خمار عشق
عنوان داستان: عنوان از دو بخش تشکیل شده است.
اندازه استانداردی دارد و کلمه عشق حدود ۷۰٪ کلیشه ای است.
عنوان با بدنه ی رمان ارتباط داره واحساس عشق و درد را به خواننده القا میکند و عنوان به تمام ژانر ها ارتباط داشت.
ژانر: داستان از ژانر تراژدی و عاشقانه تشکیل شده و ژانرها با با رمان ارتباط عمیقی داشتند داستان بیشتر بر محور ژانر عاشقانه میچرخید ولی ژانر تراژدی هم در آن دیده میشد.
خلاصه رمان: اندازه خط های رمان استاندارد است و در خلاصه از کلمات کلیشه ای استفاده نکرده است و یک خلاصه زیبا با بدنه نوشته مرتبط است و از کلمات ادبی عالی استفاده کرده است.
خلاصه با ژانرها مرتبط است و با بدنه نیز ارتباط دارد.
خلاصه رمان گنگ و مبهم نیست که خواننده گیج شود و با خواندن چند بار بفهمد اصلا رمان درمورد چه چیزی است و نویسنده خلاصه خوبی را برای رمانش انتخاب کرده است.
جلد رمان: جلد رمان با عنوان و بدنه ی رمان ارتباط داشت نویسنده تکست خوبی انتخاب کرد، جلد رمان به خوبی با بدنه رمان و ژانر عاشقانه ارتباط دارد ولی در آن اثری از ژانر تراژدی دیده نمیشود. چون نویسنده در متن بیشتر از ژانر عاشقانه استفاده کرده پس جلد رمانهم مورد قبول است.
مقدمه رمان: شروع مقدمه دور از کلیشه است و اندازه استاندارد دارد و مقدمه جوری به قلم کشیده شده که باعث میشود خواننده برای خواندن ادامه داستان مشتاقتر شود. نویسنده از توصیف مستقیم برای مقدمه استفاده کرده است. و مقدمه با دو ژانر ارتباط دارد.
آغاز رمان: در شروع آغاز رمان کلمات و جملات زیاد کلیشه ای نبود.
و در خط ها توصیف زمان به خوبی دیده میشود. در آغاز رمان هر دو ژانر دیده میشد.
میانه رمان: میانه رمان به دور از کلیشه بود. و قلم نویسنده به گونهای بود که هر کلمه آن خواننده رو تشنهی ادامه داستان میکرد
بدنه رمان: با ژانر ها ارتباط داشت ولی توصیفات به جا و خوب بود.
لحن یا بافت: در متن از دیالوگ های محاورهای و مونولوگ های ادبی استفاده کرده و در تمام پارت این ها را رعایت کرده است.
سیر رمان: سیر رمان متعادل رو به سریع بود و انتظار میرود که تا آخر رمان این نوع سیر کمی آهسته تر شد.
دیالوگ و مونولوگ: در دیالوگ ها و مونولوگ ها از توصیفات خوبی برخورد دار بودند و بافت و لحن دیالوگ ها رو همانطور که گفتم از دیالوگ محاوره ای و مونولوگ ادبی استفاده کرده است که باعث جذاب تر شدن داستان میشود.
شخصیت پردازی: توصیفات شخصیت ها داخل رمان به صورت مستقیم و به اندازه بود
توصیف مکان: توصیف مکان در داستان به اندازه دیده میشود ولی جا برای بیشتر شدن هم دارد.
توصیف صداها و آواها: نویسنده در داستان به اندازه به توصیف صدا پرداخته است.
توصیف احساسات: در رمان توصیفات احساس به خوبی ذکر شده است.
زاویه دید: زاویه دید اول شخص است و در تمام پارت ها رعایت شده.
کشمکش و تعلیق: در رمان از کشمکش و تعلیق خوبی نویسنده استفاده کرده است.
و میتوان به زمانی اشاره کرد که پروا با پرهان در حال صحبت کردن یا بحث پرهان با برادرش و...
ایده و پرینگ: داستان درباره زوجی به نام پروا و پرهان بود که دلباخته هم بودن ولی پدر پروا تصمیم گرفته بود که آنرا به پس عمویش بدهد و و در داستان ماجراهای این عشق را نویسنده به قلم کشیده است در رمان از ایده و خوب و پردازش عالی استفاده کرده است.
ایرادات نگارشی: در متن ایرادات نگارشی دیده نمی شود.
نقاط قوت: خلاصه رمان، جلد رمان، مقدمه رمان، آغاز رمان، میانه رمان، ، توصیف احساسات، زاویه دید، ایده پیرینگ،کشمکش و تعلیق، لحن یا بافت،دیالوگ و مونولوگ،ژانر رمان، شخصیت پردازی ، توصیف صدا و آواز، توصیف مکان.
نقاط ضعف: سیر رمان، عنوان.
سخن منتقد:نوشتن مقصد نیست مسیر است، هیچگاه نمیتوان نهایت خوب نوشتن را تجربه کرد، اما همیشه میتوان در مسیر نوشتن گام برداشت و لذت برد🌱🤍
@SELIN.