جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورای رمان نیمه‌ی‌ تاریک راز(۱) | pari کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط سارا حیدریان با نام نقد شورای رمان نیمه‌ی‌ تاریک راز(۱) | pari کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 248 بازدید, 5 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورای رمان نیمه‌ی‌ تاریک راز(۱) | pari کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع سارا حیدریان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سارا حیدریان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
بسم تعالی
نام رمان: نیمه‌ی تاریک راز (۱)
نام نویسنده: pari
ژانر: تخیلی، ترسناک

خلاصه:
داستان ما در مورد پسری هست که مادرش زمان تولد اون از دنیا میره و پدرش به سبب این‌که اون ‌رو یاد معشوق از دست رفته‌ش می‌ا‌ندازه، از اون متنفر میشه. ولی با توسل به مشکلاتی که سر راهش قرار می‌گیره و کدهایی که دریافت می‌کنه، متوجه میشه که مادر اون زنده‌ست
ولی... .
👈🏾لینک رمان : کلیک کن
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
Negar_۲۰۲۱۰۴۰۸_۰۱۳۲۰۶.png

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @شکارچی
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️
تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد | @شکارچی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
بسم تعالی
نقد رمان: نیمه تاریک راز ۱
تاریخ تکمیل: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
منتقد: شکارچی

🔷️۱. عنوان‌رمان:
نام رمان شما "نیمه‌ی تاریک راز" می‌باشد که یک عنوان سه بخشی می‌باشد، ترکیب این سه واژه یک عنوان مملوء از ابهام و معمای را به خوبی نمایان کرده و اندازه آن مناسب می‌باشد. در ادامه با چند سرچ گوگل متوجه می‌شویم عنوان شما تقریبا یک عنوان تکراری می‌باشد. به عنوان مثال رمان "نیمه تاریک وجود" که اثر معروف دبی فورد می‌باشد. واژه نیمه در رمان‌های تخیلی بیشترین اندازه تکرر را داشته در کنارش دو واژه راز و تاریک در عنوان رمان‌های جنایی و معمایی و ترسناک بسیار کلیشه‌ای هستند.
پیشنهاد می‌کنم برای پیدا کردن یک عنوان به دور از کلیشه فرهنگ لغت را باز کنید و از واژگان مترادف یا تضاد عنوانتان استفاده کنید.

***
🔷️۲. ژانر رمان:
ژانر رمان شما تخیلی و ترسناک می‌باشد. ژانر تخیلی برای رمان‌های انتخاب می‌شود که تمام وقایع آن دربر گیرنده ذهن خلاق نویسنده است. همانطور که از اسم ژانر ترسناک مشخصه نویسنده می‌بایست وقایع رمان رمان را بگونه‌ای ترسناک و مبهم انگیز کنید که آدرنالین خون خوانندگان بالا برود.
نویسنده عزیز رمان شما جریاناتی بیان می‌کند که تا حدودی تخیلی می‌باشند مثلا گریه گربه مانند انسان، یا چشم‌های قرمزش، حتی رنگ چشم‌های کارکتر اصلی هم‌ به دور از واقعیت هست، خاکستری مایل به بنفش؟! تعدادی از این موضوعات باور‌پذیری رمان شما را کاهش می‌دهند، که با توجه به ژانر تخیلی این امری طبیعی هست. در کنار آن ژانر ترسناک نیز به درستی رعایت نشده و رمان صرفا روزمرگی های بهراد را بیان می‌کند. برای پیشنهاد سعی کنید هنگام حمله گربه کمی با آب و تاب‌تر، و حس و حال کارکتر را با نهایت دلهره بیان کنید، به این اتفاق بال و پر دهید و آن را بزرگ‌نمای کنید تا حس هیجان و ترس به خوانندگان رمان تزریق شود. در ارتباط با ژانر تخیلی نیز کمی فکر کنید و چیز‌های جدید تری برای نمایان کردن این ژانر بنگارید.

***
🔷️۳. جلد رمان.
جلد رمان از لحاظ ترکیب رنگ، تصویر زمینه، فونت بررسی میشود. رمان شما فاقد جلد بود! همچنین رمان شما با توجه به این‌که تعداد پارت‌های آن از ۱۵ گذر کرده می‌توانید درخواست جلد دهید!

***
🔷️۴. خلاصه رمان:
خلاصه شما به زبان عامیانه زندگی بهراد را بدون هیچ گنگ نمایی و ابهام روایت کرده بود. روایتی که بدبختی های بهراد و علت تنفر پدرش رو در همان ابتدای خلاصه بیان کرده. خلاصه شما به سادگی تمام اتفاقات آینده رمان را لو داده و این امر به تنهایی سبب می‌شود تا خواننده رمان را ادامه ندهد. دوست عزیز خلاصه خود را از اول پاک کنید، سعی کنید کل حاشیه های رمان را که اندرون آن لو دادید ویرایش کنید از واژه های قلمبه سلمبه استفاده کنید و در کنارش با مخفی کردن رویداد های مهم و تنها یک اشاره غیرمستقیم خوانندگان را کنجکاو و مشتاق کنید برای مطالعه ادامه این رمان.

***
🔷️۵. مقدمه:
مقدمه رمان شما بسیار جالب بود. به خصوص آن‌جایی که سخن از رقص شیطان گفته بود. مقدمه رمان شما برخلاف خلاصه شما گویی سخن از یک راز می‌گفت.. 《حائل چشمانت را پاره کن و نیک بنگر ...》 مقدمه به خوبی با عنوان رمانتون ارتباط برقرار کرده بود که قابل ستایش است. اندازه مقدمه مناسب بود و حس ترس و ابهام مقدمه نیز ماهرانه با ژانر‌های تفکیکی مرتبط بود.

***
🔷️۶. شروع رمان:
شروع و استارت رمان شما مصادف شد با رفتن بهراد به خانه دوستش بود و حضور او هنگامی که در ترافیک گیر کرده بود. شروع رمان شما کمی جای کار داشته و بهتر بود شروع رمان با ژانر هم‌خوانی پیدا کند. به عنوان مثال در مسیر ترافیک به طور ناگهان بهراد مروری بر یک اتفاق ترسناکی در طی چند روز برایش رخ داده بود، می‌کرد یا کمی از عصبی بودن و حالت دلهره بهراد در مسیر ترافیک بیشتر می‌افزودید و یک اتفاق جدید را می‌نوشتید که کمی خواننده را متمایل کند به خواندن ادامه رمان.
شروع‌های که صرفا بیان یک روزمرگی یا یک روایت ساده باشند برای خوانندگان علاقه‌مند به ژانر‌های ترسناک و تخیلی کمی ناخوش می‌باشد، اکثریت نویسندگان علاقه‌مند به این ژانر دوست دارند رمانی که‌ مطالعه می‌کنند شروع مهیج و غافلگیر کننده‌ای داشته باشد.

***
🔷️۷. میانه رمان:
میانه رمان شما می‌توان گفت از پارت‌های پانزدهم درست بعد از صحنه مواجه کارکتر‌ها با حمام خون و لباس خونی شروع شد و مصادف شدن با سفر آنها به ییلاق...
از آنجای که میان اثر در نقطه اوج گیرنده قرار داشت بنابرین صحنه‌ها در حال اوج گیری و وارد جنبه ترسناک می‌شدند. در قسمت میانه رمان شاهد صحنه‌های ترسناک بیشتری بودیم و تمامی صحنه‌ها به دور از کلیشه بودند اما میزان پرداخته شدن و اوج دادن به آن‌ها کم بود و نویسنده تمام تمرکزش را فقط در به وجود آوردن صحنه‌ها به کار گرفته بود و در پردازش به آنها کمی ضعیف عمل کرده بود. پیشنهاد می‌شود در نقطه میانی صحنه‌ها را بیشتر اوج داده و از ارائه اطلاعات بیش از اندازه در ارتباط با روایات و روزمرگی‌های بهراد و احسان بپرهیزید!
***
🔷️۸. لحن رمان:
لحن رمان شما محاوره‌ای بود. این لحن به درستی در تمامی پارت‌ها رعایت شده و جای حرفی را باقی نمی‌گذاشت، اما قلم خوب شما می‌توانست با استفاده از بسیاری از آرایه‌ها با زیرکی تمام لحن رمانتان را حرفه‌ای بنگارد. توصیفات ساده، جملات کوتاه، روزمرگی‌های بدون هیجان و ... از جذابیت قلم شما کاسته بود.

***
🔷️۹. سیر رمان:
سیر رمان شما تند بوده و مدام از موضوعی به موضوع دیگر می‌پریدید. سیر تند رمان شما باعث می‌شود تا خواننده با اتفاقات رمان نتواند ارتباط برقرار کند و از رمان دست بکشند. نویسنده عزیز برای اینکه سیر رمان خود را متعادل نگه دارید سعی کنید اطلاعات کامل از اتفاقات در حال وقوع، توصیفات و احساسات اندرون کارکتر ها به خوانندگان بدید، به جریانات رمان بال و پر دهید همچنین از حاشیه پردازی بسیار زیاد هم بپرهیزید.

***
🔷️۱۰ . دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
مونولوگ های شما دربرگیرنده جملات کوتاه و پی‌در‌پی بوده که بیشترین محتوای آن در رابطه با ماجرا‌های روزمره بهراد بود، این‌که او امروز چه کرد؟ کجا رفت؟ چه بلای سرش اومد؟ و ...
جملات کوتاه خسته کننده بودند و اگر بدون اطلاعات یا توصیفات باشند تقریبا سبب زده شدن خواننده خواهد بود. پیشنهاد می‌کنم کمی در جملات خود فکر کنید و اندرون آنها اطلاعات و موضاعات هیجان انگیز بگنجانید. در کنار آن‌ها دیالوگ‌های شما نیز حالت تصنعی داشته و باور پذیری خواننده‌ها را پایین آورده بود. نویسنده عزیز سعی کنید از معمولی ترین مکالماتی که در زندگی واقعی استفاده می‌کنید در نویسه خود استفاده کنید، بحث های جذابی بکار ببرید و همچنین از الفاظ کوچه بازاری نیز استفاده نکنید در ادامه چند نمونه از الفاظی که در دیالوگ و مونولوگ‌هاتون استفاده کردید.
سگ‌اخلاق
گرخیدم
اسکل
اجق وجق.

***
🔷️۱۱. شخصیت پردازی:
در رمان شما شخصیت اصلی رمان بهراد بوده که بخاطر مرگ مادرش از توجه باقی خانواده محروم شده، بهراد یک دانشجو(رشته چی؟ ترم چند؟) می‌باشد که از رنگ چشم‌های عجیبی( چیزی بین عسلی و خاکستری و بنفش) برخوردار بوده و موهای پر کلاغی مشکی که مابین آن چند تار سفید وجود داره. بهراد یک پسر جدی، منزوی هست که سعی می‌کند از اجتماع دوری کند و علتش هم واضحه چون از بچگی مورد تبعیض و تحقیر خانواده و آشنایان قرار گرفته است. در کنار بهراد بهترین دوستش احسان که همکلاسی وی بوده دارای شخصیت شوخ هست. از ویژگی های ظاهری احسان فقط به رنگ چشمان مشکی او آن هم به صورت غیر مستقیم اشاره شده. دو شخصیت اصلی رمان در کنار اخلاق‌های متضاد هم به خوبی در کنار هم ایفای نقش کردند اما اطلاعاتی که از شخصیت‌ها دادید کافی نبوده و سبب شده تا بنده هیچ تصویر ذهنی از کارکتر ها نداشته باشم و نتوانم با رمان و موضوعش ارتباط برقرار کنم.
در گوشه و کنار نیز معرفی شخصیت‌های فرعی که به رمان بال و پر دهند نیز فاکتور گرفته شده و سبب شده است تا نویسنده در شخصیت پردازی ضعیف جلوه داده شود. اکثریت‌ کارکتر‌‌های رمان همه جانبه بودند، یعنی زاده هوش و ذهن نویسنده بودند اما برخی از شخصیت‌های فرعی در دسته غالبی قرار گرفته‌اند به طور مثال همکلاسی بهراد که عاشق وی شده یا پسر/دختر خاله، عمه و ... که رفتار‌های آنها قابل پیشبینی می‌باشد و به همین علت در این دسته قرار گرفته‌اند!

***
🔷️۱۲. فضا سازی:
فضا‌سازی در رمان‌ شما به نسبت شخصیت پردازی قابل ستودن می‌باشد‌. نویسنده تمام سعیش را در این مورد به کار گرفت بوده و سعی کرده حتی به صورت مستقیم گوشه و اطراف فضای رمان را در صحنه‌ها و روایات مختلف توصیف کند. توصیفات شما کامل نبود اما به‌اندازه بود، طوری که می‌توانستم حضور کارکتر‌ها را در فضا‌های مختلف تصور کنم. برای پیشنهاد سعی کنید از روش غیر مستقیم مابین مونولوگ‌های خود فضاهای اطراف کارکتر هارا توصیف کرده اما نه آن‌قدر زیاد و خسته کننده و نه آن‌قدر کم که نتوان تصورسازی کرد! بلکه به اندازه.

***
🔷️۱۳. توصیفات:
توصیفات رمان شامل چهار بخش می‌باشد که در ادامه به طور مجزا هرکدام را بررسی خواهیم‌ کرد.

۱. احساسات: رمان شما حال و هوای ترسناکی به خود گرفته بود اما آنچنان حس ترس را به خوانندگان القا نکرده بود. طوری که انگار این اتفاقات ترسناک برایشان عادی بود. نویسنده عزیز پاراگراف های که سبب وقوع یک اتفاق است را سعی کنید با آب و تاب تر بیان کنید. به قول خودمانی تر کارکتر هارا به درو دیوار بکوبانید و با بی‌رحمی آن‌ها را برنجانید. سعی کنید بحث را داغ کنید تا خوانندگان بتوانند از احساسات درونی کارکتر حض ببرند.

۲. حالات: حالات کارکتر‌ها در رمان شما قابل ستودن بود و در این مورد هیچ کم و کاستی مشاهده نشد‌.

۳. زمان: زمان رمان شما مربوط به حال بود و هیچ پرشی به گذشته صورت نگرفته بود بجز برگشت بهراد به خاطره تلخ کودکیش در روز جشن مدرسه و به گونه‌ای نبود که خوانندگان را گیج کنید.

۴. مکان و چهره: در قسمت فضا‌سازی به طور کامل درباره این موضوع صحبت شده و توصیفات مکان شما به درستی انجام شده بود. توصیفات چهره به نسبت توصیفات مکان ضعیف تر واقع شده بود و نویسنده از ارائه توصیفات در ارتباط با کارکتر‌های فرعی پرهیز نموده بود و فقط در قسمتی از رمان به صورت غیر مستقیم توصیفات کوتاهی را ارتباط با چشمان خاکستری_بنفش و موهای مشکی با تار‌های سفید بهراد ارائه داده بود. همچنین دربخشی دیگر از رمان به صورت غیر مستقیم به رنگ چشمان مشکی احسان اشاره کرده بود و در باقی مراحل هیچ توصیفاتی از چهره کارکتر‌ها ارائه نداده بود. پیشنهاد می‌شود در پارت‌های ابتدای به صورت نامحسوس اطلاعاتی در ارتباط با چهره کارکتر‌ها به خوانندگان ارائه دهید!

***
🔷️۱۴. زاویه دید:
زاویه دید رمان شما اول شخص بود و از زبان‌ بهراد توصیف می‌شد. نویسنده در این مورد هیچ کاستی نگذاشته بود و زاویه دید چرخشی نبود، نویسنده کل تمرکزش را بر روی بهراد گذاشته و سعی کرده بود با دید تک نفره بهراد وقایع و اتفاقاتی که دنباله یکدیگر رخ می‌دهند را به درستی توصیف و به خواننده برساند.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5

***
🔷️۱۵. کشمکش‌ها:
کشمکش‌ها و تقابل شخصیت‌ها در مقابل موانع با توجه به ژانر ترسناک مشاهده شد، اکثریت کشمکش‌ها از نوع درونی بود یعنی به طور ساده تر کارکتر با وجود یا درون خود کشمکش و تقابل ایجاد کرده بود، هجوم افکار و سوالات، حس توهم و ... همچنین در قسمت‌های نیز برخی کشمکش‌های بیرونی از نوع انسان با انسان، جامعه، طبیعت شاهد بودیم و احتمالا در آینده رمان‌ نیز شاهد کشمکش‌های کارکتر‌ها با سرنوشت خواهیم بود.

***
🔷️۱۶. پیرنگ:
پیرنگ رمان شما راز‌ها و وقایع ترسناک بهراد بیست و سه ساله و احسان رفیقش را بیان می‌کند، پس از مقدمه چینی‌های حاشیه که در ارتباط با تنفر اطرافیان، معرفی شخصیت‌های احسان و بهراد و زندگی‌ آنهاست، رمان در نقاط مختلف دارای کشمکش‌ها و صحنه‌های ترسناک می‌شود و کم‌کم در حال وارد شدن به محدوده اوج‌ گیرنده می‌باشد. مقدمه‌چینی‌ها به نسبت خوب بود اما جای پیشرفت داشت چرا که شروع رمان بی‌هیجان بود و اوایل رمان صرفا بخشی از روزمرگی‌های بهراد بود اما پس از ورود به نقطه اوج گیرنده کمی صحنه‌ها دارای هیجان بیشتر و جبهه ترسناک شد به‌طور مثال؛ در صحنه‌های میانی با گریه خونین گربه و سخن گفتنش، در ادامه حموم خون و پس از آن وقوع اتفاقات جدید و برخورد این دو کارکتر با اعضای روستای عجیب و غریب تا حدودی رمان را به سمت هدف اصلی کشاند.
پیرنگ رمان در مرحله اوج گیرنده می‌باشد و هنوز به نقطه اوج خود نرسیده بنابرین از نویسنده انتظار می‌رود نقطه اوج رمان را به شدت هیجانی و خوانندگان را غافلگیر کند.
***
🔷️۱۷. بررسی ایده رمان:
ایده رمان شما دربرگیرنده زندگی بهراد بیست‌و‌سه ساله‌ای بوده است که در هنگام تولد مادرش را از دست داده و سبب نفرت پدرش شده در ادامه هنگامی که در اوج جوانی بوده کم_کم با اتفاقات عجیب و ترسناکی روبه‌رو می‌شود که سبب پی بردن به راز‌های در رابطه با مادرش است.
ایده اصلی رمان جدید و تازه بود. موضوع اصلی به دور از کلیشه و جالب بود. وقوع اتفاقات جدید که رمان را به اوج نزدیک می‌کرد حس کنجکاوی را در بنده فعال کرده بود.

***
🔷️۱۸. هدف و پیام رمان:
اما پیام رمان چه بود؟ تنها چیزی که فهمیده بودم این بود که بهراد نا‌خواسته قربانی تنفر پدرش بوده، بی‌آنکه هیچ تقصیر یا دخالتی داشته باشد. نقطه اصلی و پیام رمان احتمالا همین بوده اما نویسنده در پرنگ کردن این قضیه کم‌ کاری کرده و تمام تمرکزش را به سمت ترساندن کارکتر ها با حاشیه های فرعی کشانده بود. نویسنده عزیز شما تمرکزتان بیشتر روی ایده بوده و پیام رمان را درواقع اصلا مشخص نکرده بودید.

***
🔷️۱۹: ایرادات نگارشی:
۱. درست‌نویسی(تکرار، غلط املائی، نیم‌فاصله، کوتاه‌نویسی) ۲. علائم نگارشی ۳. اندازه پارت‌ها و پاراگراف‌ها
رمان شما از نظر نگارشی تقریبا رعایت شده بود و از این بابت نویسنده عزیز خسته نباشید!

۱. درست نویسی در رمان شما در بسیاری از موارد رعایت نشده بود، در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد!
_نیم فاصله‌ها کاربرد های زیادی دارند در ادامه به چندین مورد مهم استفاده از نیم‌فاصله در رمان اشاره می‌کنیم: ۱_ برای جدا کردن می‌ و نمی‌ از افعال ۲_برای جدا کردن نشانه جمع(ها، ان) یا نکرهِ(ی، ای) ۳_ضمایر پیوسته(ام، ات، اش) ۴_واژه های وندی مرکب یا چند بخشی.
در برخی موارد بالا عالی عمل شده بود و اما در بسیاری از پارت مشاهده شده که از نیم فاصله در جایگاه‌های اشتباه استفاده شده است! موارد زیر را مشاهده کنید!
پست ۱۷
❎صندوق‌عقب ✅صندوق عقب
❎دم‌در ✅دم در
❎چند‌لحظه ✅چند لحظه
*به علت زیاد بودن موارد باقی موارد را از ابتدای رمان مطالعه کرده و اصلاح کنید!

_رمان شما از لحاظ غلط املائی نیز خوب عمل کرده بود که بجز چند مورد کوچک، موارد دیگری مشاهده نشد.
❎اظطراری
✅اضطراری
❎کصافت.
✅کثافت
❎جن‌زده‌س
✅جن‌زدست

_تکرار حروف، واژگان، افعال و جمله نیز مشاهده نشد🌹
_واژگان به صورت کوتاه شده، شکسته و حشو نیز مشاهده نشد که به خوبی دقت نویسنده را نمایان کرده بود!
_جایگاه فعل و فاعل در برخی از موارد رعایت نشده بود! همان‌طور که می‌دونید جایگاه فعل در انتهای جمله و جایگاه فاعل در ابتدای جمله می‌باشد اما گاها در رمان شما مشاهده شده که از این قاعده پیروی نکردید! چند مثال زیر را مطالعه کنید!
پست ۱۷
❎وسایل رو گذاشت زمین و راه افتاد سمت آشپزخونه.
✅وسایل رو روی زمین گذاشت و به سمت آشپزخونه راه افتاد.

۲. استفاده صحیح از علائم نگارش یکی از مهم‌ترین موارد نگاشتن هست، علائم نگارش نیز در رمان‌ شما‌ به نسبت خوب گام برداشته بود. اما در برخی از موارد جایگاه ویرگول و نقطه ویرگول و بسیاری از علائم ها اشتباه بود! مثال زیر را مشاهده کنید؛
❎از اون‌موقع که اومدیم تاحالا، این شومینه داشت بهم چشمک می‌زد!
✅از اون‌ موقع که اومدیم تا حالا این شومینه داشت بهم چشمک می‌زد.
*بین‌حروف ربط(با، تا، که، و، و ...) هیچ علائمی قرار نمی‌گیرد!
*جمله خبری بود نه تعجبی، بنابرین انتهایش نقطه قرار می‌گیرد!
*به علت زیاد بودن موارد باقی موارد را از ابتدای رمان مطالعه کرده و اصلاح کنید!

۳. به طور دقیق انداز هر پارت ۶۰ خط گوشی(۲۰خط سیستم) می‌باشد و به طور میانگین تعداد خطوط هر پارت شما ۷۰ خط بوده و تقریبا مناسب است
۴. پاراگراف‌بندی رمان شما به درستی انجام شده و به طور میانگین هر پاراگراف ۴ تا ۵ خط گوشی بوده است اما پس از سه ستاره یا *** با پراگراف بعدی تنهایک اینتر کافیست!
*همچنین رمان شما دارای چند موارد سانسوری در پست ۱۱ و ۱۲ بوده که بهتره هرچه سریع ترین اصلاح و یا واژه جایگزین برایش در نظر بگیرین!

***
🔷️۲۰. سخن منتقد:
نویسنده عزیز تبریک بابت این ایده زیبا که ارزش نگاشته شدن را دارد. رمان شما یقینا یکی از رمان‌های خوبی خواهد بود که پس از اتمام مورد توجه کاربران زیادی قرار خواهد گرفت. امیدوارم از نقد بنده ناراحت نشوید، ابتدا سعی کنید بهترین عنوان را برای رمانتان انتخاب کنید تا گامی برای پیشرفت رمانتان باشد. همچنین شخصیت‌ها را آنقدر بزرگ کنید تا ذهن خوانندگان بمانند برای آنها بهترین شخصیت پردازی را انجام دهید به ماجراهایشان بال و پر دهید.
قلمتان مانا و موفق باشید🌹
شکارچی

***
*تایپک ‌نقد دو روز باز خواهد بود و پس از ثبت نظر شما قفل خواهد شد!
*رمان شما تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت، بلافاصله پس از مطالعه نقد درصورتی که نکات منتقد را اصلاح نکنید، دیگر از شما نقدی پذیرفته نخواهد شد!
*تا پایان اثر خود می‌توانید با منتقد خود در گفتگوی‌ خصوصی در ارتباط باشید و در صورت بروز سوالی از ایشان مشورت بگیرید!
به امید موفقیت روز افزون شما
@Pari
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Pari

Pari

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
276
1,806
مدال‌ها
2
خیلی ممنون از نقدتون. بسیار جامع و کامل. زحمت کشیدید متشکرم🌼
بعد از نقد شما، فکر کنم کامل متوجه شدم که کجای رمان رو باید اصلاح کنم منتها تو زمینه‌ی سیر زمان، نه فهمیدم و نه دقیقا می‌دونم که چیکار باید بکنم. وگرنه بقیه موارد واقعا عالی بود انشاءالله درستشون می‌کنم با شماهم اگه اجازه بدید گفتگوی خصوصی می‌زنم تا اگه اشکالی پیش اومد درمیون بذارم. فقط اگه ممکنه درمورد بال و پر دادن اتفاقات و سیر زمان یه توضیح مختصر بدید ممنون میشم🌹
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
خیلی ممنون از نقدتون. بسیار جامع و کامل. زحمت کشیدید متشکرم🌼
بعد از نقد شما، فکر کنم کامل متوجه شدم که کجای رمان رو باید اصلاح کنم منتها تو زمینه‌ی سیر زمان، نه فهمیدم و نه دقیقا می‌دونم که چیکار باید بکنم. وگرنه بقیه موارد واقعا عالی بود انشاءالله درستشون می‌کنم با شماهم اگه اجازه بدید گفتگوی خصوصی می‌زنم تا اگه اشکالی پیش اومد درمیون بذارم. فقط اگه ممکنه درمورد بال و پر دادن اتفاقات و سیر زمان یه توضیح مختصر بدید ممنون میشم🌹
خواهش می‌کنم.
به طور ساده تر سیر رمان به سه دسته تند، کند و متعادل تقسیم میشه، یعنی رمانی که سیرش تنده دائما از موضوعی به موضوع دیگه پرش میکنه و زیاد توصیفات، اطلاعات به خواننده نمیده یعنی اون موضوع رو آنچنان پردازش نمیکنه که برای خواننده جا بیوفته... و سیرکند بلعکسه یعنی نویسنده اونقدر یک موضوع رو کشش میده و توصیفات و اطلاعات زیادی به خواننده میده که برای خواننده رمان خسته کننده میشه... سیر متعادل دقیقا حد وسط بین سیر کند و تنده، یعنی همه چی به اندازه و کافیه...
خب رمان شما توی دسته سیر تند قرار گرفت، یعنی که دائما در حال پرش ازموضوعی به موضوع دیگرین و صحنه‌های اصلی رو پردازش نمی‌کنید، بنابرین باید سیرتون رو به حد متعادل برسونین، سعی کنید کمی اطلاعات بیشتر، توصیفات و پردازش داخل صحنه‌ها و روایات بگنجانین...
منظور از بال و پر دادن یعنی توی اون ‌موضوع چیزای جدیدتر بگنجونین، موضوع رو کمی کشش بدین، بهش توصیفات بدین و اغراق کنین...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین