جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد رمان شکارچی مافیا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ادوارد کلاه به سر با نام نقد رمان شکارچی مافیا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 268 بازدید, 2 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان شکارچی مافیا
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نام رمان: شکارچی مافیا(بانوی مافیا)
نویسنده :Mobina_h
ژانر: عاشقانه،پلیسی،انتقامی
ناظر: میناطویلی زاده
مقدمه:
زیبایی خدا در خلقت تو بود
بیا من حوا باشم تو آدم
بیا من عاشق باشم تو معشوق
بیا زندگی کنیم شاید کم اما
با تو عاشقی کردن عمری خوشبختی ست

خلاصه: دختر داستانم موی بلوند و چشمانی سبزِ وحشی نداره!
پسر داستانم هیکل ورزشکاری و چال گونه نداره!
دختر داستانم زخم خورده و درد دیده است!
این دفعه قرار نیست پلیس و خلافکار عاشق هم بشن، قراره مثلث عشقِ هیجان‌انگیزی داشته باشیم.
شراره دختری زخم‌خورده که به تنهایی تصمیم میگیره وارد خلاف بشه، که تک‌تک خلافکار‌هایی که باعث یه زخم قدیمی هستن رو نابود کنه؛ که متوجه آرشین میشه، پسری که مناسب‌ترین آدم برای انتقامشه، انتقام قدیمی که بی‌ربط به آرشین نیست.
آرشین هم زخم خورده بیش نیست و منتظر یه فرصت برای متلاشی کردن باند صلیب سیاه، که با شراره هم‌دست میشن. ولی با اومدن پویان ( پلیس ) روزگار دستِ این سه تا رو می‌چرخونه و می‌چرخونه تا قصه دل‌دادگی، عشق، نفرت و غیرت به وجود بیاد.
کی برندهِ این بازیه؟
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
jpg-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Selena
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Selena
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
به نام خالق قلم
نام رمان: خوب نام رمان شما شکارچی مافیا بود. عنوان اندازه‌ی استانداردی داشت و با بدنه مرتبط بود؛ اما اثری از ژانر عاشقانه در نام دیده نمی‌شد. نام رمان شما از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود و خوشبختانه تمام رمان را لو نمی‌داد. اما متاسفانه کلمه‌ی مافیا در نام کلیشه ایجاد کرده بود و از جذابیت و کنجکاوکنندگی‌اش برای مخاطب بسیار کاسته بود. در کل نام شما از سطح متوسط رو به پایینی برخوردار بود‌.
ژانرها: خوب شما دو ژانر جنایی، عاشقانه و انتقامی را برای رمانتان در نظر گرفته بودید‌‌. اول از همه بگویم، ژانر انتقامی ژانر محسوب نمی‌شود و بهتر است آن را حذف کنید. ژانر جنایی ژانری بود که در تمام قسمت‌های رمان جولان می‌داد؛ اما متاسفانه ژانر عاشقانه نقش کم‌رنگی داشت. پیشنهاد می‌کنم این ژانر را پررنگ‌تر کنید.
خلاصه: خلاصه‌ی شما اندازه‌ی متناسبی داشت. متاسفانه خلاصه‌ی شما علوه بر تکراری و کلیشه‌ای بودن، تمام داستان را لو می‌داد و نتوانسته بودید خوب با کلمات بازی و خواننده را کنجکاو کنید. همچنین خلاصه‌ی شما از کلمات ساده‌ای برخوردار بود و آرایه‌ی خاصی در آن دیده نمی‌شد. معلومات خلاصه کمی از حد معلوم فراتر رفته، اما مجهولات اندکی داشت. خلاصه همچنین با ژانرها و بدنه ارتباط داشت. در کل خلاصه‌ی شما از سطح پایینی برخوردار بود.
جلد: جلد شما ارتباط خاصی با ژانر جنایی داشت؛ اما متاسفانه در آن اثری از ژانر عاشقانه دیده نمی‌شد. همچنین از کیفیت خوبی برخوردار بود و تکست آن با هر دو ژانر ارتباط برقرار می‌کرد.
مقدمه: متاسفانه رمان شما فاقد مقدمه بود؛ که این نقطه ضعف بزرگی محسوب می‌شود. پیشنهاد می‌کنم جهت جذب بیشتر خوانندگان و بالا رفتن سطح رمانتان مقدمه‌ای درنظر بگیرید‌.
آغاز: رمان شما با دختری به نام شراره شروع شد که برای انتقام از پیرمردی به نام بزرگمهر که گویا زندگی‌اش را نابود کرده بود به شرکت بزرگمهر رفته و توسط پسر او آرشین در مقام منشی استخدام شده بود. آغاز شما نسبتا کلیشه‌ای بود که این نکته‌ی منفی‌ای است. خوشبختانه آغاز کمی مبهم بود و می‌توانست خواننده را کنجکاو کند‌؛ اما متاسفانه اطلاعات بسیار زیادی را یک دفعه به مغز خواننده وارد کرده بود که این می‌توانست کمی سبب گیجی شود. در کل آغاز شما از سطح متوسط رو به پایینی برخوردار بود.
میانه: میانه‌ی شما شامل، به میان آمدن پلیسی به نام پویان رحمتی به شرکت بزرگمهر بود‌ که همسرش توسط صاحب این شرکت و باند صلیب سیاه کشته شده بود و همسایه شدن آرشین و شراره و پویان و همدست شدنشان بود. متاسفانه در میانه شما کلیشه‌های زیادی وجود داشتند و نقطه‌ی اوج خاصی نداشت، کشمکش‌هایش هم چندان نتوانسته بود ذهن خواننده را درگیر کند.
لحن و بافت: درکل نثر اصلی شما دیالوگ و مونولوگ محاوره بود و خوشبختانه این نثر و بافت یکدست بود و هرگز تغییر نکرده بود. تبریک می‌گویم، در این بخش به خوبی عمل کرده بودید.
سیر رمان: متاسفانه سیر شما بسیار تند بود. اتفاقات سریع و زودگذر بودند و تا خواننده می‌آمد یکی از آن‌ها را هضم کند، اتفاق دیگری ظاهر می‌شد. به عنوان مثال استخدام شراره در آن شرکت، روبه‌رو شدنش با پویان، همسایه شدن این سه شخصیت، آن مهمانی و... پیشنهاد می‌کنم کمی سیر را متعادل کنید‌ و به هر اتفاق بیشتر بپردازید.
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: متاسفانه رمان شما دیالوگ‌محور بود و خواننده لذت خواندن و اطلاعات گرفتن از مونولوگ‌ها را از دست داده بود. دیالوگ‌های شخصیت‌ها شبیه به هم بود و این نکته‌ی منفی‌ای محسوب می‌شد.
شخصیت‌پردازی: شخصیت‌پردازی شما کمی کلیشه‌ای و مستقیم بود. شراره دختری زخم‌خورده اما تا حدزیادی بی‌پروا و جسور که می‌خواست از بزرگمهر که پیرمردی خودخواه و به اصطلاح عوضی انتقام بگیرد. آرشین پسری مغرور اما خوش قلب که راه پدرش را پیش نگرفته نگرفته بود و پویان پلیسی خوش‌مشرب اما ضربه‌دیده و هم‌هدف شراره و در آخر لیندا دختری لوس و افاده‌ای که آویزان پسران و عاشق پارتی بود. درکل شخصیت‌پردازی شما از سطح متوسط رو به پایینی برخوردار بود.
توصیفات:
توصیف مکان: در متن دیده می‌شد؛ اما بسیار مستقیم بود و یک دفعه اطلاعات را به ذهن خواننده تزریق می‌کرد. پیشنهاد می‌کنم توصیفات را غیرمستقیم و آهسته لابه‌لای متن بگذارید تا به قلمتان زینت ببخشد.
صدا و آواها: این توصیف، توصیفی بود که در رمان شما اصلاً یا بسیار کم دیده می‌شد. پیشنهاد می‌کنم نازک یا کلفت، زیر یا بم صدای شخصیت‌ها و آواهایی نظیر خش‌خش برگ‌ها، صدای باد، برخورد فنجان با میز را در رمانتان توصیف کنید تا برای متن شما زیبایی و جذابیت به ارمغان آورد.
احساسات: متاسفانه احساسات شخصیت‌ها آن‌چنان قابل درک توصیف نشده بود که دست در قفسه سی*ن*ه خواننده کند و قلب او را فشار دهد. پیشنهاد می‌‌کنم احساسات را کمی بیشتر و قابل احساس‌تر توصیف کنید.
چهره‌ها: توصیف چهره نیز همانند توصیف مکان بود‌. چهره‌ها به شیوه‌ای کلیشه‌ای، مستقیم و مسلسل‌وار توصیف شده بودند؛ که سبب می‌شد در ذهن خواننده نمانند. پیشنهاد می‌کنم برای ماندگاری چهره‌ها در ذهن خواننده و افزایش کیفیت قلمتان، آن‌ها را لابه‌لای متن و غیرمستقیم توصیف کنید.
زاویه‌ دید: زاویه‌دید اول شخص و خوشبختانه شما در طول رمان آن را به سوم‌شخص تغییر نداده بودید؛ اما پیشنهاد می‌کنم زیاد و بی‌دلیل زاویه‌دید را دست‌به‌دست نکنید، چرا که این کار خواننده را گیج کرده و زیبایی قلم شما را کاهش می‌دهد.
کشمکش و تعلیق: کشمکش رمان شما فرافردی ود و می‌توانیم کشمکش را در موضوعات پلیسی و خلاف‌هایی که بزرگمهر انجام داده بود بیابیم. متاسفانه تعلیق خاصی در طول رمان ذهن خواننده را به خود مشغول نمی‌کرد و این نقطه ضعف بزرگی بود.
باورپذیری: متسفانه به آسانی نبود باورپذیری را می‌توانستیم در تند بودن اتفاقات و همچنین رفتارهایی که بعید بود یک شخصیت بالغ انجامشان دهد. پیشنهاد می‌کنم بیشتر روی باورپذیری کار کنید.
ایده و پیرنگ: ایده چه بود؟ ایده درباره دختری به نام شراره بود که می‌خواست به دلیل بلاهایی که بزرگمهر سرش آورده بود از او انتقام بگیرد و در این میان با پسر او آرشین و پلیسی به نام پویان رحمتی که هم‌هدفش بود روبه‌رو شده بود. متاسفانه ایده‌ی شما کلیشه‌ای بود و به دلیل نبود شاخ و برگ خاصی کلیشه بیشتر در ذوق می‌زد و پردازش خوبی نداشتید.
ایرادات نگارشی: متاسفانه رمان شما ایرادات نگارشی نسبتا زیادی از جمله نیم‌فاصله‌ها داشت. پیشنهاد می‌کنم با توجه به قوانین ویراستاری این مشکلات را رفع و رمان را ویرایش بزنید.
سخن آخر منتقد: هیچ رمانی بی‌نقص نیست و نقد صرفا برای پیشرفت شماست. از خواندن رمان زیبایتان نهایت لذت را بردم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین