاد.
هدف:
در هر پارت دلتنگی، اندوه، عاشق بودن، ناامیدی به چشم میخورد و هدف مشهود بود.
لحن و بافت:
لحن اصلی دلنوشته در همه پارت ها ادبی بود و تداخلی نداشت.
رعایت اصول نگارشی:
این بار×
اینبار
قار قارشان×
قارقارشان
سخن منتقد:
از خوندن دلنوشته سرار غمگینتون لذت بردم. امیدوارم نقدم بجا بوده باشه. به اميد پیشرفت و ترقی بیشتر قلمتون مانا