جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد حرفه‌ای | رمان الهه ابراهام

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Kosarvalipour با نام نقد حرفه‌ای | رمان الهه ابراهام ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 322 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد حرفه‌ای | رمان الهه ابراهام
نویسنده موضوع Kosarvalipour
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -پریزاد-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,148
9,206
مدال‌ها
4
نام رمان: ظهور الهه ابراهام.
نویسنده: آوا محمدی
ژانر: عاشقانه، تراژدی، فانتزی، علمی تخیلی
عضو گپ نظارت: (8)S.O.W


خلاصه:
میروزین... سرزمینی زیبا و پر از پاکیست. سرزمین فرشته‌ها! در این دنیا دختری زندگی می‌کند . دختری از جنس پاکیست، بی‌خبر از حقایق‌های گذشته پا به دنیایی جدید می‌گذارد .
آیا دخترک قصه ما موفق می‌شود یا نه... .

مقدمه:
عشق چیست؟ معنای‌ واقعی‌ عشق‌ را‌ چه‌ کسانی درک‌ می‌کنند.عشقی که‌ خالی‌ از لطف‌ نیست، موانعی سر‌ راهش‌ قرار می‌گیرد‌... . اما‌ او‌ پیروز‌ میدان‌ است‌‌.دختری‌ از‌ ج*ن*س‌ پاکی! لج‌باز، سرکش، اما‌ خود ساخته! پسری‌ مغرور! چنان غروری که نمی‌داند عشق چیست!
 
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,148
9,206
مدال‌ها
4
IMG_۲۰۲۳۰۹۱۰_۱۹۵۴۰۸ (2) (1) (1) (1).jpg
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @Ava1384
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک

منتقد رمان شما: @SHAHSANAM (:

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️
تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد: @SHAHSANAM (:
 
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,148
9,206
مدال‌ها
4
بنام خدا
نقد حرفه ای _ رمان الهه ابراهام
منتقد: SHAHSANAM


۱. اجزا و عناصر:

۱_ موضوع:
خلاصه ایده:
داستان درباره دختری است که در ۲۸ سالگی بر اثر اسرار پدرش برای ازدواج متوجه حقایقی از وجود خودش می‌شود که در نهایت موجب رقم خوردن اتفاقات جدید و نجات دادن دنیا از حملات ابلیس می‌شود... .
موضوع و ایده رمان با عنوان ارتباط کامل دارد. پس از خواندن حدوداً ۵۰پارت از رمان ایده بطور کامل با عنوان و موضوع مرتبط می‌شود‌. موضوع‌های رمان از نقاط مختلف روییده و همه در انتها به یکدیگر متصل شده‌اند.
ایده رمان شما تنها شامل ۱۰ درصد کلیشه می‌شد. ایده تنها شامل ایده کلی رمان نمی‌شود؛ منولوگ، دیالوگ، توصیفات و... همه باید ایده‌ای نو داشته باشند.

۲_ درون‌مایه:
اثر شما طبق ژانرهای انتخابی و عنوان، بیشتر ژانر عاشقانه و فانتزی و تراژدی و غم را به رخ می‌کشاند کی میتوان تمامی این‌ها بجز ژانر فانتزی و علمی_تخیلی را در دسته ادبیات عاطفی قرار داد.

۳_پیرنگ:
پیرنگ، زاویه دید، توصیف‌ها، عنوان و... تمامی این‌ها نشان‌دهنده‌ی این است که رمان تنها برای سرگرمی نگاشته نشده است، بلکه هدف آن هدف قرار دادن عموم‌ مخاطبان جامعه بوده و اهداف مذهبی در پس پرده‌ی آن نهفته شده است. این رمان هدف آموزنده بودن دارد و در بسیاری از جاهای رمان دیده می‌شود که سعی شده است با زندگی کارکتر ها مخاطب هماهنگ شده و از نکات آموزنده‌ی آن‌ها استفاده کند. در مخالفت شخصیت های اصلی با ابلیس و در نهایت خوار و خفیف شدن او می‌توان اشاره به رانده شدن ابلیس از درگاه خداوند و مذهبی بودن را دید.


۴_ کشمکش‌ها:
در چنین اثری بایستی توجه بسیاری به کشمکش‌ها بشود.
در این اثر شاهد انسان با انسان و انسان با جامعه و انسان با سرنوشت و حتی انسان با طبیعت و اطراف او هستیم‌. برای مثال کشمکش انسان(البته فرشته چون آسمین مدنظر است) با جامعه و اطراف را در متن رمان بسیار پررنگ مشاهده می‌کردیم. برای مثال کشمکش‌های آسمین با اطرافیان خیلی پررنگ بود و بجا استفاده شده بود و مخاطب را بیشتر به فضای داستان وارد می‌کرد.
توصیه و راهکار: شما می‌توانید همان‌گونه به روند داستان ادامه داده و این سطح خوب از کشمکش را تا پایان حفظ نمایید. فقط کمی جای کشمکش آسمین یا دیگر شخصیت‌ها با خودشان در رمان خالی است که اگر کمی نیز به این نوع کشمکش دقت کنید، قطعاً در ایجاد کشمکش کاملاً موفق خواهید بود.

۵_ شخصیت پردازی:
در سراسر رمان با شخصیت‌های متفاوتی روبرو بودیم که هریک را در طول داستان می‌شناختیم؛ البته برخی جاها شخصیت بطور ناگهانی و در همان ابتدا لو داده می شد برای مثال شخصیت آکان در همان ابتدا کاملآ برای مخاطب آشکار شد و در طول داستان ویژگی شخصیتی دیگری از این شخصیت دیده نشد. همچنین ویژگی‌های شخصیتی هر شخص با یکدیگر تناسب داشت بجز شخصیت آسمین که برگرفته از سه نوع شخصیت بود به همین دلیل تناقض در ویژگی‌های شخصیتی آسمین کاملا مقبول و بلامانع می باشد.
راهکار و توصیه: می‌توانید برای دیگر شخصیت‌ها هم همچون آسمین، شخصیتی رمز و رازداز خلق کنید تا خواننده به یکباره متوجه شخصیت آن‌ها نشود، بلکه طی گره‌گشایی و پرده برداشتن از رمز و راز داستان آن‌ها را با تعلیق متوجه بشود تا جذابیت رمان را نیز برای خواننده بالا ببرد.

۶_ فضاسازی:
فضا سازی در طول داستان به طور مطلوب و مناسب انجام شده بود. بطوری که درک و تصور موقعیت را برای خواننده بسیار آسان می‌کرد اما ایرادی که وجود داشت فضاسازی‌ها بطور مستقیم بود و به ندرت توصیفات غیرمستقیم و درطول داستان برای مکان‌ها دیده میشد اما به اقتضای رمان(ژانر فانتزی و تخیلی)برخی جاها این نوع توصیف ایرادی ندارد.
توصیه و راهکار: توصیه می کنم که بیشتر روی غیرمستقیم کردن فضاسازی‌ها در داستانتان کار کنید.

۷_دیالوگ‌ها و منولوگ‌ها:
تناسب بین دیالوگ‌ها و منولوگ‌ها نیز در حد قابل قبولی رعایت گشته بود و دیالوگ‌های هر کارکتر نیز با بقیه متفاوت و متمایز، و منحصر به خودش بود. همچنین دیالوگ‌ها و منولوگ‌ها اطلاعات کافی را راجب رمان به خواننده می‌دادند. فقط برخی جاها شاهد زیاده‌گویی یا بیش ازحد بودن دیالوگ بودیم که بهتر است غیر مستقیم در طول منولوگ ها این‌ اطلاعات را به خواننده انتقال دهید.

۸_ لحن:
لحن رمان شما در دسته‌ی محاوره‌ای قرار می‌گرفت. چه دیالوگ‌ها و چه منولوگ‌ها همه بصورت محاوره نوشته شده بودند و این لحن محاوره‌ای در همه جای رمان حتی از زاویه دید راوی نیز خود را به خوبی نمایش می‌داد. لحن در رمان شما کاملاً یکدست بود.

۹_ زاویه دید:
زاویه دید در داستان نباید پیاپی تغییر کند؛ چرا که باعث سردرگمی خواننده و تغییر محور ناگهانی نویسنده می‌شود.
ولی در رمان شما تغییرهای زاویه‌های دید کاملاً بجا بودند و بسته به اقتضای رمان شاید تغییر زاویه دید بودیم فقط در برخی جاها فاصله‌ی بین تغییر زاویه دیدها از حد معمول کمتر بود که توصیه می‌شود سعی کنید برای تغییر زاویه دید از یک شخص به شخصی دیگر، سعی کنید فاصله‌ی زیادی بین این دو وجود داشته باشد و روایت رو صحنه را مثلاً از یک زاویه دید بنویسید بعد برید سراغ زاویه دیگر اینطوری تغییر زاویه دید بیشتر طول می‌کشد.


۱۰_حقیقت‌مانندی محتوا:
در رمان شما به‌علت وجود ژانرهای «فانتزی» و «علمی_تخیلی»، این بخش کمی متفاوت‌تر نقد می‌شود. در رمان شما حقیقت مانندی محتوا در برخی جاها که سعی شده بود از مطالب واقعی در مورد ابلیس استفاده شود حقیقت‌مانندی و باورپذیری بالایی داشت که نیز همین موضوع برای این بخش کافی است و لزومی برای حقیقت مانندی بخش‌های دیگر برای خواننده وجود ندارد چراکه ژانر شما فانتزی است.

۱۱_ گره‌گشایی:
گره‌گشایی یا همان اوج گرفتن، از پر و بال دادن و روییدن یک حادثه که باعث ایجاد پیرنگ در اثر می‌شود پدید می‌آید.
((( زمانی که شخصیت اصلی آسمین فاش شد و یا زمانی که او الهه مدوسا را از طلسم و ناپاکی نجات داد))) می‌شد گفت جاهای کنجکاو کننده‌ای در رمان بودند یا مثلاً درجایی که شاهزاده میاکا هم وارد داستان شد و مرموز بود.


۲. ملاک‌های اصلی نقد:

۱_ نام رمان:
نام رمان از چهار بخش «ظهور» + «الهه» + «ی» + «ابراهام» تشکیل شده بود. عنوان از نظر اندازه، اندازه‌ی مناسبی داشت. عنوان دارای می‌شود گفت ۵۰درصد کلیشه بود چراکه واژه‌های «ظهور» و «الهه» کلیشه‌ای هستند. عنوان با ژانر‌ها مرتبط بود و کاملاً می‌شد از آن فهمید که رمان در چه ژانرهایی نوشته شده است. همچنین عنوان رمان با توجه به مفهوم ارتباط خوب و جالب و مطلوبی را با بدنه و اتفاقات رمان داشت.

۲_ ژانر:
ژانرهای
انتخابی شما از چند ژانر عاشقانه و فانتزی و... تشکیل شده بود که بیشتر قالب رمان در ژانر فانتزی و علمی تخیلی بود و سپس ژانر عاشقانه نیز به عنوان ژانر کمکی در آن دیده می‌شد که زیبایی بخش اثر گشته بود. همچنین ژانر تراژدی نیز در اثر دیده میشد که توصیه می‌شود باتوجه به اندک بودن صحنه های حزن و غم، بجای ژانر تراژدی از ژانر درام استفاده کنید.

۳_ جلد رمان:
جلد رمان تصویر دختری با بال‌های سفید بود که بر روی بلندی نشسته بود و به فرشته‌ی دیگری نگاه می‌کرد. تصویر جلد با عنوان و ژانرها کاملآ مرتبط بود و همچنین چینش و تکست روی جلد نیز با محتوای اثر همخوانی داشتند‌.

۴_ خلاصه:
خلاصه شما از اندازه مناسبی برخوردار بود. کاملا به دور از کلیشه بود و خیلی ساده و دلنشین نوشته شده بود. ابهام کافی داشت و داستان را لو نمی‌داد اما کنجکاوسازی کافی برای ترغیب خواننده به خواندن اثر را نداشت و از این رو توصیه می‌شود ابتدا خلاصه را ویرایش کرده و آن را کنجکاوکننده‌تر کنید. (می‌‌توانید از دوستان بپرسید که آیا الان کنجکاو می‌کند؟) همچنین خلاصه‌ی شما از وضوح و شفافیت مناسب و کافی‌ای برخوردار بود که باعث می‌شد تا مخاطب چندان گیج و مبهوت نشود و بداند چه می خواند.

۵_ مقدمه:
اندازه مقدمه شما استاندارد و مناسب بود. توصیفات از شخصیت‌ها در آن صورت گرفته بود و ناخودآگاه مخاطب را برای خواندن اثر آماده می‌کرد و پیش‌زمینه ای از شخصیت‌ها را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کرد. همچنین به خوبی بازی با کلمات صورت گرفته بود که مخاطب را به خواندن اثر تشویق می‌کرد و مقدمه را جذابتر کرده بود. سرنخ‌های کوچکی از داستان در مقدمه دیده میشد که درباره داستان بودند اما ابهامی نیز در آن دیده می‌شد که این خوب است. مقدمه با ژانرها و بدنه کاملا مرتبط بود و ارتباط خوبی بین این دو وجود داشت. اما در مقدمه از واژه‌ی «عشق» چندین بار استفاده شده بود که این درصد کلیشه را در مقدمه‌ی شما بابا می‌برد چراکه واژه‌ی عشق از کلیشه بسیار بالایی برخوردار است.


