جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد رمان نفس آرمان | میناجم کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط سارا حیدریان با نام نقد رمان نفس آرمان | میناجم کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 617 بازدید, 5 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان نفس آرمان | میناجم کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع سارا حیدریان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سارا حیدریان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
اسم رمان: نفسِ آرمان
اسم نویسنده: میناجم
ژانر: عاشقانه، اجتماعی

خلاصه:
داستان درباره دختری به نام نفسه که دستان بی رحم تقدیر دوسال جدایی و دوری از آرمان رو رقم میزنه و بعد از کنکور نفس کلی اتفاق تلخ و شیرین برای نفس و آرمان می افته. اتفاقاتی که به کلی مسیر زندگی اون دو نفر و اطرافیانشون رو تعییر میده.
 

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,388
مدال‌ها
7
به نام خدا

منتقد:nahal

عنوان:

عنوان رمان نفسِ آرمان بود. این عنوان از نظر لغوی معنی خاصی ندارد. مگر اینکه بخواهیم از نظر معنای اسم آنها را بررسی کنیم که در این صورت نفس به معنای اکسیژن است و آرمان به معنای آرزوست. نام رمان جذابیت خود را حفظ کرده بود و با بدنه ی رمان نیز ارتباط خوبی داشت از ابتدای رمان متوجه ارتباط آن را بدنه می‌شدیم. احساس میشود که این نام با ژانر هم در ارتباط است. ژانر عاشقانه در این عنوان خوب حس میشود. از لحاظ کنجکاو بودن باید عرض کنم که این عنوان کنجکاویت خاصی را به وجود نمی آورد. این عنوان تکراری نبود ولی عنوان بسیار عالی هم نبود.میشد به آن بیشتر فکر کرد و اسم های جذاب تری از حتی بدنه رمان بیرون کشید. عنوان شما ترکیبی بود و حس صفت وارانه ای داشت. هنوز هدف شما از انتخاب این عنوان مشخص نیست. خواندن عنوان راحت بو و از کلمات ثقیل نیز در این استفاده نشده بود.

ژانر:

ژانر انتخابی شما عاشقانه_اجتماعی بود. به نظر می‌رسید بخش عاشقانه رمانتان بیشتر به بدنه غالب شده است. بهش جدایی از عشق نشانگر ژانر عاشقانه در رمان بود. ژانر اجتماعی هم در رمان دیده میشد از قبیل، کنکور و دردسر های آن که به خوبی این ژانر را نشان داده بود. در کل انتخاب این دو ژانر بسیار مناسب بود.

خلاصه:

کلمات شما در خلاصه نویسی بسیار ساده بودند. از ارایه ادبی خاصی در آن استفاده نشده بود. خلاصه شما حالتی قصه وار داشت پس بنابراین با بدنه رمان ارتباط خوبی داشت. جملات باز و سوالی در خلاصه دیده نمی‌شدند. این خلاصه زیاد گنگ نبود ولی کمی باز بود و اطلاعات بیش از حدی به ما داده بود. اینکه نفس دختری کنکوری است که دو سال دوری از عشق را تجربه کرده و پس از کنکورش اتفاقاتی رخ میدهد که قطعا دست سرنوشت این دو را در کنار هم قرار می‌دهد و این اتفاقات روی زندگی اطرافیانش هم نیز تاثیر میگذارد. بهتر بود حجم این اطلاعات کم میشد تا به کنجکاو کنندگی خلاصه نیز افزوده میشد.

مقدمه:



مقدمه رمان گویی تلنگر بود. تلنگری به این معنا که از زندگی ناامید نشویم و این اعتقاد داشته باشیم که پس از هر سختی میز آسانی در راه است. هر چه به اواسط زمان نزدیک میشدی بالاخره میشد این ارتباط مقدمه با بدنه را حس کرد. درست بود که زیاد کنجکاو کننده نبود ولی خواننده را به سمت دنیای دیگری میبرد. دنیایی که میتوان به این باور داشت که همه چیز درست خواهد شد. با ژانر رمان ارتباط خوبی داشت عاشقانه ها همان خط های بالای ضربان قلب هستند. عاشقانه های خوب.

آغاز:

آغاز رمان نو نبود. در رمان های مختلفی میتوانیم بخوانیم که کنکور یک مسئله اساسی است این استرس و اضطراب در واقع، واقعی بود ولی گویی اینجور آغاز ها کلیشه ای شده است. آغاز خوبی بود ولی بهتر هم میتوانست باشد. آغاز رمان با ژانر هم ارتباط داشت. ژانر اجتماعی در این اغاز دیده میشد. آغاز جذاب و خوبی بود.

سیر:

سیر رمان خسته کننده نبود. این سیر آرام و نرمال پیش میرفت و خواننده از خواندن آن خسته نمیشد.سیر رمان جذابیت خود را حس کرده بود و خواننده کاملا فرصت هضم کافی برای اطلاعات را داشت. فراز داستان بدون پیچ و خمی بود و این فراز برای یک ژانر عاشقانه-اجتماعی بسیار خوب بود. با ژانر رمان هم ارتباط تنگاتنگی داشت. هر دو ژانر در این سیر به خوبی دیده میشدند.مهم ترین اصل این سیر این بود که خسته کننده نبود و کاملا خواننده برای خواندن بیشتر آن مشتاق میشد.

شخصیت پردازی:

شخصیت نفس یک دختر گوشه گیر و تقریبا خجالتی بود که عشق خود را از دست داده بود. او با اینکه سعی میکرد شخصیت خود را در برابر بقیهپر از جنب و جوش نشان دهد اما تغییر رفتار در روحیه او نیز اثر میگذاشت.شخصیت او انگار تک بعدی بود

ماهان برادر نفس بود. او مانند هر برادر دیگری سر به سر خواهرش میگذاشت. شخصیت نویی نبود و تک بعدی بود.

آرمان پسری که اطلاعات زیادی از او در دسترس نیست. هنوز کامل وارد داستان نشده و از شخصیت او چیزی برای گفتن نیست.

دیالوگ های شخصیت ها کاملا با هم متفاوت بود. چون هر شخصیت کاملا با هم فرق میکرد و شخصیت پردازی متفاوتی داشت.رفتار هایشان دور از انتظار نبود و بیشتر به واقعیت نزدیک بودند برای همین رفتارهایشان در موقعیت های مختلف قابل باور بود. در کل شخصیت پردازی خوبی داشتند.

توصیفات:

مکان:

مکان این داستان مشهد بود. همانطور که از یک شهر انتظار داشت خوب و جذاب بود.توصیفات مکان خوب بود ولی جای پیشرفت هم داشت.

توصیفات ظواهر:

این توصیف در رمان به صورت مسلسل وار به کار رفته بود. بهتر بود این توصیفات در بدنه رمان نفوذ میکردند تا خواننده آنها را با توصیفاتشان به یاد می آورد. به طور مثال توصیف چهره ی نفس مسلسل وارانه و کلیشه ای به کار رفته بود. در اکثر رمان ها این توصیف در نگاه کردن شخصیت به آینه به دست می آید که خاصیت ماندگاری این توصیف را میگیرد.

حالات:

توصیف حالات در وضع متوسط رو به پایین قرار داشت. قبل از دیالوگ ها توصیف وجود نداشت و این جنبه ارتباط خواننده با رمان را کم کرده بود. این توصیف بهتر بود بیشتر رعایت شود و نیاز به پیشرفت بیشتری داشت.

احساسات:

توصیف احساسات در رمان خوب رعایت شده بود. بیشترین توصیفی بود که بهترین نحوه ی توصیف را داشت. در واقع در شخصیت نفس این توصیف بیشتر رعایت شده بود. در توصیفاتی مانند توصیف جدایی سخت و دوری و عشق این توصیف پر رنگ تر میشد.

دیالوگ و مونولوگ:

دیالوگ ها از زبان کاراکتر ها بیان میشد حجم اطلاعات به تناسب بود و تناسب بین مونولوگ ها و دیالوگ ها رعایت شده بود که این نکته مثبتی بود.دیالوگ های هر شخصیت به موقعیتی که در آن بودند کاملا شبیه بودند. دیالوگ ها مناسب با شان و شخصیت هر کاراکتر بودند. دیالوگ ماندگاری تا به حال نداشتیم در کل خوب بود.

زاویه دید:

زاویه دید از زبان کاراکتر ها بیان میشد.تغییر زاویه دید بین آرمان و نفس ایجاد شده بود و خواننده خیلی راحت میتوانست با این نوع زاویه دید ارتباط برقرار کند.

نثر:

نثر رمان بر محاوره ای پیش رفته بود. نثر فاقد کلمات ثقیل بودند و کلمات ساده و قابل فهم بودند. بافت رمان منسجم بود و فراز و فرود خاصی نداشت.

پیرنگ:

پیرنگ رمان کمی نیاز به پیشرفت داشت. در واقع رمان پیرنگ خاصی نداشت و فاقد فراز و فرود خاصی بود. شاید این به علت فلش بک بود. اتفاقات پشت سر هم میافتادند ولی اتفاقات اصلی در رمان اتفاق نیافتاد. غیر از رفتن خوانوادگی به شمال .در کل میتوانم بگویم که پیرنگ این رمان باید بهتر میشد.

صحنه پردازی:

صحنه پردازی هم خوب بود. مشهد و آب و هوای آن. شهر های آن که برای ما قابل درک بود و خواننده خیلی خوب میتوانست با آن ارتباط بگیرد. نوع پوشش که هر ایرانی باید آن را داشته باشدو... . توصیف اتاق نفس به خوبی انجام شده بود و در کل این است که صحنه پردازی در رمان خوب و متناسب بود.

باور پذیری:

باور پذیری در رمان در سطح متوسط رو به بالایی قرار داشت. شخصیت ها رفتار هایی دور از انتظار نشان نمیدادند و همه چیز روال عادی و واقعی را به خود گرفته بود.

ایده:

ایده ی رمان کلیشه ای بود و پردازش آن میتوانست بهتر شود. قلم شما نیاز به پیشرفت دارد و این را از خود دریغ نکنید.

قلمتان مانا
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین