جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد شورای رمان جدال با زندگی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط azammahmoud با نام نقد شورای رمان جدال با زندگی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 257 بازدید, 2 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورای رمان جدال با زندگی
نویسنده موضوع azammahmoud
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط azammahmoud
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
نام رمان: جدال با زندگی
نام نویسنده: مژگان سلاجقه
عضوگپ نظارت (3)S.O.W
ژانر : عاشقانه، طنز ،کلکی، اجتماعی
خلاصه: همه ی ما روزها و اتفاقاتی را پشت سر گذاشتیم که هرگز فکر نمی کردیم از پس آن ها بر بیاییم ، اما بر آمدیم و بعد از آن تبدیل به آدم های تازه ای شدیم...
ترانه دختری است که عاشقانه روزبه را دوست دارد اما بعد از تغییر رفتارهای روزبه یک روز متوجه حسادت های زنانه نفس ، تنها دوست صمیمی اش می شود و می فهمد او با روزبه در ارتباط است.
جدایی از روزبه شروع زندگی جدید ترانه است.روزها و اتفاقاتی که چشم ترانه را به روی زندگی باز کرد و از آن دختر ساده یک عاشق قوی و واقعی ساخت...
 
موضوع نویسنده

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
jpg-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Esra
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Esra
 
موضوع نویسنده

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
به نام نامی یزدان

عنوان رمان: عنوان رمان شما جدال با زندگی بود. نام رمان شما از سه بخش جدال+با+زندگی تشکیل شده بود. اندازه عنوان کمی طولانی‌تر از حد استاندارد بود و تکراری نبود اما به خاطر استفاده زیاد از کلمات جدال و زندگی در دیگر عنوان‌ها، اسم دارای کلیشه شده بود. نام رمان از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود که باعث ایجاد کنجکاوی در خواننده شده بود. همچنین از نام رمان تصور شخصیتی که در برابر مشکلات زندگی ایستاده به وحود می‌آید، اما چون تمام داساتان این نیست، کل داستان را لو نداده بود و با ایجاد کنجکاو کنندگی و جذب خواننده، انتخاب مناسبی بود. عنوان ارتباط محسوسی با ژانر اجتماعی داشت اما هیچ ارتباطی با سه ژانر دیگر(عاشقانه، طنز و کلکلی) نداشت. همچنین عنوان رمان با توجه به مفهوم ارتباط مناسبی با بدنه داشت.


ژانرها: شما از چهار ژانر اجتماعی، عاشقانه، طنز و کلکلی در رمانتان نام بردید. ژانر اجتماعی با توجه به اتفاقاتی که برای شخصیت اصلی رمان( ترانه) افتاد و شکستی که خورد به طور محسوس در رمان وجود داشت. رگه‌هایی از ژانر عاشقانه نیز با توجه به احساسات شخصیت رمان (ترانه) به شخصیت دیگر (روزبه) وجود داشت اما بسیار کمرنگ بود. بهتر است ژانر عاشقانه را در رمانتان پررنگ‌تر کنید. همچنین ژانر طنز هم با توجه به بحث‌ها و کلکل‌های شخصیت‌ها با یکدیگر در رمان وجود داشت. اما ژانر کلکلی، جزو ژانر‌های تایید شده نیست و ژانر طنز، گویای این مورد نیز هست. در کل هر سه ژانر به طور محسوس در رمان وجود داشتند و به درستی انتخاب شده‌اند اما بهتر است ژانر عاشقانه را در رمانتان بیشتر کنید و ژانر کلکلی را نیز از ژانر‌های نام برده حذف کنید.


خلاصه رمان: خلاصه رمان طولانی‌تر از حد استاندارد بود و از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود. خلاصه رمان دور از کلیشه بود با دادن سرنخ‌های کوچک و مبهم به اندازه کافی باعث کنجکاو کردن خواننده میشد. در خلاصه، با استفاده از بازی با کلمات و موجب جذب کنندگی بیشتر برلی خواننده شده بود. همچنین خلاصه به طور محسوس با بدنه و دو ژانر اجتماعی و عاشقانه ارتباط داشت اما ارتباطی با ژانر طنز در آن دیده نمیشد و با این ژانر ارتباطی نداشت.


جلد رمان: تصویر جلد ارتباط محسوس و کاملی با دو ژانر اجتماعی و عاشقانه داشت اما ارتباطی با ژانر طنز در آن دیده نمیشد. عکس دختر و پسر گیتار به دست، رنگ گرفته‌ی تصویر و آسمان و خورشید در حال طلوع در تصویر ارتباط محسوسی با ژانر‌ها داشتند. همچنین تصویر جلد با خلاصه و بدنه‌ی رمان، ارتباط محسوسی داشت. همچنین فونت استفاده شده برای عنوان رمان در جلد مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست جلد نیز با ژانر اجتماعی ارتباط محسوسی داشت ولی ارتباطش با ژانر عاشقانه بسیار کم‌رنگ بود و با ژانر طنز نیز ارتباطی نداشت. همچنین تکست جلد ارتباط محسوس و کاملی با بدنه رمان داشت.


مقدمه: مقدمه‌ی رمان شما طولانی‌تر از حد استاندارد بود. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود و بازی خصی با کلمات در مقدمه، دیده نمیشد‌. در مقدمه توصیف خاصی از اشخاص و مکان دیده نمیشد. مقدمه دور از کلیشه بود و با دادن سرنخ‌هایی کوچک و ایجاد ابهامات لازم، خواننده را به خواندن ادامه رمان تشویق می‌‌کند. مقدمه ارتباط محسوس و کاملی با ژانر اجتماعی داشت. اما ارتباطی با ژانر عاشقانه در آن دیده نمیشد. همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.


آغاز: آغاز رمان شما با صحنه‌ای شروع شد که دختری برای رفتن به قرار و دیدن پسر مورد علاقه‌ش به طور پنهانی از خانه خارج می‌شود. آغاز رمان کلیشه‌ای بود ولی به قدر کافی مبهم بود و باعث جذب و کنجکاو شدن خواننده شده بود‌‌. اما در آغاز رمان، توصیف خاصی از مکان، صدا‌ها و آوا‌ها دیده نمیشد. بهتر است برای جذاب تر شدن رمان، در آغاز از توصیفات نیز استفاده کنید‌. آغاز رمان به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی‌داد و از این نظر نیز انتخاب مناسبی بود.


میانه: میانه‌ی رمان شما با فهمیدن خ*یانت روزبه، رفتن به شمال، آشنایی با رایان، بد شدن حال ترانه و درد و دل کردن با رایان ادامه میابد. خ*یانت روزبه به ترانه نقطه اوج داستان بود. به نوعی میانه از نقطه اوج داستان شروع شده بود. در میانه کلیشه‌هایی از جمله خ*یانت روزبه با دوست ترانه به ترانه و ورود ناگهانی فرد جدیدی به اکیپ دوستیشان دیده میشد که موجب کمتر شدن جذب میانه برای خواننده میشد.


لحن و بافت: لحن رمان شما قالباً محاوره‌ای بود و هم در دیالوگ‌ها و هم در مونولوگ‌ها از لحن محاوره‌ای استفاده کرده بودید. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود. این لحن در کل رمان به خوبی رعایت شده بود و بافت رمان یکدست بود.


سیر رمان: سیر رمان متاسفانه سرعت بالایی داشت. اتفاقات همه پشت سر هم می‌افتادند. خ*یانت روزبه، رفتن به شمال، ورود رایان، بد شدن حال ترانه و... همگی خیلی سریع اتفاق افتادند و خواننده فرصت هضم و درک اتفاقات را پیدا نمی‌کرد. بهتر است سرعت سیر رمان کمتر شود و به هر اتفاق بیشتر پرداخته شود.


دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالوگ محور باشد و پارت دیگر مونولوگ محور‌. متفاوت بودن دیالوگ شخصیت‌ها باهم رعایت شده بود. همین‌طور بهتر است از علائم نگارشی مناسب با توجه به نوع بیان و حالت جمله استفاده شود. همچنین بهتر است که توصیفات در دیالوگ‌ها انجام شود.


شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه بود ولی مستقیم و بسیار کم بود. همچنین صفات اخلاقی شخصیت‌ها با یکدیگر تناسب داشت. اما متاسفانه توصیف شخصیت‌ها بسیار کم بود در مورد برخی شخصیت‌ها اصلا وجود نداشت. به طوری که خواننده هیچ تصوری از چهره برخی شخصیت‌ها نداشت. بهتر است برای درک و فهم بیشتر رمان، توصیف بیشتری برای شخصیت‌های رمان داشته باشید و همچنین توصیفات به طور غیر مستقیم انجام شوند.


توصیف مکان: توصیف مکان مستقیم بود اما برای برخی مکان‌ها کم بود. بهتر است برای هر مکان توصیف بیشتری انجام شود تا درک و تصور موقعیت برای خواننده راحت تر شود.


صداها و آواها: توصیف صدا و آوا در متن شما بسیار کم بود‌. بهتر است برای انتقال و درک بهتر فضا برای خواننده، توصیف بیشتری درباره‌ی صداها و آواهای اشخاص و محیط داشته باشید. برای مثال تن صدای شخصیت‌ها مثل بم، زیر و ... . و همین‌طور آواهای موجود در محیط مثل خش‌خش برگ‌ها، صدای پرندگان و... . همین‌طور جهت صدا‌ و آوا‌ها مثل پشت‌سر، جلو، کنار و... . یا حالت صدا مثل ترسیده، متعجب، خوشحال و... .



احساسات: توصیف احساسات شخصیت‌ها در رمان بسیار کم بود و گاهی اصلا وجود نداشت. بهتر است برای هضم و درک بهتر هر شخصیت توصیف بیشتری درباره‌ی احساسات آن شخصیت انجام دهید.



زاویه دید: زاویه‌ دید در رمان به موقع و مناسب عوض شده بود، و در طول داستان در اول شخص، از شخصی به شخص دیگر تغییر پیدا کرده بود. زاویه‌ی دید در رمان به سوم شخص تغییر نکرده بود و از این نطر نیز انتخاب مناسبی بود.


کشمکش و تعلیق: کشمکش‌‌های درونی و بیرونی افراد در رمانتان محسوس بود. کشمکش‌های درونی مثل فکر‌ها و احساسات مختلف شخصیت اصلی(ترانه) و کشمکش‌های بیرونی مثل خ*یانت روزبه کاملاً محسوس و قابل درک بود. اما رمان شما، تا این لحظه تعلیق خاصی که ذهن خواننده را درگیر کند نداشت.



ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره‌ی دختری است که بعد از خ*یانت پسر مورد علاقه‌ش در سفر، با پسری آشنا می‌شود که خانواده‌ش را از دست داده. ایده کلیشه‌ای بود و به خاطر کلیشه‌های موجود در متن، موجب ضعیف شدن پردازش شده بود.


ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی و املایی در رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود.


باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.


سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین