بسم رب قلم
نقد رمان فاگی
عنوان رمان: فاگی عنوان منتخب نویسندهی محترم است، عنوان از یک جزء تشکیل شده است و همانطور که نویسنده ذکر کرده است کلمهی «فاگی» یک کلمهی فرانسوی است و معنای آن مهآلود است. عنوان رمانتان از نظر اندازه استاندارد بود و همچنین ارتباط محسوسی با ژانرها به غیر از ژانر عاشقانه دارد. عنوان انتخاب شدهی شما به دور از کلیشه بود و از کلمهی ثقیل استفاده شده بود. عنوان کنجکاوی خواننده را نسبت به خواندن رمانتان به بازی میگیرد. با توجه به کلمهی فاگی، عنوانتان تاکنون ارتباط خوبی با بدنهی رمانتان داشته است.
ژانرها: ژانرهای انتخابی نویسنده جنایی، تخیلی، ترسناک و عاشقانه است. با توجه به مرگ خانوادهی آنیلبلک «شخصیت اصلی» ژانر جنایی مناسب است و موجوداتی که دست در این قتل داشتهاند به گفتهی نویسنده «اجنه» ژانرهای تخیلی و ترسناک هم مناسب هستند و ارتباط خوبی با رمان نویسنده دارد. در داستانی که نوشته شده است ژانرهای جنایی، تخیلی و ترسناک به خوبی احساس میشود ولی تاکنون اثری از ژانر عاشقانه دیده نشده است.
خلاصه: خلاصهی رمان نوشته شده، از کلمات ثقیل استفاده شده بود و به اندازهی کافی خواننده را برای خواندن ادامهی رمان جلب میکند. از نظر اندازه هم بسیارخوب است. باز هم همچون موارد گذشته ژانرها به خوبی در خلاصهی رمان دیده میشوند ولی اثری از ژانر عاشقانه نیست و این نکتهی منفی کار نویسندهی محترم است.
جلد رمان: جلد انتخابی رمان تصویر درخت خشکیدهی بیبرگی در شب است که شاخههای پیچیدهای دارد. جلد انتخابی ارتباط محسوسی با ژانرهای جنایی، تخیلی و ترسناک دارد اما باز هم اثری از ژانر عاشقانه دیده نمیشود. چینش و رنگ خوب و تکست جلد هم با بدنه و ژانر تخیلی و عاشقانه ارتباط خوبی دارد.
مقدمه: مقدمهی رمان اندازهی مناسبی دارد اما با ژانرهای انتخابی ارتباطی ندارد. مقدمه از کلمات سادهای تشکیل نشده است و همچنین مقدمه ارتباط خوبی با بدنهی رمان دارد.
آغاز: آغاز رمان با مخفی شدن آنیل (شخصیت اصلی) در پشت پردهی زبر خردلی رنگ است و این مخفی شدن از ترس موجوداتی به نام اجنه است که قصد کشتن او را دارند و... . آغاز به دور از کلیشه بود و ارتباط بسیار خوبی با سه ژانر جنایی، تخیلی و ترسناک است اما اثری از ژانر عاشقانه دیده نمیشود. آغاز رمان نویسنده به خوبی قوهی کنجکاوی خواننده را به بازی میگیرد که چرا این موجودات باید به دنبال کشتن آنیل باشند و یا چگونه آنیل با اجنه ارتباط دارد و یا اینکه چه صنمی با اجنه دارد و... . میانهی رمان با ژانرهای ترسناک، جنایی و تخیلی ارتباط بسیار خوبی را برقرار کرده است ولی تاکنون اثری از ژانر عاشقانه دیده نشده، بهتر است ژانر عاشقانه را ه
میانه: میانهی رمان با حضور سادی، گفتگوی آنیل و سادی، پیگیری سادی برای دادگاه مرگ والدین آنیل، بحث بین آنیل و سادی، اتفاقات عجیبی که در خانه رخ داد و... . میانه به دور از کلیشه بود و با توصیفات خوبی که از مکان و... داشتید خواننده از خواندن رمان لذت میبرد. پرشهای زمانی را هم به خوبی انجام داده و همچنین توانسته به خوبی خواننده را برای ادامهی خواندن رمان جذب کند. نقطه اوجهای رمان نوشته شده بسیار زیاد و خوب بود و خیلی خوب خواننده را کنجکاو میکرد ولی از نظر بنده نقطهی اوج حضور جیمی بلک در تراموا با سادی بود و همچنین لو رفتن حضور سادی در مرگ والدین آنیل بلک بود.
لحن و بافت: لحن و بافت رمان از دیالوگهای محاوره و مونولوگهای ادبی تشکیل شدهاست. رمان دارای بافت مناسب و یکدستی است که تا به کنون همان بافت باقی مانده است؛ ولی در مونولوگها مواقعی کلمات محاورهای به کار رفته بود و این نکتهی منفی نوشته است.
سیر رمان: سیر رمان مناسب بود ته خیلی تند و نه خیلی آهسته بود و این مورد در تمام رمان به کار رفته بود و خواننده را اصلا گیج نمیکند.
دیالوگها و مونولوگها: دیالوگها رمان محاوره بود و تا کنون به همین روال رعایت شدهاست. به اندازهی کافی دیالوگهای شخصیتها با یکدیگر تفاوت داشت و این مورد خوبی است چون خواننده را گیج نمیکند. مونولوگهای رمان نوشته شده ادبی و تاکنون یکدست بود. در مونولوگها توصیفات را به خوبی قرار گرفته بود و این خواننده را برای خواندن ادامهی رمان مشتاق میکند.
شخصیت پردازی: شخصیت پردازی در رمان نوشته شده بسیار کم بود و متاسفانه مخاطب اطلاعاتی درمورد اخلاقیات شخصیتها ندارد و این نکتهی منفی کار است. بهتر است در ادامه درمورد اخلاقیات شخصیتها بیشتر نوشته شود. آنیل شخصیت داستان دختری درونگراست که مورد آزار و اذیت جنیان قرار گرفته است و دوستی به نام سادی دارد که برخی مواقع رازهای خود را با او در میان میگذارد. سادی هم دختریست که خود را به گونهای نشان میدهد که انگار برای دادگاههای مرگ والدین آنیل درگیر لست در صورتی که خود سادی در مرگشان دست داشته است.
توصیف مکان: نویسنده به خوبی توصیف مکان را گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم اجرا کرده است به طوری که مخاطب به راحتی میتواند مکانها را تصور کند.
توصیف آواها: به طور کلی توصیف آواها به خوبی رعایت شده بود، لحن صدا، مسیر، تن صدا و... توصیف شده بود که خواننده از خواندن رمان لذت میبرد.
توصیف حالات و احساسات: در رمان نوشته شده احساسات ترس، نفرت، سردرگمی و... توصیف شده است و همچنین به گونهای احساسات را باز شده توصیف شده که بنده به عنوان یک خواننده از توصیفات لذت بردم.
توصیف ظاهر: توصیفات ظاهری در رمان به خوبی قرار گرفته بود ولی گاهی مستقیم بود و یا حتی درمورد بعضی از کاراکترهای رمان توصیفی نشده است. بهتر است درمورد چهرهی باقی شخصیتها هم نوشته بشه تا خواننده از کاراکتر تصور داشته باشد.
زاویهی دید: زاویهی دید تا کنون از دانای کل، آنیل، سادی، فردی مجهول و در آخر مکس در چرخش است. زاویهی دید به جا و به خوبی عوض میشد و نویسندهی محترم به خوبی اعلام میکرد.
کشمکش و تعلیق: کشمکشهای درونی کاراکترها و همچنین بیرونی کاراکترها کم بود، بهتر است کشمکشها گسترش یابد . تعلیق در رمان نوشته شده خیلی خوب بود. به طوری که مخاطب برای خواندن ادامهی رمان عجله دارد.
ایده و پرینگ: ایده در مورد دختری به نام آنیل از که خانوادهاش به دست عمویش به قتل رسیده است و همچنین مورد آزار جنیان قرار گرفته است. ایده تقریبا کلیشه است ولی با پرینگ بسیار خوبی که انجام شدهاست رمان از کلیشه دور شده است. رازهایی که در رمان نهفته شده خوانندت را برای خواندن ادامهی رمان جذب میکند.
باورپذیری: رمان نوشته شده تخیلی است و
خواننده توقع باورپذیر بودن رمان را ندارد.
ایرادات نگارشی: ایراد نگارشی در رمان نوشتهشده بسیار کم بود. غلط املایی و نیمفاصله را رعایت کند کافیست. به خوبی میتوان فهمید که نویسنده برای درست نوشتن خیلی دقت کرده است.
سخن آخر: از موقعیت ها موفیقت بساز و نوشتن برای یک نویسنده بهترین موقعیت برای موفیقت است. رمان بسیار زیبا و خوبی بود. از خواندن رمان نوشته شده بسیار لذت بردم. قلمتان مانا🌹