جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | خنیاگر سردرگم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Kosarvalipour با نام نقد شورا | خنیاگر سردرگم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 95 بازدید, 2 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | خنیاگر سردرگم
نویسنده موضوع Kosarvalipour
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Rasha_S
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,098
مدال‌ها
4
هوالمحبوب
عنوان: خنیاگر سردرگم
نویسندگان: تیمی از عاشقانه‌نویسان
ژانر: درام، عاشقانه.
سبک: ادبی.
دید: سوم شخص
عضو گپ نظارت: S.O.W 8
خلاصه:
در هیاهوی نُت‌ها، آوازِ سازی به رقص درآمده است، در تاریکیِ شب عاشقانه‌هایم خودستایی می‌کند، سازها خاک نمی‌خوردند، سزاواراند به ادامه این شیدایی... .
زمزمهٔ سازی در گوش می‌گوید که کنارت می‌مانم، کنارم بمان عهد دل‌باختگی همین است.
 
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,098
مدال‌ها
4
IMG_۲۰۲۳۰۹۱۰_۱۹۵۴۰۸ (2) (1) (1) (1).jpg
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @آفرودیت؛

سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک

منتقد رمان شما: @Rasha.S

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
|کادر مدیریت تالار نقد|
 

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,395
11,308
مدال‌ها
4
عنوان رمان: عنوان از دو بخش خنیاگر+ سردرگم تشکیل شده. خنیاگر کلمه‌ای کمتر کلیشه‌ای است ولی سردرگم کلمه‌ای کلیشه‌ای به حساب می‌آید. هرچند ترکیب این دو با هم، ترکیب قابل‌قبول با درصد کلیشه‌ی قابل‌قبول محسوب میشود. انتخاب کلمه‌ی ثقیل به عنوان عنوان، انتخاب هوشمندانه‌ای است که میتواند باعث جذابیت و کشش برای مخاطب شود. عنوان با مقدمه و بدنه ارتباط دارد« خنیاگر از نظر هنر و سردرگم از نظر احساس»

ژانر: ژانر اصلی درام در نظر گفته شده و ژانر مکمل، عاشقانه. ژانر با داستان و بدنه همخوانی دارد هرچند بهتر بود ژانر اصلی، عاشقانه در نظر گرفته می‌شد.

جلد رمان: جلد با بدنه ارتباط دارد و فونت و متن استفاده شده مناسب است. تصویر اصلی دختری در حال نواختن پیانو است که با بدنه و عنوان«خنیاگر» همخوانی دارد. در پس زمینه از رنگ‌های مختلف که نشانه‌ی عشق و احساسات آن است استفاده شده.

خلاصه: اندازه‌ی مناسبی دارد و داستان را لو نمی‌دهد. هرچند میتوانست کشش و جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد. با بدنه و عنوان ارتباط. استفاده از جملات ساده و در عین حال پیچیده از نظر معنایی باعث تفکر خواننده می‌شود که نویسنده با انتخاب کلمات بهتر میتواند از این پتانسیل حداکثر استفاده را ببرد.

مقدمه: اندازه‌ی مناسبی دارد. متن با احساسات ایان ارتباط دارد هرچند میتوانست با ساده‌تر بودن، ارتباط بیشتری با خواننده بگیرد.

آغاز رمان: داستان با تردید دختر برای شرکت در رقابت آغاز می‌شود.

«بی‌حوصله دستش را به سمت دفتر نُتش روی پاتختیش دراز کرد و بازش کرد و سرسری نگاهی به دفتر انداخت، دفتر را بست و از روی تخت برخاست و نشست آن را روی تخت گذاشت و به سمت سطل آشغال رفت و روزنامه را برداشت و از هم جدا کرد و با خودش به سمت آشپزخانه برد و روی اپن گذاشت،»

جمله‌ی طولانی، استفاده‌ی بیش از حد از حرف «و»، استفاده از «،» به جای «.» و همچنین وجود تناقض از مواردی است که از جذابیت آغاز کم می‌کند.

بدنه: بدنه سیر متعادل برای یک رمان را دارا بود. استفاده از استفاده از آرایه‌های ادبی مانند: «خاطره‌ای محو گوشه‌یِ ذهنش زیر گرد و غبار روزگار نشسته بود» و... باعث جذابیت شده بود.

سیر داستان: روند مناسب را دارا بود و با کمتر تکراری شدن خواننده را به ادامه تشویق می‌کرد. البته اشتباهی که نویسنده مرتکب شده بود در قسمت تعریف خاطره‌ی مادر آرژان بود. در این قسمت وی اطلاع داد که در سر در سازمان ملل، شعر ایرانی معروف نصب شده که خب متأسفانه این درست نیست. تابلویی دست بافت از طرف ایران به سازمان هدیه شد که روی یکی از دیوار‌های داخلی آویزان شده و متاسفانه شهرتی که گفته می‌شود را ندارد.

میانه: داستان با تلاش‌های دختر برای پیشرفت در پیانو ادامه پیدا کرده که نویسنده می‌توانست در مورد این موضوع هم جزئیات بیشتری را اضافه کند. تلاش‌های شخصیت‌های اصلی برای ارتباط گرفتن با دختر( هر کدام بسته به اجساس، متفاوت بود) در روند داستان حفظ شده بود.نقطه‌ی اوج داستان، دیدار شخصیت دختر با مادربزرگش برای اولین بار بود.

لحن و بافت: دیالوگ‌ها محاوره‌ای و گاهاً ادبی( با توجه به مخاطب مد نظر) و مونولوگ‌ها ادبی است و در داستان رعایت شده است.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات لازم را به مخاطب می‌دهند و از علائم نگارشی تقریباً درست و مناسب استفاده شده. دیالوگ‌ها با توجه به مخاطب به دو دسته ی ادبی و محاوره‌ای تقسیم شده‌اند ولی مونولوگ‌ها می‌توانست بیشتر هم باشد.

شخصیت‌پردازی: تقریباً غیر مستقیم بود ولی باید بیشتر می‌بود تا مخاطب ارتباط کاملی با شخصیت‌ها بگیرد. اگر شخصیت‌پردازی درست و دقیق انجام شود خواننده جزئیات و داستان را بهتر و دقیق‌تر درک می‌کند.
بعد درونی باید بیشتر می‌بود و این اندازه برای شخصیت‌های اصلی کافی نبود.
بعد بیرونی نسبت به درونی مورد بررسی بیشتری قرار گرفته بود هرچند میتوانست بیشتر هم باشد.

توصیف مکان: توصیفات تقریباً خوب و قابل قبول بودند.
توصیف احساسات: توصیف احساسات پسر به اندازه بود ولی برای دختر خیر! به نظر می‌رسید نویسنده سعی در قانع کردن خواننده برای عاشق بودن دختر دارد. همچنین توصیف احساسات بقیه‌ی شخصیت‌ها هم نیاز به مانور بیشتر دارد. برای مثال خواننده متوجه نشد تئو چه احساس و چه دیدی به دختر دارد.

زاویه دید: سوم شخص بود و در طول داستان رعایت شده بود.البته نویسنده با انتخاب زاویه دید اول شخص برای این ژانر، میتوانست با سادگی بیشتری جزئیات و احساسات را به تصویر بکشد.

ایده و پیرنگ: ایده و پیرنگ، زیبا و با کلیشه‌ی کم بود.

پایان داستان: داستان با صحنه‌ای عاشقانه از گفت‌و‌گو و ابراز احساسات دو شخصیت به پایان رسید. پایان مناسب و قابل درک بود.

کشمکش و تعلیق: نویسنده از پتانسیل کشمکش و تعلیق در ابتدای داستان استفاده کرده بود ولی متاسفانه هرچه به پایان نزدیک‌تر میشدیم، از این مورد کم میشد.
کشمکش‌های درونی برای شخصیت‌ها تقریباً کافی بود. برای مثال قسمتی که پسر از رفتار خود با معشوق پشیمان بود و یا لحظاتی که دختر دچار تردید در تصمیمش می‌شد.
کشمکش‌ها بیرونی می‌توانست از جهت‌های مختلف بیشتر باشد. برای مثال اتفاقاتی جدید و خلاقانه خلق میشد و شخصیت‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کردند.

نقاط ضعف: _توصیف احساسات_ شخصیت پردازی_ آغاز رمان
نقاط قوت: اشکلات نگارشی کم_ جلد داستان_ بدنه


نویسندگان عزیز از خواندن اثر شما لذت بردم و متوجه پتانسیل بالای شما در نوشتن شدم. امیدوارم با نقد دوستانه‌ی خود کمکی در جهت پیشرفت شما کرده باشم.

با آرزوی موفقیت.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین