●۱. اجزا و عناصر:
۱. موضوع:
خلاصه ایده: داستان دربارهی دختری به نام نفس است که بهخاطر مشکلات و سختیهای زندگی ساقی مواد مخدر است و در این میان با پسری معتاد به نام یونا آشنا میشود.
موضوع و ایده رمان کاملا به عنوان ارتباط دارد، موضوعات از نقاط مختلف روییده و در آخر همه به هم متصل شدند.
کلیشه ایده اثر شما کمتر از 20 درصد است، ایده تنها شامل ایده کلی رمان نمیشود، منولوگ، دیالوگ، توصیفات و... همه باید ایدهای نو داشته باشند.
۲. درون مایه: اثر شما طبق ژانرها غم، مشکل، احساس، کلافگی و... را به رخ میکشاند که تمامی اینها را میتوانیم در دستهی عواطف منفی قرار دهیم.
۳. پیرنگ: پیرنگ، زاویهی دید، توصیفها، عنوان و... به ما نشان میدهد هدف سرگرمی خواننده است و چنین اثری افراد مشخصی را از جامعه هدف خود برای خواندن این اثر قرار نداده.
۴.کشمکشها
در چنین اثری باید به کشمکشها توجه بسیاری بشود.
در اینجا ما شاهد کشمکش انسان با انسان و انسان با جامعه و انسان با سرنوشت و حتی انسان با طبعیت و اطراف هستیم.
کشمکش انسان با انسان را میتوانیم بحثهای نفس با یونا، بحثهای یونابا خانواده و... مثال بزنیم که کشمکشهایی بهجا و مناسب بودند.
۵. شخصیتپردازی: در سراسر رمان ما شخصیت های همه جانبه با خلق و خوی متفاوت میبنیم که این خودش شخصیت پردازی اثر شما را مطبوع کرده.در توصیف غیر مستقیم شخصیتها آرام آرام و در طول داستان شناخته میشدند و از توصیف ناگهانی و مستقیم خودداری شده بود. همچنین صفات اخلاقی شخصیتها با یکدیگر تناسب داشت.
۶. فضاسازی: فضاسازی رمانتان غیرمستقیم و به اندازه بود به طوری که درک و تصور موقعیت برای خواننده راحت تر شده بود.
۷. دیالوگها و مونولوگها: دیالوگ ها و منولوگ ها به حد تناسب رسیدند و شما را تحسین میکنم.تناسب بین دیالوگها و مونولوگها و متفاوت بودن دیالوگ شخصیتها باهم رعایت شده بود و همچنین دیالوگها و مونولوگها اطلاعات کافی را به خواننده میدادند.
۸. لحن: رمان شما از مونولوگهای ادبی و دیالوگهای محاوره تشکیل شده بود که این لحن و بافت یکدست و بدون مشکل بود.
۹. زاویهدید:
زاویه دید نباید پیاپی تغییر کند، چرا که باعث سردرگمی خواننده و تغییر محور ناگهانی نویسنده میشود؛ ولی در رمان شما هنگام تغییر زاویهی دید از زمان، شخص و... ذکر شده بود که این خوب بود و مخاطب گیج نمیشد.
۱۰. حقیقت مانندی محتوا
باور پذیری اثر در مکان، توصیفات، شخصیتها، حالات مشکلی نداشت و از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده و باقی موارد از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.
۱۱. گرهگشایی: گره گشایی یا همان اوج گرفتن از پروبال دادن و رویدن یک حادثه که باعث ایجاد پیرنگ در اثر میشود پدید میآید. چهطور شدن سرنوشت شخصیتهای دیگر(یونا، مسیح و...) پس از آزادی و واکنش نفس بعد از آخرین مکالمهاش با یونا مناسب و کنجکاو کنندهای برای رمان بود.
***
●۱.ملاک های اصلی نقد
۱. نام رمان: عنوان اثر از دو بخش هم+جزا تشکیل شده بود. عنوان از کلیشه به دور و با دو ژانر مربوطه یعنی اجتماعی، عاشقانه و اتفاقات داستان ارتباط خوبی دارد. همچنین عنوان رمان با توجه به مفهوم ارتباط مناسبی با بدنه داشت.
۲. ژانر: ۶۰ درصد محتوای رمان ژانر اجتماعی را در بر میگیرد و ۴۰درصد آن را عاشقانه شامل میشد.
انتخاب ژانرها به درستی بود و در این باره شما را تحسین میکنم.
۳. جلد رمان: تصویر جلد دست دختر و پسری در هم بود که این مورد عاشقانه است و چینش عنوان به زیبایی انجام شده بود. دستبند در دستشان هم با هر دو ژانر و عنوان مرتبط بود.
۴. خلاصه: خلاصه اندازهی استاندارد داشت و از کلمات سادهای تشکیل شده بود. خلاصه رمان دور از کلیشه بود. خلاصه کل داستان را لو نداده بود و مخاطب را به خواندن اثر جذب میکرد.
۵. مقدمه: مقدمهی رمان شما به اندازهی استاندارد بود. مقدمه از کلمات و جملات سادهای تشکیل شده بود و بازی با کلمات در آن دیده میشد که موجب جذابتر شدن و جذب بیشتر خواننده شده بود. در مقدمه از توصیفات استفاده نشده بود. مقدمه دور از کلیشه بود و با دادن سرنخهایی کوچک از داستان و ایجاد ابهامات لازم، خواننده را به خواندن ادامه رمان تشویق میکند. مقدمه ارتباط محسوس و کاملی با ژانر اجتماعی و عاشقانه دارد. همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.
_۲. ایده رمان به صورت دقیق
۱.برسی ایده از جهت کلیشه ای نبودن:
در هر ایدهای یک سری کلیشهها خودنمایی میکنند اما این ایده متمایز بود و جای تشویق داشت، نویسنده توانسته بود یک زندگی غیر شاهانه و شاهانه را به خوبی روایت کند و از کلیشهها دور کند. مقدار کلیشهی داستان بسیار کم بود که این مورد عادی است.
_۳. توصیفات(کامل):
۱ـ توصیفات مکان:
توصیفات مکان در رمان بسیار به جا و اندازه بود
و مخاطب را خسته نمیکرد
۲. توصیف شخصیت کاراکتر:
در رمان نوشته شده توصیفات ظاهری و اخلاقی شخصیتها به دور از کلیشه و غیر مستقیم بود.
۳. توصیفات احساسات:
این قسمت از توصیفات عالی بود.
بهقدری واضح به بیان احساسات پرداخته شده که خواننده کاملا میتواند خود را بهجای کارکتر بگذارد و همزادپنداری کند.
۴. توصیفات حالات:
توصیفات حالات کامل بود.
بیان حالاتی چون خشم، ناراحتی، شادی، هیجان و... بهقدری واضح شرح داده شده بود، که کاملا امکان درک کارکترها وجود داشت.
۵. توصیفات زمان: رمان زمان حال را داشت ولی چند فلش بک برای چند ساعت بعدتر را در خود جای داده بود که خوشبختانه تداخل نابهجا و آزاردهندهی این دو زمان دیده نشد و این نشان از حرفهای بودن نویسنده است.
●۳.بررسی ساختار رمان:
۱. شروع: شروع رمان با صحنهای شروع شد که پسری معتاد به نام یونا، در حال استفاده از مواد مخدر است. آغاز رمان به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مبهم بود و باعث جذب و کنجکاو شدن خواننده شده بود. توصیفات به اندازهی کافی بودند و اینکه آغاز رمان به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمیداد و از این نظر نیز انتخاب مناسبی بود. نویسنده در شروع خوب عمل کرده است.
۲. میانه: رمان با جنگوجدل های کارکترها ادامه مییابد و با ژانرها و عنوان مرتبط است. هیچ نقطهضعفی مبنی بر سقوط رمان، بزرگنمایی و مبالغه بیشازحد در بیان رویدادها، سطحی رد شدن از رویدادها و بیهوده نگاشتن دیده نمیشود.
کارکترها در مسیر مشخص حرکت میکنند. مسائل حاشیهای مانعی ایجاد نکرده و نقطههای گرهگشا در بهترین قسمتها قرار گرفتهاند.
۳. پایان:
تصمیمگیری و قضاوت در مورد پایان رمان هنوز زود است.
جذابیت اصلی ماجرا به غیرقابل پیشبینی بودن آن مرتبط بوده و درنتیجه مشوق خواننده برای خواندن ادامهی رمان است.
نویسنده تمام سعی خود را برای سوپرایزکردن خواننده به کار گرفته، و معلوم است پایان شگفتانگیزی در راه خواهد بود.
●۴. نقد از نگاه یک خواننده:
به عنوان خواننده از رمان شما واقعا لذت بردم. قلم زیبا و روانی دارید و اتفاقها را نیز زیبا به رخ کشیدید.
امیدوارم راهتان هموار و قلمتان همیشگی باشد.
●۵. نقد از نگاه یک منتقد: از دیدگاه یک منتقد نیز قلمتان را تحسین میکنم.
بنده تمام سعیام را کردم که در پیشرفت شما موثر باشم و امیدوارم تلاشهایم بینتیجه نمانند.
●۶. اشکالات نگارشی:
۱. قواعد درست نویسی:
همهی اصول درست نویسی از جمله فاصله، نیمفاصله، نبود غلطهای املایی رعایت شده بود.
۲. علائم نگارشی:
علائم نگارشی بهطور عمده رعایت شده بود. چند قسمت جزئی دیده شد که ایراد نیست و در زمان ویرایش نهایی، ویراستار برطرفش خواهد کرد.
●۷. سخن آخر منتقد:
از موقعیت ها موفیقت بساز و نوشتن برای یک نویسنده بهترین موقعیت برای موفیقت است. رمان بسیار زیبا و خوبی بود. از خواندن رمان نوشته شده بسیار لذت بردم. قلمتان مانا♥