۳. بررسی ایده رمان بطور دقیق:

۱_ بررسی ایده از جهت کلیشه‌ای نبودن:
در
هر ایده‌ای یک سری کلیشه‌ها خود نمایی می‌کنند اما ایده شما از منحصر به فردی خاصی برخوردار بود و به نحو مطلوبی توانسته بود خود را از کلیشه دور کند. نویسنده توانسته بود به خوبی زندگی فرشتگان و شیاطین و انسان‌ها را روایت کند و در اثرش فقط اندکی کلیشه دیده میشد که این نیز امری عادی است.

۴. توصیفات (کامل):
۱_ توصیفات مکان
:
توصیفات مکان در رمان بسیار بجا و مناسب استفاده شده بود و فقط درک خوبی از موقعیت به خواننده می‌داد و خواننده را خسته نمی‌کرد.

۲_ توصیفات شخصیت کارکتر:
در رمان نوشته شده توصیفات ظاهری و غیرظاهری شخصیت‌ها ذکر شده بود و بصورت غیرمستقیم و به دور از کلیشه بود. فقط شخصیت آکان کمی به کلیشه نزدیک بود لذا میتوانید با ایجاد تغییر اندکی در شخصیت این کارکتر نیز کلیشه‌اش را برطرف نمایید.

۳_ توصیفات احساسات:
توصیفات احساسات نیز به نحو عالی در رمان انجام گرفته بود و موجب می‌شد که مخاطب به خوبی با شخصیت های رمان همزاد پنداری کند و آن ها را درک کند.

۴_توصیفات حالات:
توصیفات حالات کامل بود. بیان حالاتی چون خشم، ناراحتی، هیجان، شادی و... در رمان خیلی واضح و هوشمندانه انجام شده بود که باعث می‌شد مخاطب بتواند کارکترها را درک کند.

۵_ توصیفات زمان:
رمان زمان حال را روایت می‌کرد اما در یکجا شاهد فلش‌بک به گذشته نیز بودیم. که خوشبختانه تداخل نابجا و آزاردهنده بین این دو دیده نشد.


۵. بررسی ساختار رمان:
۱_ شروع:
شروع رمان با صحنه‌ای شروع می‌شد که آسمین درحال تمرینات رزمی بود و خواهرش نها او را برای جشن و دورهمی در قصر دعوت می‌کرد. آغاز از کلیشه به دور بود و به قدر کافی مبهم بود و به قدر کافی مخاطب را جذب و کنجکاو برای خواندن رمان می‌کرد. همچنین توصیفات نیز به اندازه کافی در آغاز بود و خواننده را از فضای داستان مطلع می‌کرد و باعث می‌شد خواننده درکی از داستان به دست بیاورد همچنین اطلاعات بطور ناگهانی در آغاز به خواننده داده نمی‌شد و حتی تا پارت ۱۴۰ نیز شاهد دادن کم‌کم اطلاعات به خواننده بودیم. درکل می‌توان گفت که نویسنده در آغاز بطور مناسب عمل کرده است.

۲_ میانه:
رمان با جنگ و جدل‌های شخصیت‌ها و کشمکش‌های بین آن‌ها ادامه می یافت که با ژانرها و عنوان مرتبط است. هیچ نقطه ضعفی منبی بر سقوط رمان، بزرگ‌نمایی و مبالغه بیش از حد در بیان رویدادها، سطحی ردشدن از رویدادها و بیهوده نگاشتن دیده نمی‌شود.
کارکترها در مسیر مشخص حرکت می‌کنند و البته گاهی هم غافلگیری در رمان دیده می‌شد که خیلی خوب بود. مسائل حاشیه ای مانعی ایجاد نکرده و نقاط گره گشا در بهترین قسمت قرار گرفته بودند.

۳. پایان:
تصمیم‌گیری و قضاوت در مورد پایان هنوز زود است؛ جذابیت اصلی ماجرا به غیر قابل پیش‌بینی بودن آن مرتبط بوده و در نتیجه مشوق خواننده برای خواندن رمان است‌. نویسنده تمام سعی خود را برای سوپرایز کردن خواننده به کار گرفته است و به همین دلیل می‌توان گفت پایان هیجان‌انگیز و شگفت‌انگیزی درکار خواهد بود.

۴. نقد از نگاه یک خواننده:
بعنوان خواننده از رمان شما بسیار لذت بردم. قلم زیبا و روانی دارید و نیز اتفاق‌ها را زیبا به رخ کشیدید. امیدوارم راهتان هموار و قلم‌تان همیشگی باشد.


۵. نقد از نگاه یک منتقد:
از دیدگاه یک منتقد نیز قلم‌تان را تحسین می‌کنم. نوشتن ژانر فانتزی کار هرکسی نیست و توانایی خاصی می طلبد. بنده نیز تمام تلاشم را کردم تا در پیشرفت تان موثر باشم و امیدوارم که تلاش‌هایم بی‌نتیجه نماند.


