نقد رمان پسر مغرور دختر مغرورتر
نویسنده:
@Smile
بسم رب قلم
عنوان: خوب! نقد رمانتان را از عنوان آغاز میکنیم. عنوان رمانتان «پسر مغرور دختر مغرورتر» است. عنوانتان به خاطر کلمهی «مغرور» کلیشهدار شده است، با کلمات سادهای ساخته شده. عنوان با ژانر عاشقانه و طنز ارتباط خیلی محسوسی را برقرار کرده است و با توجه به رمان، ارتباط خوبی با بدنه دارد. در کل سطح رمانتان متوسط رو به پایین است.
ژانر: ژانر رمانتان عاشقانه و طنز است. با توجه به احساسات بین دوستان نقشهای اصلی ژانر عاشقانه ژانر مناسبی است. ژانر طنز هم با توجه به کلکلهای مهدیس با سامیار و بقیه مناسب است؛ ولی پیشنهاد میکنم ژانرها را پررنگتر کنید. در کل ژانرهای مناسبی را انتخاب کردهاید.
خلاصه: خلاصهی رمانتان از کلمات سادهای ساخته شده و از آرایهای ساخته نشده، با ژانرها و بدنه ارتباط خوبی دارد ولی چون کلیشهدار است و کل داستان را لو داده است خواننده را برای خواندن ادامهی رمانتان جلب نمیکند. اندازهی خلاصهی رمانتان مناسب است. سطح خلاصهی رمانتان از متوسط رو به پایین است.
مقدمه: متأسفانه رمان شما مقدمه نداشت و این نکتهی منفی رمانتان است و مورد خوبی نیست. بهتره مقدمه رو به رمانتون اضافه کنید
جلد: جلد رمانتان تصویر دختر و پسری است که دستهایشان را شکل قلب کردهاند و سرشان را به هم تکیه دادهاند. جلد رمانتان با ژانر عاشقانه ارتباط دارد اما اثری از ژانر طنز در جلدتان دیده نمیشود. تکست رمانتان هم ارتباطی با ژانر طنز ندارد. فونت نوشتاری جلدتان مناسب است؛ پیشنهاد میکنم جلدتان را تغییر دهید.
آغاز: رمانتان با صدای آلارم گوشی مهدیس(شخصیت اصلی) شروع شد. مهدیس برای رفتن به دانشگاه آماده شد و به دانشگاه رفت ولی نمیدانس کلاسشان کجاست و در همین سر در گمی و با دختری به نام آوا آشنا شد و ... . متأسفانه آغاز رمانتان کلیشهای است و خواننده چون رمانهای زیادی را در همچین آغازی مطالعه کرده است از رمانتان خسته میشود.
میانه: اتفاقات میانهی رمان شما دوست شدن مهدیس با آوا، کلکلشان با سامیار، آشنایی مهدیس با مینا و هانیه و همچنین اکیپ شدنشان، جستجوی سامیار به دنبال گمشدهی پدرش، دیده شدن ماشین گمشدهی پدرش در دانشگاه پزشکی، رفتنشان به شهربازی و... . متأسفانه رمان شما نقطهی اوج خاصی نداشت یا بهتر است اینگونه بگویم که رمانتان خواننده را کنجکاو نمیکند.
دیالوگها و مونولوگها: نظم بین دیالوگها و مونولوگها در رمانتان برقرار شده بود و این نکتهی مثبت است؛ ولی بین دیالوگهای نقشها تفاوتی نبود و دیالوگی توصیفی در رمانتان دیده نشده و این خواننده را گیج میکند.
زاویهی دید: زاویهی دید در رمانتان فقط در اول شخص بود این زاویه به سوم شخص تغییر نکرد؛ امّا در مواردی تغییر زاویهی دید را نابهجا تغییر کرده است و این نکتهی منفی است.
بافت: بافت رمانتان دیالوگ محاورهای و مونولوگ محاورهای بود و بافت یکدستی داشت.
سیر رمان: رفتن مهدیس به دانشگاه، برخورد با آوا، کلکل با سامیار، دوست شدنشان با مینا و هانیه، نقاشی مهدیس روی تخته، صمیمی شدن دخترها باهم و... . سیر رمانتان خیلی تند بود و این خواننده را گیج میکند. بهتر است سیر رمانتان را کندتر کنید.
کشمکش و تعلیق: کشمکشهای درونی مهدیس نسبت به رفتارهای سامیار و همچنی اتفاقات گذشته، کشمکشهای درونی سامیار نسبت به رفتارهای مهدیس و وصیت پدرش، کشمکشهای بیرونی بین شخصیتها و... خوب برقرار شده بود. تعلیق گذشتهی مهدیس هم مورد خوبی برای کنجکاو شدن خواننده است اما بهتر تعلیقها و کشمکشهای رمانتان را گسترش دهید.
توصیفات:
چهره: چهرهپردازی در رمانتان خیلی مستقیم بود و این مورد اشتباه است، بهتر بود که توصیف چهره را در لابهلای رمانتان قرار میدادید تا خواننده از خواندن رمانتان بیشتر لذت ببرد.
مکان: توصیفات مکان در رمانتان کمرنگ و بود و بنده به راحتی میتوانم به نبود توصیف مکان در رمانتان اشاره کنم. بهتر است بیشتر به جزئیات مکانها بپردازید.
احساسات: احساس تنفر سامیار نسبت به مهدیس، حس عشق بین دوستان مهدیس و سامیار در رمان شما ذکر شده بود. بهتر است احساسات را گسترش دهید.
صداها و آواها: درمورد صداها و آواها در رمانتان نیست. بهتر است خشخش برگ، قطرات آب و... در رمانتان و یا حتی درمورد جهت صدا، یا حالت صدا ذکر کنید.
شخصیت پردازی: در رمانتان شخصیت پردازی به صورت مستقیم گفته شده و یا حتی از برخی شخصیتها حرفی نزدهاید و خواننده تصوی از شخصیت رمانتان ندارد.
ایده و پرینگ: ایده چه بود؟ زندگی دختری که به خاطر گذشتهاش، آیندهاش به پسری گره میخورد. ایدهی شما کلیشه بود اما با پردازشی که تا به حال انجام دادهاید، میتوانید به پیشرفت رمانتان کمک کنید.
باورپذیری: آشنا شدن و دوست شدن و صمیمی شدن شخصیتهای داستان شما و یا حتی عاشق شدنشان و عقدشان در این مدت کم غیر قابل باور است.
ایرادات نگارشی: متأسفانه رمان شما ایرادات خیلی زیادی داشت از جمله: نیم فاصله، فیلترینگ، ناقص نویسی و... . بهتر است ایرادات خودتان را برطرف کنید.
سخن آخر: از موقعیتهات موفقیت بساز، نوشتن بهترین موقعیت برای موفقیت توست. از خواندن رمان زیباتان لذت بردم، قلمتان مانا🌹