هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقتبخیری خدمت شما
سپاسگذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرارگیری نقد توسط منتقد در این تاپیک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، میتوانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
« عنوان »
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوانهای طولانی پرهیز شود چرا که ماندگاری در ذهن خواننده ندارند. عنوان از یک بخش تشکیل شده است که اندازهی استانداردی دارد و ماندگاری زیادی در ذهن خواننده خواهد داشت.
کلمات انتخاب شده در عنوان نباید تکراری و کلیشه باشند و نویسنده میبایست از کلمات جدید و متنوع برای جذابیت و گیرایی بیشتر دلنوشته استفاده کند.
عنوان کلیشهای نیست و از نظر جذب و کشش میتوان گفت جذب نسبتاً خوبی دارد.
در نگاه اول به عنوان، درک معنی آن برای مخاطب مقداری دشواری دارد اما میتوان تا حدودی به ژانر آن پی برد و متوجهی اصل دلنوشته شد.
در کل احساسی که در بدنهی دلنوشته دیده میشود عنوان را توصیف میکند و در کل عنوان با محتوای دلنوشته مرتبط است. عنوان با ژانر ارتباط دارد و در کل دلنویس انتخاب خوبی را در عنوان انجام داده است.
عنوان باید جامعیت دلنوشته در بر بگیرد و با تمامی پارتها ارتباط داشته باشد
از لحاظ بار ادبی با محتوی کلی دلنوشته ثابت و یکسان است و همچنین در انتقال احساسات، دلنویس به خوبی عمل کرده.
« ژانر »
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد.
ژانرهای یک دلنوشته با یکدیگر ارتباط کامل برقرار کنند همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند.
برای مثال اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بکار برده اما در بقیه پارتها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانرها قرار دهیم.
این دلنوشته دارای یک ژانر عاشقانه است که با محتوای دلنوشته ارتباط دارد و به درستی انتخاب شده است اما تنها ژانر عاشقانه کفایت نمیکند و باید ژانر تراژدی هم اضافه بشود.
اگر دلنوشته بیش از یک ژانر داشته باشد باید ترتیب آن بر اساس اثر به درستی انتخاب شود. موضوع اصلی عاشقانه میباشد اما همراه خود موضوعات غمگین را دارد اول ژانر عاشقانه قرار میدهیم بعد تراژدی نه برعکس!
« مقدمه »
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد.
مقدمه در قدم اول باید با عنوان و ژانر تطابق داشته باشد.
اگر ژانرهای انتخابی عاشقانه و تراژدی هستند مقدمه میبایست با هردو ژانر ارتباط داشته باشد و هر دو احساسات در آن بکار رفته باشد.
مقدمه با محتوای کلی اثر مرتبط است و مفهوم کلی را به خواننده میرساند اما بهتر است مقدمه ویرایش شود و ارتباط بیشتری با محتوای اثر داشته باشد.
مقدمه از خود دلنویس است و همچنین به دور از کلیشه نوشته شده، همچنین با سبک و نوع نگارش پارتها، هماهنگ است.
مقدمه باید جامع و کامل باشد، به بیانی دیگر اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید زیادی واضح و روشن باشد.
اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود که در این دلنوشته به خوبی رعایت نشده و ارتباط خاصی با محتوای دلنوشته نداشته و بسیار مبهم بود به طوری که مخاطب با خواندن مقدمه گیج شده و درکی از ادامهی دلنوشته نخواهد داشت. به دلنویس توصیه میشود تغییراتی را در مقدمه ایجاد کند که مقدمه بیانگر دلنوشته باشد.
اندازه مقدمه باید از اندازه مطلوبی برخوردار باشد تا خواننده از خواندن آن خسته نشود.
اندازه پیشنهادی برای مقدمه بین ۵ تا ۱۰ خط میباشد که دلنوشته مقدمهای به اندازهی هشت خط دارد که تعداد آن مناسب است.
« انسجام »
بین پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام کاملا برقرار باشد.
انسجام از ۳ لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد
انسجام ادبی:منظور از انسجام ادبی رعایت لحن دلنوشته و عدم پرش لحن است.
دلنوشته یک اثر ادبی است، بهتر است لحن تمامی پارتها ادبی باشد زیرا خواننده با لحن ادبی بهتر میتواند احساسات را دریافت کند و به ژرف معنی و مفهوم دلنوشته پی ببرد.
و در این دلنوشته این موضوع به خوبی رعایت شده و انسجام ادبی از ابتدای تا انتهای پارتها رعایت شده و سبک و لحن متون ثابت و یکسان است. استفاده از آرایه در بیشتر پارتها دیده میشود ولی تعداد آنها متغیر است اما دلنوشته را به هم نریخته و توازن در دلنوشته برقرار است.
انسجام نگارشی:انسجام نگارشی باید به گونهای باشد که نویسنده در یک پارت ۳ خط قرار ندهد و در پارت بعدی ۶ یا ۷ خط.
حجم پارتها هیچ تاکیدی نیست که شبیه به هم باشند اما باید حجم مشابه و نزدیک به همی داشته باشند که اندازه پارت ها تقریباً یکسان و بین شش الی هفت خط نوشته شدهاند.
اندازهی پارتها باهم هماهنگ است و دلنویس عزیز از انسجام نگارشی نیز تا حدی پیروی کرده. در دلنوشته غلط املایی دیده نشد و املای صحیح واژگان به کار گرفته شده بود.
رعایت اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر بسیاری دارد
همچنین خوانش و انتقال مفهوم و احساسات را برای خواننده راحت میکند
علائم نگارشی خصوصا نقطه، نقطهویرگول، سه نقطه و نقطه باید به درستی رعایت شوند و همچنين نیم فاصلهها باید رعایت شوند که در دلنوشته استفاده از علائم نگارشی به درستی دیده میشود و حفظ نیم فاصله به درستی بوده است.
علائم نگارشی مثل ویرگول و نقطه در دلنوشته زیاد به کار رفته شده.
انسجام محتوایی:همچنین در انسجام محتوایی باید موضوع و احساسات بکار رفته در تمامی پارتها یکسان و مشابه باشد که پارتهای دلنوشته حول یک محور و موضوعی خاص میچرخند و پرش موضوعی ندارند. با ژانر دلنوشته مرتبط است اما همان طور که گفته شد با اضافه کردن ژانر تراژدی این ارتباط بیشتر خواهد شد.
« هدف »
هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد
اما اگر مانند بسیاری از دلنوشتهها هدف اصلی کلیشهای بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته میشوند همراه با قلم نويسنده این کلیشگی دور شود. این دلنوشته یک موضوعی را بیان کرده که کم و بیش کلیشهای است اما دلنویس با قلم خود از کلیشهای بودن آن کاسته. هدف دلنوشته قدرت جذب نسبتا خوبی دارد و هدف نویسنده را به خواننده منتقل میکند.
« دستور زبانی »
همانطور که در بالا هم اشاره کردیم
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات کمک میکند که لحن این دلنوشته ادبی است و لحن دلنوشته ادبی است و در طول تمام پارتها یکسان بوده است اما دلنویس میتواند از لحن عامیانه استفاده کند و یا لحن ادبی و عامیانه را با هم استفاده کند ولی در این حالت دلنویس باید با قلم خود در لحن دلنوشته توازن برقرار کند.
قسمت بعدی در این رکن مورد بررسی قرار میگیرد ساختمان دلنوشته است.
نویسنده گاهی میتواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابه جا کند(جابهجایی فاعل و مفعول)
اما این جابهجایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله بهم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود.
در این دلنوشته ارکان جمله سر جای خودشان قرار گرفته و فعلها مدام ماضی و مضارع نمیشدند.
تمام ضمایر با افعال خودشان به کار گرفته شده بودند.
با به کارگیری کلمات مناسب در جملات، به زیباتر شدن دلنوشته بسیار کمک کرده بود.
« دستور ادبی »
استفاده از آرایههای ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته کاملا اجباری هستند.
این آرایههای ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی میکنند. هرچه بیشتر از آرایههای ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود.
نویسنده باید سعی کند از آرایههای متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو آرایهی تکراری استفاده شود.
در دلنوشته هر چه تعداد آرایههای ادبی بیشتر باشد دلنوشتهی زیباتری خواهیم داشت.
از آنجا لحن دلنوشته ادبی است، دلنویس میتوانست از آرایههای بیشتر و متنوع تری بهره ببرد.
در دلنوشته از آرایهیهای تشبیه، تشخیص، پارادوکس، حسآمیزی و...استفاده شده بود.
استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روح تازهای میبخشند و باعث زینت دلنوشته میشوند؛
اما این کلمات نباید طوری گنگ و عجیب باشند که نویسنده برای فهمیدن معنای آن چندین لغتنامه را زیر و رو کند!
دلنوشته به سبک ادبی نوشته شده بود و از کلمهی ثقیل و پیچیده در آن استفاده نشده بود و مخاطب برای درک دلنوشته دچار مشکل نمیشود.