جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | تو کی هستی؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Kosarvalipour با نام نقد شورا | تو کی هستی؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 214 بازدید, 4 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | تو کی هستی؟
نویسنده موضوع Kosarvalipour
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Raaz67
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,096
مدال‌ها
4

عنوان: رمان تو کی هستی؟
نویسنده: @.MANA
ژانر: ترسناک، اجتماعی
عضو گپ نظارت:S.O.W(4)
خلاصه:
خون، جیغ، ترس... غذایش، به راستی این‌ها غذایش بودند؟
ترسم را می‌بوید، با صدای جیغ‌هایم با لذت هر شبش را می‌خوابد و خون... آن چیزیست که نمی‌تواند به سادگی ازش بگذرد!
 
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,096
مدال‌ها
4
IMG_۲۰۲۳۰۹۱۰_۱۹۵۴۰۸.jpg
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Raaz67
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
|کادر مدیریت تالار نقد|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Raaz67

سطح
4
 
منتقد ارشد کتاب
منتقد ارشد کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
فعال انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Apr
1,349
18,673
مدال‌ها
7
به نام نویسنده روزگار
عنوان: از سه واژه‌ی تو+ کی+ هستی تشکیل شده است، با وجود سوالی بودن عنوان که جذب کنندگی دارد و با بدنه و ژانر در ارتباط است، اما از کلمات ساده استفاده شده و اسرارآمیز نمی‌باشد و همچنین کلیشه می‌باشد. نویسنده‌ی عزیز باید بداند چندین کتاب با نام این عنوان وجود دارد که پیشنهاد می‌شود عنوان را تغییر دهند.

ژانرها: ترسناک و اجتماعی، ژانر ترسناک با بدنه و میانه و خلاصه ارتباط داشت، اما ژانر اجتماعی در آن دیده نمی‌شد، مگر این‌که آن‌جایی که مادر رویا می‌گوید فکر کردم حالت دوباره بد شده، موضوع بیماری مطرح شده باشد و در ادامه رمان به آن اشاره کند، که می‌شود ژانر اجتماعی رو هم به حساب آورد، اما با وجود کشت و کشتار دوستان آرمان و... بد نبود ژانر جنایی هم اضافه میشد.

جلد: با ژانر ترسناک و بدنه و خلاصه هم‌خوانی داشت، اما ژانر اجتماعی در آن دیده نمی‌شد. فونت و شکل نوشتاری قشنگ بود اما کاش از رنگ‌هایی استفاده میشد که ترسناک بودنش رو بیشتر به رخ می‌کشید اما در کل قابل قبول بود.

خلاصه: اندازه استاندارد نداشت و کم بود اما با ژانر و بدنه و میانه در ارتباط بود. به نویسنده پیشنهاد می‌شود چند خطی به آن با کلمات اسرارآمیز و مبهم اضافه کند.

مقدمه: باید به دور از کلیشه باشد، اما لحن از ادبی به محاوره‌ای تبدیل میشد و در جایی از آن، جمله نیمه تمام مانده بود و بیشتر حس این‌که بازگوکننده نام رمان است به چشم می‌خورد مثلاً در این جمله( چیزی که ازش دارم تصویر ترسناک، صدای گوش‌خراش،) این‌جا خواننده منتظر ادامه‌ی جمله‌ است که نامفهوم مونده و با ویرگول قطع شده، به نظرم بهتر بود این‌گونه ویرایش کنید یا به هر صورتی که خود بهتر می‌دانید.⬅️ (فقط چیزی که از او در جای‌جای ذهنم نقش بسته بود، تصویر ترسناک و صدای گوش‌خراشی است که بندبند وجودم را به لرزش درآورده است. او کیست؟ همان که خواب را از من ربوده و ترس را جایگزینش کرده است!)

آغاز: ژانر ترسناک رو به تصویر کشیده بود اما با شروع صدا زدن، بهتر بود از وجود صدا یا به تصویر کشیدن مکان یا به یه صورت دیگه خوابش رو به تصویر می‌کشید و آغاز رو شروع می‌کرد. آغاز باید به دور از کلیشه باشد و توصیفات مکان، صداها و آوا وجود داشته باشد اما توصیفات مکان میشد گفت یا کم بود یا وجود نداشت.

میانه: میانه رمان به دور از کلیشه بود و شخصیت‌ها و اطلاعات آرام‌آرام گفته شده بود که خود نقطه مثبت رمان بود. نقطه اوج رمان جایی بود که بعد از تصادف با سگ، به خانه متروکه رسیده بودن و بعداً مشخص شد که شوخی سهراب و دلا با بازی جرات و حقیقت بوده و بعداً که دوباره ماشین‌ها ناپدید شدن که رمان رو اسرارآمیزتر کرده بود و سوالاتی در ذهن خواننده ایجاد میشد که آیا کل داستان و لحظات ترسناک در اثر یک شوخی است و آن شوخی ادامه دارد یا واقعی بوده و مسئله‌ی دیگری مطرح می‌شود.

لحن و بافت: دیالوگ و مونولوگ‌ها محاوره‌ای بود اما در جایی از رمان حرف (رو به را ) تبدیل میشد که نویسنده باید ویرایش کند تا لحن رمان تغییری نکند.

سیر رمان: سیر رمان کمی تند بود و اتفاقات ترسناک پشت سر هم به تصویر کشیده شده بود و اجازه‌ی این رو نمی‌داد که لحظه هیجان انگیزی ایجاد کند، چون هر لحظه با یه اتفاقی، ذهن ناخودآگاه منتظر اتفاق ترسناک بود و شوکی به خواننده بابت لحظات ایجاد نمی‌شد.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ و مونولوگ رعایت شده بود و دیالوگ شخصیت‌ها متفاوت بودن، اما در جاهایی از رمان علائم نگارشی مناسبی رعایت نشده بود.

شخصیت پردازی: به دور از کلیشه و غیرمستقیم بود، اما در جاهایی گاهاً مستقیم میشد مثل: (یک پسر کچل مو فرفری... نه ببخشید مو بلند دم اسبی...)
این‌جا اصلاً این توصیف معنی نداره، بالاخره کچله یا مو فرفری و...؟
همچنین شخصیت پردازی تا آخرین پارت بسیار کم بود و خواننده تصویر ذهنی از هیچ کدام از شخصیت‌ها نداشت و نمی‌توانست تصویرسازی کند. نویسنده‌ی عزیز باید اضافه کند تا باورپذیرتر شود و خواننده بتواند با شخصیت‌هایی که در ذهنش شکل می‌گیرن ارتباط برقرار کند و برایش گنگ و مبهم نباشد.

توصیف مکان: توصیف مکان نیز کم بود و یه جاهایی اصلاً وجود نداشت که برای خواننده اون مکان تصویر سازی بشه که خودش رو در اون موقعیت قرار بده و با تمام وجودش حس کنه. مثلاً جایی که ملیکا اون اتفاق براش افتاده بود رو درست تصویر سازی نکرده بودی که خواننده متوجه بشه که رویا چه صحنه‌ای دیده که حالش بهم خورده.

توصیف صدا و آواها: وجود داشت اما بسیار کم بود. توصیف صدا و آوا به غیر از صدای جیغ و ترس باید وجود داشته باشن مثل: خش‌خش برگ‌ها، صدای پرنده، صدای بوق ماشین، زنگ موبایل و... همه‌ی این‌ها باید به صورت توصیف گفته شود که برای خواننده باورپذیر باشد.

توصیف احساسات: وجود داشت اما یه جاهایی کم بود و خواننده نمی‌توانست به خوبی اون صحنه یا موقعیت رو درک و احساس کنه.

زاویه دید: اول شخص بود و تا آخر رمان حفظ شده بود که خود نقطه مثبت رمان بود و باعث پرش افکار و بهم ریختگی ذهن خواننده نمی‌شد.

کشش و تعلیق: کشش بیرونی و درونی به خوبی رعایت شده بود، حتی سوال پرسیدن رویا از خودش و افکارش، باعث میشد ذهن خواننده رو درگیر کنه.

ایده و پیرنگ: راستش من هنوز متوجه ایده و هدف نویسنده از شروع مکالمه ترسناک با مادرش بعد از خوابش هم نشدم که چی بوده، اما این‌که کم‌کم در ادامه رمان مشخص بشه هم وجود داره. فقط در صورتی می‌توانم بگویم وجود داشت که یا مربوط به اون خونه‌ی متروکه باشه یا خونه خودشون و یا یک مریضی که خود رویا داشته باشه و این یکم خواننده رو درگیر می‌کنه، یعنی نویسنده اول باید یک چیز مرموز و اسرارآمیز رو نشون و شرح می‌داد و بعد وقایع ترسناک رو به رخ می‌کشید که در این‌جا نویسنده برعکس انجام داده بود و اول وقایع ترسناک رو به تصویر کشیده بود که هدف نویسنده رو معلوم نکرده بود که این همه دلهره و ترس و اتفاقات ترسناک به چه علته.

ایراد نگارشی: وجود داشت که من به چند مورد اشاره می‌کنم.

⚠️غلط املایی یا جا انداختن حروف: ابر⬅️ابرو

آهن⬅️آه

بی‌بیرون⬅️بیرون

چرت⬅️چرا

کنارد⬅️کنار

نخی‌نفس⬅️نفس‌نفس

بشتر⬅️بشر

ورداشت⬅️ برداشت
⚠️فعل‌ها و یه سری کلمات نیم فاصله می‌گیرن مثل: نمیتونم⬅️نمی‌تونم

میزنه⬅️می‌زنه

میشناسمت⬅️ می‌شناسمت

میکردم⬅️می‌کردم

میزنم⬅️می‌زنم

بیحرف⬅️بی‌حرف

چیکار⬅️چی‌کار
⚠️عددی که به صورت درصد بیان میشه رو باید این‌طور نوشت ۵۷٪⬅️ ۵۷درصد.
⚠️یه جاهایی باید حرف (رو) می‌ذاشتی اما (و) گذاشته بودی که باعث بدخوانی میشد مثل:
وقتی جنازه‌ی خواهرش و تحویل...⬅️ وقتی جنازه‌ی خواهرش رو تحویل... .
تا این‌که یه روز جسم بی‌جون مریم و پیدا می‌کنن⬅️ تا این‌که یه روز جسم بی‌جون مریم رو پیدا می‌کنن.
⚠️جای فعل‌ها رو خیلی عوض کرده بودی مثل:
از روی تخت اومدم پایین⬅️ از روی تخت پایین اومدم.
اسید ریخته باشن روش⬅️ اسید روش ریخته باشن.
⚠️خیلی جاها جمله رو نیمه تمام رها کرده بودی و جمله ناقص بود مثل: نزدیک‌های ماشین‌ ما یک ماشین دیگه که معلوم بود چهارصد و پنجِ؛ کم‌کم نگاهم بین افرادی... .
نقاط قوت: جلد، میانه، دیالوگ و مونولوگ، زاویه دید، کشمکش و تعلیق و...
نقاط ضعف: عنوان، خلاصه، مقدمه، ژانرها، آغاز، شخصیت پردازی، توصیف کم مکان و آوا و صداها، ایده و پیرنگ و...

سخن منتقد: مانای عزیزم من معتقدم کسی که قلم دست می‌گیرد و می‌نویسد، نویسنده‌ی کوچکی در دست و ذهنش دارد که کافی است با اجتماع و تجربه، پرورشش دهد و دست از نوشتن برندارد تا روحش خلاق شود. به جمع نویسندگان خوش آمدی، قلمت مانا.
@.MANA
 
آخرین ویرایش:
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: BALLERINA

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,671
مدال‌ها
11
سلام بانو روز خوش، خسته نباشید.
بله رویا یک بیماری داره اما در میانه‌های رمان سعی می‌کنم بیماریش رو با یه اتفاقی مطرح کنم.
باز هم ممنون... :)
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67

Raaz67

سطح
4
 
منتقد ارشد کتاب
منتقد ارشد کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
فعال انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Apr
1,349
18,673
مدال‌ها
7
سلام بانو روز خوش، خسته نباشید.
بله رویا یک بیماری داره اما در میانه‌های رمان سعی می‌کنم بیماریش رو با یه اتفاقی مطرح کنم.
باز هم ممنون... :)
خیلی ممنون گلم، شما هم خسته نباشی. خواهش می‌کنم عزیزم، موفق باشی.
 
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: BALLERINA
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین