جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد رمان آرامش جانم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ادوارد کلاه به سر با نام نقد رمان آرامش جانم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 311 بازدید, 3 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان آرامش جانم
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شَکَت؛
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نام رمان: آرامش جانم
نام نویسنده: شوکا بهرامی
ژانر: عاشقانه غمگین، جنایی
ناظر: @DLNZ
خلاصه: گاهی دوس دارم در گوشه‌ای از این خاطرات ترک خورده‌ام بنشینم و بارها و بارها مرورشان کنم. آن‌قدر تکرارشان کنم که دیگر وابسته‌ی هیچ صدایی هیچ بویی و هیچ چشمی نشوم، گاهی دوس دارم با تنهاییم بساطی پهن کنم و منتظر رهگذر خسته‌ای باشم
و گاهی دوس دارم آنقدر قهوه تلخ را مزه کنم که شیرینی تمام قندهای دنیا را از یاد ببرم.
حالا من مانده‌ام با تعداد زیادی خاطره گاهی میانشان گم می‌شوم و گاهی به دنبال رهگذر خسته‌ای می‌گردم
که مرا از این تلاطم عجیب نجات دهد رهگذری که بوی آشنا می‌دهد
غریبه ای آشنا... .
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
jpg-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Esra
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @دلسا :) @Esra
 

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
به نام نامی یزدان
عنوان رمان: عنوان شما آرامش جانم بود. این عنوان از دو بخش آرامش+جانم تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت. اما عنوان، کلیشه‌ای و تکراری بود. عنوان انتخابی، با دوتا از ژانر‌های انتخابی(عاشقانه و غمگین) به طور محسوسی در ارتباط بود اما با ژانر جنایی هیچ ارتباطی نداشت. همچنین عنوان ارتباط محسوسی با بدنه نیز داشت. عنوان از کلمات ساده‌ای تشکیل شده و کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاوکردن خواننده می‌شود.

ژانرها: شما از سه ژانر عاشقانه، غمگین و جنایی در رمانتان نام برده بودید. ژانر عاشقانه با توجه به احساس بین شخصیت اصلی(رامش) و شخصیت دیگر(آزاد) به طور محسوس در رمان وجود داشت. ژانر غمگین هم با توجه به شرایط زندگیه رامش در رمان قابل درک و قابل مشاهده بود. ولی بدنه، هیچ ارتباطی با ژانر جنایی نداشت. در کل دو ژانر عاشقانه و غمگین به درستی انتخاب شده بودند ولی بهتر است یا ژانر جنایی از ژانر‌های انتخابی حذف شود، و یا در بدنه ژانر جنایی را اضافه کنید.

خلاصه: خلاصه، اندازه مناسبی داشت. از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود و کل داستان را لو نمی‌داد. همچنین دور از کلیشه بود و تکراری نبود. همچنین در خلاصه آرایه‌ی تضاد استفاده شده بود و با دادن سرنخ‌های کوچک و مبهم باعث جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه رمان میشد. خلاصه نوشته شده، به طور محسوسی با دو ژانر عاشقانه و غمگین ارتباط دارد، اما هیچ ارتباطی با ژانر جنایی در خلاصه دیده نمی‌شود. همچنین خلاصه، ارتباط کامل و قابل فهمی با بدنه دارد.

جلد رمان: تصویر جلد، ارتباط کامل و محسوسی با دو ژانر عاشقانه و غمگین داشت. تصویر انتخابی و رنگ‌های تیره تصویر، همه ارتباط کاملی با این دو ژانر داشتند. اما تصویر، هیچ ارتباطی با ژانر جنایی نداشت. فونت انتخابی برای نام رمان مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست انتخابی نیز با دو ژانر عاشقانه و غمگین ارتباط محسوسی دارد ولی ارتباطی با ژانر جنایی ندارد. همین‌طور تکست انتخابی و جلد با بدنه نیز ارتباط محسوسی دارند.

مقدمه: مقدمه‌ی رمان شما طولانی‌تر از حد استاندارد بود. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود و بازی خاصی با کلمات در آن دیده نمیشد. در مقدمه از توصیف اشخاص استفاده شده بود، اما این توصیفات به طور مستقیم بودند. بهتر است توصیفات را به صورت غیر مستقیم انجام دهید. مقدمه دور از کلیشه بود و با دادن سرنخ‌هایی کوچک از احساسات شخصیت(آزاد) و ایجاد ابهامات لازم، خواننده را به خواندن ادامه رمان تشویق می‌‌کند. مقدمه ارتباط محسوس و کاملی با ژانر غمگین دارد اما ارتباطی با ژانر جنایی و عاشقانه در آن دیده نمی‌شود‌ همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.

آغاز: آغاز شما با صحنه‌ای بود که پسری به نام آزاد سوار ماشین می‌شود و به سمت زمین‌های خانواده‌ی یزدانی که به قصد انتقام به آن‌ها نزدیک شده است حرکت می‌کند. آغاز شما به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مجهول و ابهام داشت که باعث جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه رمان میشد. اما در آغاز،توصیف خاصی از مکان و صدا‌ها و آواها دیده نمیشد. بهتر است برای جذاب‌تر شدن رمان، در آغاز از توصیفات نیز استفاده کنید. همچنین آغاز به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی‌داد و از این نظر هم انتخاب مناسبی بود.

میانه: میانه‌ی شما با آشنایی آزاد و رامش، ازدواج آن‌ها، گرفتن انتقام، رفتن رامش و مادرش از روستا و پشیمانی آزاد ادامه میابد. لحظه رسوایی رامش با گرفتن انتقام آزاد نقطه اوج داستان بود. میانه‌ به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده داشت.

لحن و بافت: لحن رمان شما غالباً ادبی بود اما در دیالوگ‌ها از لحن محاوره‌ای استفاده کرده بودید. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود و بافت رمان یک دست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات به سرعت و پشت سر هم نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده شود و نه آنقدر آرام که باعث خستگی خواننده شود.

دیالگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ و مونولوگ‌ها در متن رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالگ محور و پارت دیگر مونولوگ محور باشد. همچنین متفاوت بودن دیالوگ شخصیت ها با یکدیگر رعایت شده بود و دیالوگ‌ها و مونولوگ ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند. اما بهتر است از علائم نگارشی مناسب با توجه به حالت و نوع بیان جمله استفاده شود و همچنین توصیفات در دیالوگ انجام شوند.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه ولی مستقیم بود. شخصیت ها به طور ناگهانی و مستقیم توصیف شده بودند و برخی دیگر از شخصیت ها هم هیچ توصیفی نداشتند و خواننده هیچ تصوری از آن‌ها نداشت. بهتر است توصیفات خود را به صورت غیر مستقیم انجام دهید و همچنین توصیفات را در متن بیشتر کنید.

توصیف مکان: توصیف مکان در متن غیرمستقیم بود اما بسیار کم بود. بهتر است برای هر مکان توصیف بیشتری انجام شود تا درک و تصور موقعیت برای خواننده راحت‌تر شود.

صدا‌ها و آواها: توصیف صدا و آواها در متن شما بسیار کم بود.بهتر است برای انتقال و درک بهتر فضا برای خواننده توصیف بیشتری برای صداها و آوا‌های اشخاص و محیط داشته باشید. برای مثال تن صدای شخصیت ها مثل بم، زیر و... . و همین‌طور آواهای موجود در محیط مثل خش‌خش برگ‌ها، صدای پرندگان و... . همینطور جهت صدا و آوا‌ها مثل پشت سر، جلو، کنار و... . و یا حالت صدا مثل متعجب، خوشحال، ترسیده و... .

احساسات: احساسات شخصیت ها کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.


زاویه‌ دید: زاویه دید در طول داستان همواره اول شخص بود ولی از شخصیتی به شخصیت دیگر تغییر پیدا می‌کرد. تغییر زاویه دید در طول داستان به جا و مناسب بود و در هنگام نوشتن زاویه دید دقت کافی شده بود.

کشمکش و تعلیق: کشمکش های درونی و بیرونی افراد در رمانتان محسوس بود. کشمکش های درونی مثل افکار ضد و نقیض آزاد و پشیمانی‌اش و کشمکش‌های بیرونی مثل دعواهای فیزیکی رامش با خانواده اش کاملا محسوس و قابل درک بود. همچنین نتیجه انتقام آزاد و سرنوشت آزاد و رامش تعلیق مناسب و کنجکاوکننده‌ای برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره دختری بود که همه‌ی خانواده اش به جز مادرش رابطه خوبی با او ندارند و قربانی یک انتقام می‌شود. ایده انتخابی تکراری و کلیشه‌ای بود اما با پردازش خوبی که داشت، موجب جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه‌ی رمان میشد. در کل رمان دارای ایده‌ی کلیشه‌ای و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: ایردات و نگارشی و املایی در متن رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود. فقط در بعضی از کلمات مثل دوس که باید دوست نوشته شود، ساختمان اصلی کلمه شکسته شده که این مورد نیاز به دقت بیشتری دارد.


باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها، از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
 

شَکَت؛

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
May
3,019
29,314
مدال‌ها
2
به نام نامی یزدان
عنوان رمان: عنوان شما آرامش جانم بود. این عنوان از دو بخش آرامش+جانم تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت. اما عنوان، کلیشه‌ای و تکراری بود. عنوان انتخابی، با دوتا از ژانر‌های انتخابی(عاشقانه و غمگین) به طور محسوسی در ارتباط بود اما با ژانر جنایی هیچ ارتباطی نداشت. همچنین عنوان ارتباط محسوسی با بدنه نیز داشت. عنوان از کلمات ساده‌ای تشکیل شده و کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاوکردن خواننده می‌شود.

ژانرها: شما از سه ژانر عاشقانه، غمگین و جنایی در رمانتان نام برده بودید. ژانر عاشقانه با توجه به احساس بین شخصیت اصلی(رامش) و شخصیت دیگر(آزاد) به طور محسوس در رمان وجود داشت. ژانر غمگین هم با توجه به شرایط زندگیه رامش در رمان قابل درک و قابل مشاهده بود. ولی بدنه، هیچ ارتباطی با ژانر جنایی نداشت. در کل دو ژانر عاشقانه و غمگین به درستی انتخاب شده بودند ولی بهتر است یا ژانر جنایی از ژانر‌های انتخابی حذف شود، و یا در بدنه ژانر جنایی را اضافه کنید.

خلاصه: خلاصه، اندازه مناسبی داشت. از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود و کل داستان را لو نمی‌داد. همچنین دور از کلیشه بود و تکراری نبود. همچنین در خلاصه آرایه‌ی تضاد استفاده شده بود و با دادن سرنخ‌های کوچک و مبهم باعث جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه رمان میشد. خلاصه نوشته شده، به طور محسوسی با دو ژانر عاشقانه و غمگین ارتباط دارد، اما هیچ ارتباطی با ژانر جنایی در خلاصه دیده نمی‌شود. همچنین خلاصه، ارتباط کامل و قابل فهمی با بدنه دارد.

جلد رمان: تصویر جلد، ارتباط کامل و محسوسی با دو ژانر عاشقانه و غمگین داشت. تصویر انتخابی و رنگ‌های تیره تصویر، همه ارتباط کاملی با این دو ژانر داشتند. اما تصویر، هیچ ارتباطی با ژانر جنایی نداشت. فونت انتخابی برای نام رمان مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست انتخابی نیز با دو ژانر عاشقانه و غمگین ارتباط محسوسی دارد ولی ارتباطی با ژانر جنایی ندارد. همین‌طور تکست انتخابی و جلد با بدنه نیز ارتباط محسوسی دارند.

مقدمه: مقدمه‌ی رمان شما طولانی‌تر از حد استاندارد بود. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود و بازی خاصی با کلمات در آن دیده نمیشد. در مقدمه از توصیف اشخاص استفاده شده بود، اما این توصیفات به طور مستقیم بودند. بهتر است توصیفات را به صورت غیر مستقیم انجام دهید. مقدمه دور از کلیشه بود و با دادن سرنخ‌هایی کوچک از احساسات شخصیت(آزاد) و ایجاد ابهامات لازم، خواننده را به خواندن ادامه رمان تشویق می‌‌کند. مقدمه ارتباط محسوس و کاملی با ژانر غمگین دارد اما ارتباطی با ژانر جنایی و عاشقانه در آن دیده نمی‌شود‌ همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.

آغاز: آغاز شما با صحنه‌ای بود که پسری به نام آزاد سوار ماشین می‌شود و به سمت زمین‌های خانواده‌ی یزدانی که به قصد انتقام به آن‌ها نزدیک شده است حرکت می‌کند. آغاز شما به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مجهول و ابهام داشت که باعث جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه رمان میشد. اما در آغاز،توصیف خاصی از مکان و صدا‌ها و آواها دیده نمیشد. بهتر است برای جذاب‌تر شدن رمان، در آغاز از توصیفات نیز استفاده کنید. همچنین آغاز به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی‌داد و از این نظر هم انتخاب مناسبی بود.

میانه: میانه‌ی شما با آشنایی آزاد و رامش، ازدواج آن‌ها، گرفتن انتقام، رفتن رامش و مادرش از روستا و پشیمانی آزاد ادامه میابد. لحظه رسوایی رامش با گرفتن انتقام آزاد نقطه اوج داستان بود. میانه‌ به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده داشت.

لحن و بافت: لحن رمان شما غالباً ادبی بود اما در دیالوگ‌ها از لحن محاوره‌ای استفاده کرده بودید. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود و بافت رمان یک دست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات به سرعت و پشت سر هم نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده شود و نه آنقدر آرام که باعث خستگی خواننده شود.

دیالگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ و مونولوگ‌ها در متن رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالگ محور و پارت دیگر مونولوگ محور باشد. همچنین متفاوت بودن دیالوگ شخصیت ها با یکدیگر رعایت شده بود و دیالوگ‌ها و مونولوگ ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند. اما بهتر است از علائم نگارشی مناسب با توجه به حالت و نوع بیان جمله استفاده شود و همچنین توصیفات در دیالوگ انجام شوند.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه ولی مستقیم بود. شخصیت ها به طور ناگهانی و مستقیم توصیف شده بودند و برخی دیگر از شخصیت ها هم هیچ توصیفی نداشتند و خواننده هیچ تصوری از آن‌ها نداشت. بهتر است توصیفات خود را به صورت غیر مستقیم انجام دهید و همچنین توصیفات را در متن بیشتر کنید.

توصیف مکان: توصیف مکان در متن غیرمستقیم بود اما بسیار کم بود. بهتر است برای هر مکان توصیف بیشتری انجام شود تا درک و تصور موقعیت برای خواننده راحت‌تر شود.

صدا‌ها و آواها: توصیف صدا و آواها در متن شما بسیار کم بود.بهتر است برای انتقال و درک بهتر فضا برای خواننده توصیف بیشتری برای صداها و آوا‌های اشخاص و محیط داشته باشید. برای مثال تن صدای شخصیت ها مثل بم، زیر و... . و همین‌طور آواهای موجود در محیط مثل خش‌خش برگ‌ها، صدای پرندگان و... . همینطور جهت صدا و آوا‌ها مثل پشت سر، جلو، کنار و... . و یا حالت صدا مثل متعجب، خوشحال، ترسیده و... .

احساسات: احساسات شخصیت ها کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.


زاویه‌ دید: زاویه دید در طول داستان همواره اول شخص بود ولی از شخصیتی به شخصیت دیگر تغییر پیدا می‌کرد. تغییر زاویه دید در طول داستان به جا و مناسب بود و در هنگام نوشتن زاویه دید دقت کافی شده بود.

کشمکش و تعلیق: کشمکش های درونی و بیرونی افراد در رمانتان محسوس بود. کشمکش های درونی مثل افکار ضد و نقیض آزاد و پشیمانی‌اش و کشمکش‌های بیرونی مثل دعواهای فیزیکی رامش با خانواده اش کاملا محسوس و قابل درک بود. همچنین نتیجه انتقام آزاد و سرنوشت آزاد و رامش تعلیق مناسب و کنجکاوکننده‌ای برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره دختری بود که همه‌ی خانواده اش به جز مادرش رابطه خوبی با او ندارند و قربانی یک انتقام می‌شود. ایده انتخابی تکراری و کلیشه‌ای بود اما با پردازش خوبی که داشت، موجب جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه‌ی رمان میشد. در کل رمان دارای ایده‌ی کلیشه‌ای و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: ایردات و نگارشی و املایی در متن رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود. فقط در بعضی از کلمات مثل دوس که باید دوست نوشته شود، ساختمان اصلی کلمه شکسته شده که این مورد نیاز به دقت بیشتری دارد.


باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها، از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
ممنونم که وقت گذاشتین و خوندنیش
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین