جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | داستان کوتاه همان همیشگی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Kosarvalipour با نام نقد شورا | داستان کوتاه همان همیشگی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 138 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | داستان کوتاه همان همیشگی
نویسنده موضوع Kosarvalipour
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Rasha_S
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,098
مدال‌ها
4
بسمه تعالی
داستان کوتاه: همان همیشگی
نویسنده: دردانه عوض زاده
ژانر: تخیلی، طنز
گپ نظارت: S.O.W1

خلاصه:
وقتی مشتری دائم رستوران یا کافه خاصی باشی بعد از مدتی سفارش‌هایت یکسان شده و برای کافه‌چی و گارسون آشنا می‌شوند و تو می‌توانی با هر بار گفتن «همان همیشگی» سفارشت را دریافت کنی.
اما یک «همان همیشگی» خاص وجود دارد که نصیب تک‌تک ما می‌شود. سفارشش را خودمان نمی‌دهیم اما برای ما سرو می‌شود.
«برای مطالعه اثر کلیک کنید.»
 
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,098
مدال‌ها
4
۱۵-۰۶-۵۴-downloadfile.jpg
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @دردانه
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک

منتقد رمان شما: @Rasha.S

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد: @SHAHSANAM (:
 

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,395
11,308
مدال‌ها
4
عنوان رمان: عنوان از دو کلمه‌ی همان+ همیشگی تشکیل شده. این دو کلمه به طور جداگانه درصد کلیشه‌ی زیادی ندارند ولی این عنوان تکراری است و قبلاً توسط فرد دیگری به کار رفته است. نویسنده باید عنوان را عوض کند. عنوان نشان از مرگ، به عنوان اتفاقی همیشگی و قطعی می‌دهد. جذابیت برای خواننده را ایجاد می‌کند و با مقدمه و بدنه ارتباط فلسفی دارد.



ژانر: تخیلی_ طنز در نظر گرفته شده است. ژانر قالب تخیلی است و در مورد روند و کار مأموران مرگ توضیح می‌دهد. ژانر طنز در قالب سخنان راوی به کار رفته است. ژانرها با داستان و بدنه همخوانی دارد.



جلد رمان: جلد با بدنه ارتباط مستقیم ندارد بلکه از نظر فلسفی و به طور غیر مستقیم مرتبط است. فونت و متن استفاده شده مناسب است. تصویر یک مرد در حال گذر از تونل، نشان دهنده‌ی اتفاقی است که هر انسانی باید به طور تنهایی از آن گذر کند و با رنگ‌های به کار رفته در آن مرتبط است. هرچند با بدنه ارتباط واضح ندارد.



خلاصه: اندازه‌ی مناسبی دارد و داستان را لو نمی‌دهد. جذابیت مناسب را دارد و با بدنه ارتباط غیر مستقیم ولی با عنوان، رابطه‌ی واضح دارد. واضح نبودن منظور جمله‌های آخر( سفارش همیشگی که بدون پرسید نظر ما سرو می‌شود) باعث تفکر خواننده می‌شود و به جذابیت آن می‌افزاید.



مقدمه: اندازه‌ی مناسب ندارد و بیش از حد طولانی است. چند جمله‌ی اول (داستان متعلق به مکانی تخیلی و زمانی تخیلی است و شرح یکی از معمول‌ترین وقایع زندگی بشری است که خودمان خوفناکش کرده‌ایم.)، در مورد داستان توضیحاتی داده و پس از آن شاهد درگیری بین دو قلم یا ذهن نویسنده هستیم. متن داستان را لو نمی‌دهد و به خاطر قلم طنز، خواننده برای ادامه ترغیب می‌شود.



آغاز داستان: در ابتدا شاهد درگیری‌های دو قلم و همچنین توضیحات هستیم ( یک نکته مهم فراموش شده را بهتر است قبل از شروع بگویم،(کسی هم اصلاً نفهمید که ناظر به اندازه مقدمه‌ ایراد گرفته) و... . در ادامه در مورد فضای کلی داستان توضیح داده می‌شود و خواننده متوجه فضای داستان در بیمارستان می‌شود (در یک بیمارستان تخیلی، در شهری که‌ وجود ندارد(اما‌ شما تصور‌ کن‌ وجود داره) یک رییس بیمارستان خیلی تخیلی و البته رومخی وجود داشت که تصمیمات خلق‌الساعه زیادی می‌گرفت، که هیچ منطق و شعوری نداشت. که خب البته چون رییس بود کسی را یارای مخالفت نبود و چون این شهر تخیلی کلاً هیچ بازرسی نداشت(ایراد نگیرید منطق داستانه) درنتیجه کسی هم خبر نمی‌شد این رییس روی اعصاب با تصمیمات روی اعصاب‌ترش چه‌ها که بر سر بیماران و حتی پرسنل نمی‌آورد.) و... . در کل، آغاز، آن‌طور که باید نیست و در واقع آغاز داستان جلوتر قرار گرفته که خواننده پس از خواندن مواردی که به آن اشاره کردیم وارد داستان می‌شود. ایرادات نگارشی، باعث بیش از حد طولانی شدن جملات شده که باعث کمتر شدن جذابیت می‌شود.



بدنه: بدنه سیر متعادل ولی یکسان برای یک داستان کوتاه را دارا بود. تکرار کلمات ثقیل و همچنین ابداعی از طرف نویسنده به صورت آگاهانه استفاده شده بود و به جذابیت آن می‌افزود. برای مثال کلمه‌ی «جان‌گیر».



سیر داستان: روند داستان مناسب بود. اتفاقات کلی تکراری بود ولی داشتن جزییات متفاوت، از تکراری شدن و خسته‌کننده شدن داستان جلوگیری می‌کرد: ( مأموران مرگی که یکی پس از دیگری وارد اتاق می‌شدند و تقاضای جان می‌کردند). همچنین اظهار نظر نویسنده، موردی جدید و جذاب برای خواننده به شمار می‌رفت.



میانه: داستان با ادامه‌ی روند جان‌گیری فرشتگان مرگ ادامه پیدا می‌کند و چیز جدید و غیر منتظره‌ای وارد داستان نمی‌شود که باعث یکنواخت شدن داستان می‌شود. نقطه‌ی اوج داستان، دیدار اولین مأمور با مرد بد داستان بود که با مقاومت از طرف او مواجه می‌شود و به زور او را می‌برد.



لحن و بافت: دیالوگ‌ها محاوره‌ای و گاهاً ادبی( با توجه به مخاطب مد نظر) و مونولوگ‌ها که در واقع اظهار نظر نویسنده و دوگانگی قلم‌ها محسوب می‌شود محاوره‌ای بود. متن داستان کلمات ادبی داشت ولی لحن و بافت آن محاوره‌ای بود.



دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات لازم را به مخاطب می‌دهند و از علائم نگارشی تقریباً درست و مناسب استفاده شده.

دیالوگ‌ها با توجه به مخاطب به دو دسته ادبی و محاوره تقسیم شده‌اند ولی مونولوگ‌ها همانطور که در بالا هم اشاره شد به صورت اکثراً محاوره‌ای بود.



شخصیت‌پردازی: تقریباً وجود نداشت و اطلاعات لازم را به خواننده نمی‌داد. این موضوع باعث کم شدن ارتباط مخاطب با شخصیت‌ها می‌شود.

بعد درونی تقریباً وجود نداشت و این برای شخصیت‌های داستان مشکل‌آفرین شد.

بعد بیرونی هم تقریباً وجود نداشت و ما فقط می‌دانستیم طبق گفته نویسنده، چهره‌ی چند تا از آنها زشت و چند تا از آنها قابل تحمل بودند.



توصیف مکان: متاسفانه توصیفات مکان زیادی وجود نداشت که این مورد باعث آشنا نشدن و درک نکردن مکان‌ها توسط خواننده می‌شود.



توصیف احساسات: گاهاً شاهد توصیفات احساسات بودیم. برای مثال در قسمتی از داستان متوجه شدیم که مرد از مامور مرگ احساس ترس می‌کند و نمی‌خواهد همراه او برود. برای یک داستان کوتاه تقریباً قابل قبول است اما می‌توانست بیشتر هم باشد.



زاویه دید: راوی که همان نویسنده بود داستان را تعریف می‌کرد و در طول داستان رعایت شده بود.



ایده و پیرنگ: زیبا و جدید بود و باعث جذب مخاطب می‌شد.



پایان داستان: داستان با وارد شدن مسئولین بیمارستان به اتاق جمع کردن اجساد به پایان می‌رسد که این پایان مناسب و قابل درک بود.



کشمکش و تعلیق: نویسنده از پتانسیل کشمکش و تعلیق استفاده کرده بود.

کشمکش‌های درونی تقریباً کافی نبود می‌توانست بهتر و بیشتر باشد.

کشمکش‌های بیرونی در مقایسه با بعد درونی بیشتر بود ما شاهد مقاومت‌های شخصیت‌ها برای مرگ بودیم.



نقاط ضعف: توصیفات مکان_ شخصیت‌پردازی _کشمکش‌های درونی



نقاط قوت: اشکالات نگارشی کم_ جلد داستان_ ایده و پیرنگ





نویسنده عزیز داستان کوتاه شما باعث لذت بردن من شد و همچنین از ایده به کار برده شده برای قسمت طنز داستان لذت بردم.



با آرزوی موفقیت
 

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
1,815
32,607
مدال‌ها
3
ممنون از راهنمایی تون و البته وقتی که گذاشتید💐
 

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,395
11,308
مدال‌ها
4
خواهش میکنم باعث خوشحالیه🌹
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین