نقد شورا نقد شورای رمان زندگی در پاییز | F_PARDIS کاربر انجمن‌ رمان بوک

[سارا حیدریان]

بسم‌تعالی

نام رمان: زندگی در پاییز
نام نویسنده: F_PARDIS
ژانر: درام، عاشقانه
خلاصه:
مدت ها از دوری ما دو دوست صمیمی می‌گذره، بخاطر یه تصادف و اتفاقاتی که در گذشته مون افتاده. چند وقت که نمی‌دونیم باید چی کار کنیم و آینده‌ای پیش رومونه که ازش بی‌خبریم. اما شاید بتونیم همه چی رو درست کنیم... .
👈🏾برای مطالعه رمان کلیک‌ کنید!​

 

[سارا حیدریان]

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد داستان شما: @elham_faraji
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد | @شکارچی ​

 

[- گیتی -]

"و القلم و ما یسطرون"
نقد رمان: زندگی در پاییز
منتقد: elham_faraji
تاریخ تحویل: 14 خرداد 1400
______________________________________________________________

🔷️۱. عنوان‌رمان:
عنوان رمان زندگی در پاییز بود. نه خیلی کوتاه و نه خیلی بلند. شما از واژه‌هایی استفاده کردید که باوجود کلیشه‌ای بودن اون‌ها، ترکیب خوبی رو ساختند. با خواندن عنوان، حدس زدم که به دلیل استفاده از واژه‌ی پاییز، کارکتر با برگ‌ریزان زندگیش مواجه شده و آرامش جای خودش رو به مشکلات داده. انتخاب صحیح و به جایی داشتید.

🔷️۲. ژانر رمان:
ژانرهای رمان شما عاشقانه و درام بود.
عاشقانه‌های آرام لیلا و متین روایتگر ژانر عاشقانه بود که به مرور و در میانه‌ی رمان خودش رو نمایان خواهد کرد.
متاسفانه درام ژانر نیست بلکه یک سبک در نوشتاره که به غلط در بین نویسندگان جا افتاده و همچنان مورد استفاده قرار میگیره.
پیشنهادم می‌کنم بسته به اینکه آیا شما قصد دارید یک مشکل اجتماعی رو بیان کنید و یا در پی حل معمایی باشید، از ژانرهای اجتماعی و معمایی استفاده کنید.

🔷️۳. جلد رمان:
جلد رمان واقعا جای تحسین داره. به غیر از اینکه منظره‌ای از پاییز رو نشون میده که کاملا با عنوان مشابهت داره، دختری رو هم به رخ می‌کشه که بلوز قهوه‌ای و کت زیتونی رنگی به تن داره. در ظرافت کامل اشاره‌ی کوچکی به ممنوع شدن پوشیدن رنگ قهوه‌ای توسط مادر لیلا و همونطور معروف بودن لیلا به کت‌قهوه‌ای نزد متین شده. عالی بود!

🔷️۴. خلاصه رمان:
خلاصه‌ی رمان شما کوتاه بود. خیلی زود رفتید سره اصل مطلب و بی هیچ توضیح اضافه‌ای مطلب رو بیان کردید. البته توضیحاتتون در مورد اینکه محوریت اصلی رمان درمورد دو دوست صمیمی هست که اخیراً دچار مشکلاتی شدند، کامل بود و خواننده رو برای آنچه پیش رو داره آماده کرد اما نیاز داره که با آب‌وتاب بیشتر، توصیفات گنگی رو به کار ببرید که هم مشوق برای خوندن رمانتون باشه و در عین حال داستان اصلی رو لو نده.

🔷️۵. مقدمه:
متن بی‌نقصی رو برای مقدمه برگزیدید. اندازه‌ی کاملا مناسبی داشت. توصیفاتی زیبایی از پاییز ارائه دادید و دلیل محکم‌تری برای انتخاب عنوانتون آوردید. تنها نقصی که دیده شد، آمیخته شدن دو لحن ادبی و محاوره‌ای بود. در دو خط آخر مقدمه این موضوع به چشم میومد و از ارزش ادبی متن کم می‌کرد. لطفا هرچه سریع‌تر ویرایشش کنید.

🔷️۶. شروع رمان:
رمانتون رو از جای خوبی شروع کردید اما انگار براتون اهمیت چندانی نداشته و سریع رد شدید. هیچ توضیح و توصیف به خصوصی نداشتید و برای شروع موضوع اصلی داستان عجله کردید. شروع رمان یکی از قسمت‌های مهم برای تصمیم به خوندن رمان و یا قضاوت در مورد قوی بودن قلم نویسندست. تمرکز بیشتری روی این قسمت بذارین و پروبال بیشتری بهش بدید. بهتره که برای رفتن به تولد پریا عجله نکنید و از احساسات و عواطف لیلا حرف بزنید.

🔷️۷. میانه رمان:
همونطور که توضیح دادم شروع و میانه‌ی رمان باهم ادغام شده بود. اما با این حال نمیشه منکر خوب جلو بردن داستان شد! کارکترها در مسیر مشخص حرکت می‌کردند. لیلا و پریا سعی در حل ابهامات ذهنشون دارند و آرام‌آرام به اوج نزدیک و به نقطه‌های گره‌گشا می‌رسند. عالی تر از عالی نوشتید.

🔷️۸. لحن(بافت متن):
خیلی خوب در این قسمت مدیریت داشتید. در سرتاسر رمان، هم برای دیالوگ‌ها و هم برای مونولوگ‌ها از لحن محاوره‌ای استفاده کردید و هیچ‌جا ورودی از لحن ادبی که باعث بهم خوردن توازن رمان بشه، ندیدم.

🔷️۹. سیر رمان:
از پارت‌های اول رمان تا آخرین پارتی که گذاشتید، دو مسئله مهم وجود داره. یک اینکه رو مسائل کم اهمیتی مثل سلام و احوال‌پرسی مانور دادید و دو، از مسائلی که نیاز به تشریح دارن، ساده رد شدید. برای مثال وقتی قراره لیلا و پریا بعد از چندین سال با دوست‌هاشون ملاقات داشته باشند، قطعا باید دلیل قانع‌کننده‌تری برای این دوری و بی‌خبری به‌کار ببرید. یا مثلا دو رفیقی که چندین سال باهم حرف نزدند، از هم دور شدند و تمایلی برای هم‌صحبتی ندارند قطعا باید سخت‌تر آشتی کنند و مکالمه‌ی بینشون هیجان بیشتری داشته باشه. رو این موضوع‌ها بیشتر تمرکز کنید و از مسائلی که باعث خستگی خواننده خواهند شد، دوری کنید.

🔷️۱۰. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
تک‌تک مشکلات و نواقصی که تا الان بیان کردم و یا بیان خواهم کرد، ریشه در این قسمت دارند. 95درصد رمان شما دیالوگ و تنها 5درصد در برگیرنده‌ی مونولوگ هستش. شما با دیالوگ‌های ردوبدل شده داستان رو جلو بردید و در مواقع جزئی، توضیحات بسیار کوتاه در حد نیم تا یک خط به عنوان مونولوگ نوشتید. دیالوگ‌ها رو تا حد امکان کوتاه کنید و جاشون رو به مونولوگ‌ها بدید. سعی کنید در مورد کارکترها، احساسات، مکان، شرایط و... بیشتر وقت بذارید. اصلاح این مورد مهمترین نکته برای بهترشدن رمانتون خواهد بود.

🔷️۱۱. شخصیت پردازی:
شخصیت و کارکتر اصلی شما لیلا بود. دختری که در نرمال‌ترین حالت خودش شخصیتی آرام و ساکت داشت و با اتفاقات ناگواری که برایش رخ داد گوشه‌گیری‌اش بیشتر شد. در دوران دبیرستان قصد قبولی در کنکور رو داشت اما دست تقدیر اون رو به سمت دیگری برد که اصلا فکرش رو هم نمی‌کرد.
از سمتی دیگر متین! پسری که خانواده‌اش رو از دست داده. تا حدودی خجالتی و مردم‌گریز بوده و انگار حواشی و درگیری‌هایی هم برای خودش تراشیده.
خیلی عالی عمل کردید و به اندازه‌ی کافی به کارکترها پرداختید.
حضور کارکترهای فرعی در قسمت‌های‌ لازم هم به حد کافی خوب پیش رفته و در این مورد مشکلی نداشتید.

🔷️۱۲. فضا سازی:
فضاسازی رمان غالباً به‌طور غیرمستقیم بیان شده. برای مثال خواننده هیچ دیدگاهی از خانه‌ی پریا نخواهد داشت چون شما توصیف به‌خصوصی نداشتید. به قسمت‌های کمی مانند ساختمان نیمه‌کاره محل تصادف به خوبی و مستقیم پرداختید و امکان تصویرسازی بهتری برای خواننده فراهم کردید. باتوجه به اینکه کدام مکان‌ها برای وقوع موقعیت‌های مورد نظرتون مهم هستند، بیشتر وقت بذارید.

🔷️۱۳. توصیفات:
احساسات کارکتر= در این مورد انتظار بیشتری از شما و قلم قوی‌تون می‌رفت. در طول خوندن رمان نشونه‌ی خاصی از احساسات کارکتر‌ها ندیدم. انگار داشتید یک خاطره رو برای دوستتون تعریف می‌کردید. سعی کنید جوری عواطف رو بیان کنید که خواننده بتونه خودش رو جای کارکتر اصلی ببینه و شرایط و حالات رو درک کنه.
زمان= باوجود اینکه فلش‌بک هایی به گذشته داشتید و قسمتی هم در مورد حال بیان شد، اما هیچ بی‌نظمی و موردی مبنی بر رنجش خواننده دیده نمی‌شد. بی‌نظیر بودید.
حالات کارکتر= کم‌بودن مونولوگ‌ها به اکثر قسمت‌های رمانتون خدشه وارد کرده. متاسفانه باز عکس‌العمل‌های به‌جا و برجسته از کارکترها ندیدم و نیاز به ویرایش جدی هست.
چهره و مکان= توصیفات چهره‌ها در حد متوسط بود. برای مثال برای ساره‌وستاره فقط در حد چشم‌آبی بودن و برای کارکترهای مرد هم به ویژگی‌های جزئی مثل قد بلندبودن، اشاره کردید. ظریف‌کاری بیشتری نیاز هست.
در مورد مکان هم همینطور. بهتره که در مورد توصیفاتتون تلاش ویژه‌تری به کار بگیرید.

🔷️۱۴. زاویه‌دید:
شما از دریچه اول شخص به رمان نگاه کردید. رمان از دید و زبان لیلا و قسمتی هم متین بیان شده و هیچ‌گونه پرش آزاردهنده دیده نمی‌شد. خوب بود.

🔷️۱۵. کشمکش‌ها:
در مواجه با کشمکش‌ها متاسفانه ضعیف عمل کردید. هم کشمکش‌های درونی و هم بیرونی بسیار کم بوده و آنچنان که باید و لازم‌اند دیده نمی‌شوند. کارکترها در بحرانی‌ترین موقعیت‌های خود حالتی از ترس، نگرانی، عذاب‌وجدان و... به حد کافی را از خود نشان نمی‌دهند. در برابر عوامل بیرونی هم همچنین! خیلی ساده از اشتباهات هم می‌گذرند درحالی که قبل از رویارویی باهم طوری بنظر می‌رسند که انگار شاهد جنجال خواهیم بود! بیشتر به این موضوع بپردازید.

🔷️۱۶. پیرنگ:
پیرنگ رمان شما از دوستی نافرجام میان لیلا و پریا شروع شده و با فلش‌بک‌هایی به گذشته در پی حل دلیل این دوری است. به خوبی مشهوده که نویسنده بی‌هدف شروع به نوشتن نکرده و درچهارچوب و اسکلت‌بندی تعیین شده می‌نویسد. تبحر شما در این قسمت برای هر خواننده‌ای جلوه‌گر خواهد بود اما باز جای پیشرفت هست.

:️۱۷. بررسی ایده رمان:
هم به عنوان منتقد و هم به عنوان خواننده ایده‌ی اصلی رمانتون رو دوست داشتم. موضوعات جدید به‌خصوص زمانی که در قالب معما بیان بشن، جذب خواننده بالایی خواهند داشت. تلاشتون برای دوری از کلیشه‌ها قابل ستایش و ذهن خلاقتون لایق تقدیره!

🔷️۱۸. هدف و پیام رمان:
هنوز مونده که بخواییم پیام اصلی رو مورد بررسی قرار بدیم اما مسائل چشمگیری هست که باید گفته بشه. کارکترهای شما همگی شخصیت‌های قوی‌ای بودن که باوجود شکست، زمین نخوردند و دوباره بلند شدند و تلاش کردند. شما سعی کردید تا حد امکان از جنگ دوری کنید و جوری مهره‌های رمانتون رو چیدید که همگی به سمت صلح حرکت کردند. ببخش و بخشیده شدن رو یاد دادید. معلومه که برای خط به خط رمانتون وقت گذاشتید و بی هدف جلو نرفتید.

🔷️۱۹. ایرادات نگارشی:

۱. درست‌نویسی:

غلط املائی=

پارت‌سوم:

❎ هر یه جور زیبایی خاص خودش رو داره

✅هرکس یه جور زیبایی خاص خودش رو داره

پارت‌چهاردهم:
❎تخت بقلم
✅تخت بغلم

نیم‌فاصله= در این قسمت متاسفانه اشکالات زیادی داشتید من چندتا رو مثال زدم اما نیاز به ویرایش کلی داره!

پارت‌اول: هم دیگه-هم‌دیگه
پارت‌دوم: گوشه ای-گوشه‌ای
پارت‌سوم: می ‌شناسیم شون-می‌شناسیمشون

۲. علائم نگارشی:
در این قست هم انتظار بیشتری از شما داشتم .
مثال:

❎پریا: وای لیلی چقدر همکلاسی داریم باید سخت درس بخونیم
لیلا: خب حالا که چیزی نشده همکلاسی بیشتر دوست های بیشتر

✅پریا: - وای لیلی چقدر همکلاسی داریم! باید سخت درس بخونیم.
لیلا: - خب حالا که چیزی نشده؛ همکلاسی بیشتر، دوست‌های بیشتر.

در قسمت گفت‌وگوها موردی که اشاره کردم رو رعایت نکردید. انتهای جمله‌هاتون علائم نگارشی مناسب رو به کار نبردید!

۳. اندازه پارت‌ها و پاراگراف بندی:
این دو مورد رو به خوبی رعایت کردید و نقصی دیده نشد.

🔷️۲۰. سخن اخر منتقد:
نویسنده‌ی عزیز امیدوارم تونسته باشم در مسیر پیشرفتت کمکت کنم. در هر قسمتی از ارکان نقد، اگه ناخواسته باعث رنجشت شدم صمیمانه عذر میخوام. امیدوارم شاهد روز به روز قوی تر شدن خودت و قلمت باشم.
راهت سبز
قلمت مانا
***
*تایپک ‌نقد دو روز باز خواهد بود و پس از ثبت نظر شما قفل خواهد شد!
*رمان شما تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت، بلافاصله پس از مطالعه نقد درصورتی که نکات منتقد را اصلاح نکنید، دیگر از شما نقدی پذیرفته نخواهد شد!
*تا پایان اثر خود می‌توانید با منتقد خود در گفتگوی‌ خصوصی در ارتباط باشید و در صورت بروز سوالی از ایشان مشورت بگیرید!
به امید موفقیت روز افزون شما
@F_PARDIS​

 

[PardisHP]

ممنون از نقدتون
امیدوار شدم ادامه بدم!
راستش این اولین رمان بلند من هست و جالبیش برام اینکه ایده اصلی داستان بخاطر ی عکس بود که دیدم!
درمورد اشکالات نگارشی ده پارت اول، ویرایش این بخش ها وظیفه ناظر بوده، سعی می کنم اشکالات نگارشی کل داستان رو درست کنم.

بازم ممنونم

 

[- گیتی -]

ممنون از نقدتون
امیدوار شدم ادامه بدم!
راستش این اولین رمان بلند من هست و جالبیش برام اینکه ایده اصلی داستان بخاطر ی عکس بود که دیدم!
درمورد اشکالات نگارشی ده پارت اول، ویرایش این بخش ها وظیفه ناظر بوده، سعی می کنم اشکالات نگارشی کل داستان رو درست کنم.

بازم ممنونم

خواهش می‌کنم
تنها مشکل جدی شما مونولوگ ها هستش
به اون قسمت اهمیت بدی قول میدم 90درصد نواقص حل میشه
امیدوارم شاهد پیشرفت روز افزونت باشم 🌿