۶. اشکالات نگارشی:
۱_ قواعد درست‌نویسی:
در رمان قواعد درست‌نویسی در برخی از جاها بطور مناسب رعایت نگشته بود.
۲_ علائم نگارشی:
علائم نگارشی بطور عمده رعایت شده بود. قسمت جزئی دیده شد ایراد نیست و در زمان ویرایش نهایی توسط ویراستار برطرف خواهد شد.

۷. سخن آخر منتقد:
قطعاً نقد به معنای کوبیدن نیست همانا رسالت اصلی آن ساختن است؛ ساختن یک اثر بهتر از آنچه که قبلاً بوده است.
موفق باشید و قلمتان ماندگار ✨🌸

 

AVA mohamadi

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
280
1,654
مدال‌ها
2
بنام خدا
نقد حرفه ای _ رمان الهه ابراهام
منتقد: SHAHSANAM


۱. اجزا و عناصر:

۱_ موضوع:
خلاصه ایده:
داستان درباره دختری است که در ۲۸ سالگی بر اثر اسرار پدرش برای ازدواج متوجه حقایقی از وجود خودش می‌شود که در نهایت موجب رقم خوردن اتفاقات جدید و نجات دادن دنیا از حملات ابلیس می‌شود... .
موضوع و ایده رمان با عنوان ارتباط کامل دارد. پس از خواندن حدوداً ۵۰پارت از رمان ایده بطور کامل با عنوان و موضوع مرتبط می‌شود‌. موضوع‌های رمان از نقاط مختلف روییده و همه در انتها به یکدیگر متصل شده‌اند.
ایده رمان شما تنها شامل ۱۰ درصد کلیشه می‌شد. ایده تنها شامل ایده کلی رمان نمی‌شود؛ منولوگ، دیالوگ، توصیفات و... همه باید ایده‌ای نو داشته باشند.

۲_ درون‌مایه:
اثر شما طبق ژانرهای انتخابی و عنوان، بیشتر ژانر عاشقانه و فانتزی و تراژدی و غم را به رخ می‌کشاند کی میتوان تمامی این‌ها بجز ژانر فانتزی و علمی_تخیلی را در دسته ادبیات عاطفی قرار داد.

۳_پیرنگ:
پیرنگ، زاویه دید، توصیف‌ها، عنوان و... تمامی این‌ها نشان‌دهنده‌ی این است که رمان تنها برای سرگرمی نگاشته نشده است، بلکه هدف آن هدف قرار دادن عموم‌ مخاطبان جامعه بوده و اهداف مذهبی در پس پرده‌ی آن نهفته شده است. این رمان هدف آموزنده بودن دارد و در بسیاری از جاهای رمان دیده می‌شود که سعی شده است با زندگی کارکتر ها مخاطب هماهنگ شده و از نکات آموزنده‌ی آن‌ها استفاده کند. در مخالفت شخصیت های اصلی با ابلیس و در نهایت خوار و خفیف شدن او می‌توان اشاره به رانده شدن ابلیس از درگاه خداوند و مذهبی بودن را دید.


۴_ کشمکش‌ها:
در چنین اثری بایستی توجه بسیاری به کشمکش‌ها بشود.
در این اثر شاهد انسان با انسان و انسان با جامعه و انسان با سرنوشت و حتی انسان با طبیعت و اطراف او هستیم‌. برای مثال کشمکش انسان(البته فرشته چون آسمین مدنظر است) با جامعه و اطراف را در متن رمان بسیار پررنگ مشاهده می‌کردیم. برای مثال کشمکش‌های آسمین با اطرافیان خیلی پررنگ بود و بجا استفاده شده بود و مخاطب را بیشتر به فضای داستان وارد می‌کرد.
توصیه و راهکار: شما می‌توانید همان‌گونه به روند داستان ادامه داده و این سطح خوب از کشمکش را تا پایان حفظ نمایید. فقط کمی جای کشمکش آسمین یا دیگر شخصیت‌ها با خودشان در رمان خالی است که اگر کمی نیز به این نوع کشمکش دقت کنید، قطعاً در ایجاد کشمکش کاملاً موفق خواهید بود.

۵_ شخصیت پردازی:
در سراسر رمان با شخصیت‌های متفاوتی روبرو بودیم که هریک را در طول داستان می‌شناختیم؛ البته برخی جاها شخصیت بطور ناگهانی و در همان ابتدا لو داده می شد برای مثال شخصیت آکان در همان ابتدا کاملآ برای مخاطب آشکار شد و در طول داستان ویژگی شخصیتی دیگری از این شخصیت دیده نشد. همچنین ویژگی‌های شخصیتی هر شخص با یکدیگر تناسب داشت بجز شخصیت آسمین که برگرفته از سه نوع شخصیت بود به همین دلیل تناقض در ویژگی‌های شخصیتی آسمین کاملا مقبول و بلامانع می باشد.
راهکار و توصیه: می‌توانید برای دیگر شخصیت‌ها هم همچون آسمین، شخصیتی رمز و رازداز خلق کنید تا خواننده به یکباره متوجه شخصیت آن‌ها نشود، بلکه طی گره‌گشایی و پرده برداشتن از رمز و راز داستان آن‌ها را با تعلیق متوجه بشود تا جذابیت رمان را نیز برای خواننده بالا ببرد.

۶_ فضاسازی:
فضا سازی در طول داستان به طور مطلوب و مناسب انجام شده بود. بطوری که درک و تصور موقعیت را برای خواننده بسیار آسان می‌کرد اما ایرادی که وجود داشت فضاسازی‌ها بطور مستقیم بود و به ندرت توصیفات غیرمستقیم و درطول داستان برای مکان‌ها دیده میشد اما به اقتضای رمان(ژانر فانتزی و تخیلی)برخی جاها این نوع توصیف ایرادی ندارد.
توصیه و راهکار: توصیه می کنم که بیشتر روی غیرمستقیم کردن فضاسازی‌ها در داستانتان کار کنید.

۷_دیالوگ‌ها و منولوگ‌ها:
تناسب بین دیالوگ‌ها و منولوگ‌ها نیز در حد قابل قبولی رعایت گشته بود و دیالوگ‌های هر کارکتر نیز با بقیه متفاوت و متمایز، و منحصر به خودش بود. همچنین دیالوگ‌ها و منولوگ‌ها اطلاعات کافی را راجب رمان به خواننده می‌دادند. فقط برخی جاها شاهد زیاده‌گویی یا بیش ازحد بودن دیالوگ بودیم که بهتر است غیر مستقیم در طول منولوگ ها این‌ اطلاعات را به خواننده انتقال دهید.

۸_ لحن:
لحن رمان شما در دسته‌ی محاوره‌ای قرار می‌گرفت. چه دیالوگ‌ها و چه منولوگ‌ها همه بصورت محاوره نوشته شده بودند و این لحن محاوره‌ای در همه جای رمان حتی از زاویه دید راوی نیز خود را به خوبی نمایش می‌داد. لحن در رمان شما کاملاً یکدست بود.

۹_ زاویه دید:
زاویه دید در داستان نباید پیاپی تغییر کند؛ چرا که باعث سردرگمی خواننده و تغییر محور ناگهانی نویسنده می‌شود.
ولی در رمان شما تغییرهای زاویه‌های دید کاملاً بجا بودند و بسته به اقتضای رمان شاید تغییر زاویه دید بودیم فقط در برخی جاها فاصله‌ی بین تغییر زاویه دیدها از حد معمول کمتر بود که توصیه می‌شود سعی کنید برای تغییر زاویه دید از یک شخص به شخصی دیگر، سعی کنید فاصله‌ی زیادی بین این دو وجود داشته باشد و روایت رو صحنه را مثلاً از یک زاویه دید بنویسید بعد برید سراغ زاویه دیگر اینطوری تغییر زاویه دید بیشتر طول می‌کشد.


۱۰_حقیقت‌مانندی محتوا:
در رمان شما به‌علت وجود ژانرهای «فانتزی» و «علمی_تخیلی»، این بخش کمی متفاوت‌تر نقد می‌شود. در رمان شما حقیقت مانندی محتوا در برخی جاها که سعی شده بود از مطالب واقعی در مورد ابلیس استفاده شود حقیقت‌مانندی و باورپذیری بالایی داشت که نیز همین موضوع برای این بخش کافی است و لزومی برای حقیقت مانندی بخش‌های دیگر برای خواننده وجود ندارد چراکه ژانر شما فانتزی است.

۱۱_ گره‌گشایی:
گره‌گشایی یا همان اوج گرفتن، از پر و بال دادن و روییدن یک حادثه که باعث ایجاد پیرنگ در اثر می‌شود پدید می‌آید.
((( زمانی که شخصیت اصلی آسمین فاش شد و یا زمانی که او الهه مدوسا را از طلسم و ناپاکی نجات داد))) می‌شد گفت جاهای کنجکاو کننده‌ای در رمان بودند یا مثلاً درجایی که شاهزاده میاکا هم وارد داستان شد و مرموز بود.


۲. ملاک‌های اصلی نقد:

۱_ نام رمان:
نام رمان از چهار بخش «ظهور» + «الهه» + «ی» + «ابراهام» تشکیل شده بود. عنوان از نظر اندازه، اندازه‌ی مناسبی داشت. عنوان دارای می‌شود گفت ۵۰درصد کلیشه بود چراکه واژه‌های «ظهور» و «الهه» کلیشه‌ای هستند. عنوان با ژانر‌ها مرتبط بود و کاملاً می‌شد از آن فهمید که رمان در چه ژانرهایی نوشته شده است. همچنین عنوان رمان با توجه به مفهوم ارتباط خوب و جالب و مطلوبی را با بدنه و اتفاقات رمان داشت.

۲_ ژانر:
ژانرهای
انتخابی شما از چند ژانر عاشقانه و فانتزی و... تشکیل شده بود که بیشتر قالب رمان در ژانر فانتزی و علمی تخیلی بود و سپس ژانر عاشقانه نیز به عنوان ژانر کمکی در آن دیده می‌شد که زیبایی بخش اثر گشته بود. همچنین ژانر تراژدی نیز در اثر دیده میشد که توصیه می‌شود باتوجه به اندک بودن صحنه های حزن و غم، بجای ژانر تراژدی از ژانر درام استفاده کنید.

۳_ جلد رمان:
جلد رمان تصویر دختری با بال‌های سفید بود که بر روی بلندی نشسته بود و به فرشته‌ی دیگری نگاه می‌کرد. تصویر جلد با عنوان و ژانرها کاملآ مرتبط بود و همچنین چینش و تکست روی جلد نیز با محتوای اثر همخوانی داشتند‌.

۴_ خلاصه:
خلاصه شما از اندازه مناسبی برخوردار بود. کاملا به دور از کلیشه بود و خیلی ساده و دلنشین نوشته شده بود. ابهام کافی داشت و داستان را لو نمی‌داد اما کنجکاوسازی کافی برای ترغیب خواننده به خواندن اثر را نداشت و از این رو توصیه می‌شود ابتدا خلاصه را ویرایش کرده و آن را کنجکاوکننده‌تر کنید. (می‌‌توانید از دوستان بپرسید که آیا الان کنجکاو می‌کند؟) همچنین خلاصه‌ی شما از وضوح و شفافیت مناسب و کافی‌ای برخوردار بود که باعث می‌شد تا مخاطب چندان گیج و مبهوت نشود و بداند چه می خواند.

۵_ مقدمه:
اندازه مقدمه شما استاندارد و مناسب بود. توصیفات از شخصیت‌ها در آن صورت گرفته بود و ناخودآگاه مخاطب را برای خواندن اثر آماده می‌کرد و پیش‌زمینه ای از شخصیت‌ها را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کرد. همچنین به خوبی بازی با کلمات صورت گرفته بود که مخاطب را به خواندن اثر تشویق می‌کرد و مقدمه را جذابتر کرده بود. سرنخ‌های کوچکی از داستان در مقدمه دیده میشد که درباره داستان بودند اما ابهامی نیز در آن دیده می‌شد که این خوب است. مقدمه با ژانرها و بدنه کاملا مرتبط بود و ارتباط خوبی بین این دو وجود داشت. اما در مقدمه از واژه‌ی «عشق» چندین بار استفاده شده بود که این درصد کلیشه را در مقدمه‌ی شما بابا می‌برد چراکه واژه‌ی عشق از کلیشه بسیار بالایی برخوردار است.


۳. بررسی ایده رمان بطور دقیق:

۱_ بررسی ایده از جهت کلیشه‌ای نبودن:
در
هر ایده‌ای یک سری کلیشه‌ها خود نمایی می‌کنند اما ایده شما از منحصر به فردی خاصی برخوردار بود و به نحو مطلوبی توانسته بود خود را از کلیشه دور کند. نویسنده توانسته بود به خوبی زندگی فرشتگان و شیاطین و انسان‌ها را روایت کند و در اثرش فقط اندکی کلیشه دیده میشد که این نیز امری عادی است.

۴. توصیفات (کامل):
۱_ توصیفات مکان
:
توصیفات مکان در رمان بسیار بجا و مناسب استفاده شده بود و فقط درک خوبی از موقعیت به خواننده می‌داد و خواننده را خسته نمی‌کرد.

۲_ توصیفات شخصیت کارکتر:
در رمان نوشته شده توصیفات ظاهری و غیرظاهری شخصیت‌ها ذکر شده بود و بصورت غیرمستقیم و به دور از کلیشه بود. فقط شخصیت آکان کمی به کلیشه نزدیک بود لذا میتوانید با ایجاد تغییر اندکی در شخصیت این کارکتر نیز کلیشه‌اش را برطرف نمایید.

۳_ توصیفات احساسات:
توصیفات احساسات نیز به نحو عالی در رمان انجام گرفته بود و موجب می‌شد که مخاطب به خوبی با شخصیت های رمان همزاد پنداری کند و آن ها را درک کند.

۴_توصیفات حالات:
توصیفات حالات کامل بود. بیان حالاتی چون خشم، ناراحتی، هیجان، شادی و... در رمان خیلی واضح و هوشمندانه انجام شده بود که باعث می‌شد مخاطب بتواند کارکترها را درک کند.

۵_ توصیفات زمان:
رمان زمان حال را روایت می‌کرد اما در یکجا شاهد فلش‌بک به گذشته نیز بودیم. که خوشبختانه تداخل نابجا و آزاردهنده بین این دو دیده نشد.


۵. بررسی ساختار رمان:
۱_ شروع:
شروع رمان با صحنه‌ای شروع می‌شد که آسمین درحال تمرینات رزمی بود و خواهرش نها او را برای جشن و دورهمی در قصر دعوت می‌کرد. آغاز از کلیشه به دور بود و به قدر کافی مبهم بود و به قدر کافی مخاطب را جذب و کنجکاو برای خواندن رمان می‌کرد. همچنین توصیفات نیز به اندازه کافی در آغاز بود و خواننده را از فضای داستان مطلع می‌کرد و باعث می‌شد خواننده درکی از داستان به دست بیاورد همچنین اطلاعات بطور ناگهانی در آغاز به خواننده داده نمی‌شد و حتی تا پارت ۱۴۰ نیز شاهد دادن کم‌کم اطلاعات به خواننده بودیم. درکل می‌توان گفت که نویسنده در آغاز بطور مناسب عمل کرده است.

۲_ میانه:
رمان با جنگ و جدل‌های شخصیت‌ها و کشمکش‌های بین آن‌ها ادامه می یافت که با ژانرها و عنوان مرتبط است. هیچ نقطه ضعفی منبی بر سقوط رمان، بزرگ‌نمایی و مبالغه بیش از حد در بیان رویدادها، سطحی ردشدن از رویدادها و بیهوده نگاشتن دیده نمی‌شود.
کارکترها در مسیر مشخص حرکت می‌کنند و البته گاهی هم غافلگیری در رمان دیده می‌شد که خیلی خوب بود. مسائل حاشیه ای مانعی ایجاد نکرده و نقاط گره گشا در بهترین قسمت قرار گرفته بودند.

۳. پایان:
تصمیم‌گیری و قضاوت در مورد پایان هنوز زود است؛ جذابیت اصلی ماجرا به غیر قابل پیش‌بینی بودن آن مرتبط بوده و در نتیجه مشوق خواننده برای خواندن رمان است‌. نویسنده تمام سعی خود را برای سوپرایز کردن خواننده به کار گرفته است و به همین دلیل می‌توان گفت پایان هیجان‌انگیز و شگفت‌انگیزی درکار خواهد بود.

۴. نقد از نگاه یک خواننده:
بعنوان خواننده از رمان شما بسیار لذت بردم. قلم زیبا و روانی دارید و نیز اتفاق‌ها را زیبا به رخ کشیدید. امیدوارم راهتان هموار و قلم‌تان همیشگی باشد.


۵. نقد از نگاه یک منتقد:
از دیدگاه یک منتقد نیز قلم‌تان را تحسین می‌کنم. نوشتن ژانر فانتزی کار هرکسی نیست و توانایی خاصی می طلبد. بنده نیز تمام تلاشم را کردم تا در پیشرفت تان موثر باشم و امیدوارم که تلاش‌هایم بی‌نتیجه نماند.


۶. اشکالات نگارشی:
۱_ قواعد درست‌نویسی:
در رمان قواعد درست‌نویسی در برخی از جاها بطور مناسب رعایت نگشته بود.
۲_ علائم نگارشی:
علائم نگارشی بطور عمده رعایت شده بود. قسمت جزئی دیده شد ایراد نیست و در زمان ویرایش نهایی توسط ویراستار برطرف خواهد شد.

۷. سخن آخر منتقد:
قطعاً نقد به معنای کوبیدن نیست همانا رسالت اصلی آن ساختن است؛ ساختن یک اثر بهتر از آنچه که قبلاً بوده است.
موفق باشید و قلمتان ماندگار ✨🌸

سلام عزیزم دستت طلا. از نقدت خیلی راضی بودم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین