جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

تحلیل نقد سریال وراثت (Succession) | فصل چهارم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی فیلم و سریال توسط نویسنده- کوچک با نام نقد سریال وراثت (Succession) | فصل چهارم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 965 بازدید, 9 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی فیلم و سریال
نام موضوع نقد سریال وراثت (Succession) | فصل چهارم
نویسنده موضوع نویسنده- کوچک
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نویسنده- کوچک
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
سریال «وراثت» با تاکید روی همان چیزی که همیشه درباره‌ی آن بوده است به پایان رسید: تنها چیزی که فرزندانِ لوگان از پدرشان به ارث خواهند بُرد، زخم‌های عمیقِ عاطفی‌شان خواهد بود.
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
در آخرین دقایقِ اپیزود فینالِ «وراثت»، شیو رُی بالاخره در همان جایگاهی قرار می‌گیرد که همیشه برای آن جنگیده بود، جایگاهی که همیشه آن را برای خودش پیش‌بینی می‌کرد: سرنوشتِ شرکتِ پدرش در دستانِ او قرار دارد. هیئت مدیره‌ی وِی‌استار رُی‌کو برای رای‌گیری درباره‌ی معامله‌ی گوجو جلسه برگزار کرده است؛ تعداد کسانی که با این معامله موافق و تعداد کسانی که با آن مخالفند، برابر است. بنابراین رایِ شیو تعیین‌کننده خواهد بود. چشمانِ تمام اعضای هیئت مدیره، از جمله برادرانِ بزرگ‌ترش، به او دوخته شده‌اند؛ تحقق اُمیدها و آرزوهای آن‌ها به تصمیمِ او بستگی دارد: موافقتِ او خریداری شدنِ شرکتِ پدرش توسط لوکاس مَتسون را قطعی خواهد کرد و مخالفتش به انهدام این معامله منجر خواهد شد. برای یک بار هم که شده این هیئتِ مدیره‌ی اکثرا مردانه و این صنعتِ مردسالار که با رهبرانِ زن دشمن است، نفس‌هایشان را برای شنیدنِ تصمیم او که حرفِ آخر خواهد بود در سی*ن*ه حبس کرده‌اند. قدرتی که شیو در این لحظه احساس می‌کند، همان قدرتی است که همیشه مردانِ زندگی‌اش نویدش را به او داده بودند و همان قدرتی است که او از وقتی یادش می‌آید به‌طرز مٌصرانه‌ای تعقیبش کرده است.
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
بخشِ طعنه‌آمیز و تراژیکِ ماجرا اما این است: شیو ناگهان متوجه می‌شود گرچه او به چیزی که همیشه می‌خواست دست یافته است، اما نه به آن شکلی که فکرش را می‌کرد. بزرگ‌ترین رویای او در کابوس‌وارترین حالتِ ممکن مُحقق شده است: او بالاخره آن‌قدر قدرت دارد که آینده‌ی شرکتِ پدرش را تعیین کند، اما خودش هیچ نقشی در آن آینده ایفا نخواهد کرد و هیچ جایی در آن نخواهد داشت؛ قدرتِ او به انتخابِ مردی که رئیسِ شرکت خواهد شد خلاصه شده است؛ شیو در این لحظه درمانده‌ترین زنِ قدرتمندِ دنیاست. حقِ انتخابِ شیو مثل این می‌ماند یک شکنجه‌گر به قربانی‌اش اجازه بدهد از بینِ گزینه‌های موجود، روشِ شکنجه شدنش را انتخاب کند. قدرتِ انتخاب شیو در این لحظه بدتر بی‌اختیاربودنش را برجسته می‌کند. او باید از بینِ لوکاس مَتسون، مردی که پس از سوءاستفاده از ارتباطات و توانایی‌هایش، به او خ*یانت کرد و برادرش کندل که به‌عنوانِ حلول دوباره‌ی پدرِ سلطه‌جویشان، پس از رسیدن به چیزی که می‌خواهد به او پشت پا خواهد زد، یکی را انتخاب کند.
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
این وحشتناک‌ترین اتفاقی است که می‌توانست برای او بیفتد: اگر او هرگز فرصتِ چشیدنِ طعم این قدرت را به‌دست نمی‌آورد، آن موقع هضم کردنِ فقدانِ آن به مراتب آسان‌تر می‌بود؛ اما همین که او موقتا این قدرت را به‌دست می‌آورد تا شخصا در تحققِ جهنمی‌ترین آینده‌ای که تصورش را می‌کرد نقش ایفا کند و از بینِ دو آینده‌ای که در هردوی آن‌ها بازنده خواهد بود، یکی را انتخاب کند، سرنوشت‌ِ تراژیکی است که انگار به‌طور اختصاصی برای آزار دادنِ شیو و تنها شیو طراحی شده است. قدرتِ شیو تا وقتی که به تام، همسرش، یا کندل، برادرش، از پشت خنجر بزند دوام خواهد داشت؛ تحقیرآمیزترین سرنوشتی که می‌شد برای زنی که می‌خواست ملکه باشد تصور کرد این است که او به تاج‌گذارِ پادشاهِ آینده تبدیل شده است؛ قدرتِ‌ او به محض اینکه یکی از مدعیانِ پادشاهی را تاج‌گذاری کند، برای همیشه از دستانش خارج خواهد شد و او در یک چشم به هم زدن از کسی که صاحبِ حرفِ نهایی بود، به کسی که هیچکس برای حرفش تره هم خُرد نخواهد کرد تنزل پیدا خواهد کرد. پس تعجبی ندارد که وقتی نوبتِ رای دادنِ شیو فرا می‌رسد، او از اینکه بلافاصله تصمیم بگیرد، عاجز است؛ او به فضایی برای فکر کردن، به نفس کشیدن، نیاز دارد؛ شیو می‌خواهد تا آن‌جا که امکان دارد قدرتِ ناپایدارش را کِش بدهد. او برای به پایان رسیدنِ این لحظه آماده نیست.
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
برای درکِ اهمیتی که این لحظه برای شیو دارد، باید به گذشته برگردیم و قوس شخصیتی‌اش در طولِ سریال را مرور کنیم. درگیریِ اصلی «وراثت» همواره این بوده که لوگان رُی کدامیک از فرزندانش را شایسته‌ی تصاحبِ تاج‌و‌تختش می‌داند. گرچه هرکدام از فرزندانش نقاط قوت و ضعفِ خودشان را دارند، اما شکی نیست که روی کاغذ شیو همیشه باهوش‌ترین و سختکوش‌ترین مدعیِ فرمانروایی به نظر می‌رسیده (چیزی که حتی خودِ لوگان هم در اپیزود اول فصل دوم به آن اعتراف می‌کند). اما بزرگ‌ترین چیزی که همیشه مانعِ موفقیتِ شیو می‌شده، مانعِ جدی گرفته شدنش می‌شده، ناعادلانه‌ترینشان بوده است: زن‌بودنش. مردانِ دنیای شیو همیشه درباره‌ی اینکه جنسیتِ او به‌عنوان یک ایراد دیده می‌شود، صادق بوده‌اند. در اپیزود دوم فصل دوم لوگان به شیو می‌گوید: «تو یه زن جوونِ بی‌تجربه هستی». شیو جواب می‌دهد: «یه زن. این یه نکته‌ی منفیه». لوگان می‌گوید: «خب، معلومه‌ که نکته‌ی منفیه! من این دنیا رو نساختم». شیو جواب می‌دهد: «تو بخش کوچیکی از این دنیایی». این حرف‌ها اما به این معنی نیست که جنسیتِ او بلااستفاده است. مردانِ دنیای او هروقت لازم باشد از یک مدیر زن برای حل کردنِ بحران‌های شرکت، جوش دادنِ معامله‌ها و در قدرت نگه داشتنِ خودشان استفاده می‌کنند (مثل زمانی‌که فقط شیو از پسِ ساکت نگه داشتنِ قربانیانِ سوءرفتارِ جنسیِ شرکت برمی‌آمد)، اما به محض اینکه نیازِ مردان به او برطرف می‌شود، او دوباره نادیده گرفته می‌شود، به حاشیه رانده می‌شود و مورد تمسخر قرار می‌گیرد.
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
بزرگ‌ترین رویای شیو در کابوس‌وارترین حالتِ ممکن مُحقق شده است: او بالاخره آن‌قدر قدرت دارد که آینده‌ی شرکتِ پدرش را تعیین کند، اما خودش هیچ نقشی در آن آینده ایفا نخواهد کرد
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
وراثت» اما فقط درباره‌ی این نیست که جنسیت‌زدگیِ دنیای مردسالارِ شیو چگونه مانعِ پیشرفتش می‌شود، بلکه درباره‌ی این است که این موضوع چگونه از لحاظ روانی روی او تاثیر گذاشته است. سریال درحالی آغاز می‌شود که شیو در بینِ مدعیانِ به ارث بُردنِ تاج‌و‌تختِ لوگان حضور ندارد. شیو در آغاز سریال به‌عنوان یک مشاورِ سیاسی که خارج از کسب‌و‌کارِ خانوادگی‌اش مشغول است، معرفی می‌شود. عدم جدی گرفته شدنِ توانایی‌های شیو از کودکی توسط پدرش به این معناست که او برای به رسمیت شناخته شدنِ قابلیت‌هایش به حوزه‌ی متفاوتی روی آورده است. اما این بدین معنا نیست که او نیاز عمیقش به تصدیق شدن توسط لوگان را از دست داده است. اتفاقا برعکس؛ فعالیتِ او به‌عنوان مشاور سیاسی یک سناتورِ سوسیالیست دموکرات که از لحاظ ایدئولوژیک درمقابلِ لوگانِ کاپیتالیست قرار می‌گیرد و کمک کردن به این سناتور برای تحت‌فشار قرار دادنِ پدرش، راهی برای جلبِ توجه‌ی پدرش و به‌دست آوردنِ تاییدِ اوست. به این ترتیب، هرچه شیو بیشتر به موی دماغِ لوگان تبدیل می‌شود، لوگان هم بیشتر وادار می‌شود تا او را به جبهه‌ی خودش اضافه کند. اینکه برادرانِ شیو فارغ از تمام کمبودها و شکست‌هایشان صرفا به خاطرِ پسربودنشان برای به ارث بُردنِ تاج‌و‌تختِ لوگان در اولویت قرار دارند، به خشم و کینه‌ی شیو نسبت به آن‌ها منجر شده است.
 
موضوع نویسنده
مدیر بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
2,182
11,202
مدال‌ها
3
به خاطر همین است که در طولِ سریال کسی که مکررا دربرابرِ اقداماتِ کندل برای تصاحبِ قدرت مقاومت می‌کند، شیو است. برای مثال در اپیزود دوم سریال درحالی که لوگان پس از سکته‌ی مغزی‌اش در بیمارستان بستری شده است، کندل ادعا می‌کند که آن‌ها باید یک نفر را در غیبتِ پدرشان به‌عنوان مدیرعامل انتخاب کنند و خودش را به‌عنوانِ بهترین گزینه‌ی ممکن معرفی می‌کند، اما شیو کسی است که قاطعانه مانعش می‌شود. یا مثلا در اپیزود اولِ فصل دوم وقتی شیو شک می‌کند که لوگان به‌طور مخفیانه با کندل معامله کرده است، عصبانی می‌شود و تهدیدش می‌کند. همچنین، در اپیزودِ چهارم فصل آخر هم وقتی معلوم می‌شود لوگان در یکی از اسنادش از کندل به‌عنوانِ وارثش نام بُرده است، شیو کسی است که مشروعیت این سند را زیر سؤال می‌بَرد. چیزی که شیو می‌داند این است که کندل از ابتدا به‌طور پیش‌فرض صرفا به خاطر پسرِ بزرگ‌بودنش برنده بوده است. بنابراین شیو ازطریق شکل دادنِ مسیر شغلیِ خودش به‌عنوانِ مشاور سیاسیِ دشمنِ پدرش می‌خواهد خودش را از برادرانش مُتمایز جلوه بدهد؛ او اُمیدوار است به به‌وسیله‌ی بدل شدن به تنها فرزندِ لوگان که بدون نیاز به پارتی‌بازی و تنها به‌لطفِ صلاحیتِ خودش به موفقیتِ شغلی رسیده است، قابلیت‌هایش را به پدرش اثبات کرده و تاییدش را به‌دست بیاورد.
 
بالا پایین