جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا دامگاه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ویتامین با نام نقد شورا دامگاه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 247 بازدید, 7 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا دامگاه
نویسنده موضوع ویتامین
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط aoisora
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,748
23,194
مدال‌ها
10
عنوان: دامگاه
نام نویسنده: غزل معظمی
ژانر: پلیسی، درام
عضو گپ نظارت: (3)S.O.W
خلاصه:
با فرار از مرگ پا در دنیایی بی رحم و خارج از کنترل می‌گذارد اما او کنترل همه‌چیز را به دست می‌گیرد تا اینکه یک روز در دام مزدورهایی مرموز می‌افتد که حتی نمی‌داند از او چه می‌خواهند... .
 
موضوع نویسنده

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,748
23,194
مدال‌ها
10
Negar_۲۰۲۳۰۱۰۴_۱۲۲۱۵۸.png
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد داستان شما: @ویتامین
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
|کادر مدیریت تالار نقد|
 
موضوع نویسنده

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,748
23,194
مدال‌ها
10
به نام خداوند نون و قلم * خداوند آزادی و عشق و غم
عنوان:
دامگاه
عنوان از یک بخش تشکیل شده است و از نوع تک واژه و استاندارد است. عنوان داستانک با ژانرها، خلاصه، مقدمه، جلد و محتوای داستانک ارتباط دارد. عنوان داستانک کلیشه‌ای نیست.
ژانر:
ژانرها شامل پلیسی و درام می‌شوند و ژانر قالب داستانک پلیسی می‌باشد. در داستانک تمام ژانرهای نام برده استفاده شده است و این یک نکته‌ی مثبت برای داستانک محسوب می‌شود.
خلاصه:
خلاصه اندازه‌ی مناسبی ندارد و باید چند خطی بیش‌تر شود امّا به دور از کلیشه و مبهم است. خلاصه با عنوان، بدنه و ژانرها ارتباط دارد. در نتیجه‌ خلاصه‌ به زیبایی نوشته شده است.
جلد:
تصویر جلد با بدنه و خلاصه ارتباط دارد. فونت، شکل و چینش با ژانرها ارتباط دارد و جمله‌ی طلایی جلد با ژانرها مرتبط است. در نتیجه جلد مناسبی برای داستانک برگزیده شده است.
مقدمه:
مقدمه دارای اندازه‌ی مناسب است و با بدنه و ژانرها ارتباط دارد امّا ایده‌ی داستانک را آشکار می‌‌سازد. پس بهتر است نویسنده با بازی با کلمات مقدمه را مبهم‌تر سازد.
آغاز:
آغاز باعث کنجکاوی خواننده می‌شود و به دور از کلیشه و مبهم است. همچنین آغاز دارای توصیفات مکان، آواها و صداها است. در آغاز حال و مکانی که آشر در آن زندانی شده و همچنین این‌که چرا زیر‌دستانش یا به‌نوعی خانواده‌اش او را فروخته‌اند و اصلاً او به چه علت به این‌جا آورده و نگه‌داری شده‌ است را می‌خوانیم.
میانه:
میانه نسبتاً به دور از کلیشه است امّا اطلاعات را به سرعت به خواننده منتقل می‌کند و خواننده تا می‌خواهد متوجّه شود که ماجرا از چه قرار است، یک حقیقت جدید را می‌خواند و هضم این حجم از اطلاعات آن هم بدون اندکی درنگ، برای خانواده دشوار می‌شود. در حقیقت نقطه‌ی اوج داستانک چندان هم هیجان‌انگیز و به‌نوعی زیاد هم عالی نیست امّا می‌توان به همان انتهای داستانک یعنی زمانی‌ که آشر از دست آن افراد مجهول فرار و بعد به دست آدرین نجات می‌یابد اشاره کرد. پرش‌ها به گذشته و آینده به‌درستی انجام نگرفته است و باعث پیچیدگی داستانک شده است. چرا که نویسنده، قیدهای زمان را به‌جا نیاورده است و جزئیات ماجرا را به دنبال دیگری به خواننده منتقل می‌کند بدون آن‌که حتی بخواهد یادآوری کند که این زمان حال و آن زمان گذشته است و همین نکته سبب شده است که خواننده بعد از خواندن متن تازه متوجّه‌ی ماجرا شود.
لحن و بافت:
لحن حالت دیالوگ‌های محاوره‌ای و مونولوگ‌های ادبی دارد. لحن در تمام پست‌ها رعایت نشده و بافت یک‌دست نیست. چرا که در برخی از مونولوگ‌ها لحن از ادبی به محاوره‌ای تبدیل شده است.
سیر داستانک:
سیر داستانک آن‌قدر که باید متعادل نیست و گویی که تمام اتفاقات بر روی دور تند قرار گرفته باشند، یکی پس از دیگری و بدون مکث می‌افتند و خواننده زمانی برای درک آن‌ها ندارد و همین نکته باعث می‌شود که خواننده از خواندن داستانک پشیمان شود. سیر داستانک این‌گونه بود، که راوی در ابتدا آشر را زندانی در یک یک اتاقک قدیمی روایت می‌کند، که در ادامه فردی ناشناس وارد می‌شود و او و آشر به بحث با یک‌دیگر می‌پردازند و در این بین حقایقی نیز برملا می‌شود. در آخر آشر تصمیم می‌گیرد که فرار کند و پس از طی مسیری سخت خود را در پرت‌گاهی که در انتهای آن دریایی خروشان وجود دارد پرت می‌کند و در همین هنگام آدرین، آشر را پیدا کرده و او را نجات می‌دهد.
دیالوگ و مونولوگ:
تناسب میان دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها رعایت شده است. رمان دارای پست‌های تماماً دیالوگ محور و یا تماماً مونولوگ محور نیست امّا از علائم نگارشی به درستی استفاده نشده است.
شخصیت‌پردازی:
شخصیت‌پردازی به اندازه‌ی کافی و استاندارد استفاده نشده است و این ضعف بزرگی در داستانک محسوب می‌شود با این حال صفات اخلاقی شخصیت‌ها تناسب دارد.
توصیف مکان:
توصیف مکان به‌صورت غیرمستقیم و دارای اندازه‌ی مناسب است. البته که گاهی اوقات پیچیده می‌شود امّا در کل خوب است.
توصیف صداها و آواها:
تن صده، آواهای موجود در محیط، جهت صدا و حالت صدا به درستی به کار گرفته شده است.
توصیف احساسات:
توصیف احساسات به اندازه‌ی کافی استفاده شده است و این نکته‌ی مثبتی محسوب می‌شود.
زاویه دید:
زاویه دید حالت سوم شخص و اوّل شخص دارد و همچنین به موقع جابه‌جا شده و بی‌دلیل جابه‌جا نشده است.
کشمکش و تعلیق:
تعلیق از همان آغاز شروع شده است، این‌که آیا آشر نجات پیدا می‌کند؟ چه اتفاقی برای آدرین افتاده است؟ کلارا یا همان مالینا و پسرش توسط سباستین پیدا می‌شوند یا خیر؟ آشر چه‌گونه آیرن را کشته است؟ و... . کشمکش میان یک شخصیت یعنی آشر با شخصیت‌های دیگر که شامل افراد مجهول، سباستین، افراد دولتی و... صورت گرفته و از نوع بیرونی‌ است. در نتیجه هم تعلیق و هم کشمکش به‌درستی انجام شده است.
ایده و پیرنگ:
ایده و پیرنگ از نوع ایده خوب و پردازش بد است. با این‌که ایده‌ خوب و جالب محسوب می‌شود و نویسنده می‌تواند با یک پردازش عالی آن را به یک اثر زیبا و ماندگار تبدیل کند، امّا در پردازش ضعیف عمل کرده و همین پردازش بد، سبب شده که ایده‌ی خوب داستانک به کل نادیده گرفته شود. همان‌طور که در سیر داستانک هم عرض شد، آشر توسط افرادی ناشناس دزدیده شده و به مکانی غیرآشنا برده می‌شود، در ادامه او با یک فرد ناشناس، آشنا و با حقایقی در را*بط*ه با مالینا یعنی همسر برادرش سباستین و فرزند آن‌ها روبه‌رو می‌شود و بعد که جنازه‌ی قلابی آدرین، یعنی قابل اعتماد‌ترین رفیقش که او را در همان شش سالگی زمانی که توسط برادرش مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد نجات می‌دهد را مشاهده کرد امّا با سرنخ کوچکی متوجّه شد که این جنازه صحنه‌سازی است و آدرین در واقع زنده است، پس همین موضوع سبب می‌شود که امیدش برای نجات را به‌دست آورد و با نقشه‌ای فرار کند و در آخر به‌طور غیرقابل باوری به‌دست آدرین نجات یابد. می‌توان گفت همان نقشه‌ی آشر و نجاتش توسط آدرین، سهم بزرگی از پردازش بد داستانک را شامل می‌شود.
ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی زیادی در رمان وجود دارد که توصیه می‌شود ویرایش شود.
نقطه ضعف‌ و نقطه قوت:
نقاط ضعف شامل سیر نامتعادل، پردازش بد، نبود شخصیت‌پردازی و... می‌شوند و نقاط قوت شامل ایده‌ی خوب، عنوان مناسب، توصیفات به‌جا، خلاصه‌ی مفید و... می‌شوند.
سخن آخر منتقد:
این‌که یک نت را اشتباه بنوازی، اصلاً مهم نیست امّا این‌که بدون اشتیاق بنوازی، نابخشودنی‌ست.
همیشه با علاقه بنویسید و قلم‌تان مخلد بماند!
@aoisora
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
480
1,091
مدال‌ها
2
سلام خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتین😍🩵🩵 خسته نباشین🫂❤️❤️

راستش چندتا سوال داشتم میخواستم نظرتونو بدونم🥺
خودم با زیاد بودن اتفاقا و اطلاعات موافقم بنظر شما چندتاشونو حذف کنم متعادل میشه؟ مثل جریان‌کشته شدن آیرین

زیاد فلش بک به گذشته نخورد اکثر اتفاقات توسط دیالوگا گفته شد
تنها فلش بک خوابی بود که آشر موقع بیهوشی دید که البته حق با شماس باید اشاره میکردم که خواب بوده تا خواننده گیج نشه

و اینکه گفتین لحن از ادبی به محاوره تغیر می‌کرد. راستش نفهمیدم کجا رو منظورتونه لحن راوی کلا ادبی بود و دیالوگ و مونولوگ ها محاوره.

گفتین نجاتش توسط آدرین باعث پردازش بد بود یعنی آشر نجات پیدا نکنه و آخر داستان بمیره بهتر میشه؟؟

راجب ایراد نگارشی هم همه پارت هارو طبق چیزی که ناظر گفته بودن اصلاح کردم بجز دو پارت آخر البته ولی چشم دوباره نگاه میکنم اصلاح میکنم
ممنونم😍🩵🫂
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
480
1,091
مدال‌ها
2
اها راستی راجب شخصیت پردازی منظورتون توصیفات ظاهری شخصیت‌هاس؟؟
 
موضوع نویسنده

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,748
23,194
مدال‌ها
10
سلام خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتین😍🩵🩵 خسته نباشین🫂❤️❤️
سلامت باشید، وظیفه‌ست!
راستش چندتا سوال داشتم میخواستم نظرتونو بدونم🥺
بفرمایید.
خودم با زیاد بودن اتفاقا و اطلاعات موافقم بنظر شما چندتاشونو حذف کنم متعادل میشه؟ مثل جریان‌کشته شدن آیرین
در اصل توضیح مرگ آیرن درست است، چرا که خواننده کنجکاو می‌شود که بداند آیرن چه‌گونه مرده‌ است و با توضیح شما متوجّه می‌شود. منظور بنده این است که بهتر است جریانات به‌گونه‌ای دیگر بیان شود، این‌که تمام اطلاعات را یکی پس از دیگری به خواننده منتقل می‌کنید، خواننده را اذیت می‌کند. همچنین اصلاً نباید هیچ یک از اطلاعات را حذف کنید، چون اطلاعات‌ها هستند که داستانک را می‌سازند امّا سیر تند داستانک باعث شده که درک‌شان سخت شود.
زیاد فلش بک به گذشته نخورد اکثر اتفاقات توسط دیالوگا گفته شد

تنها فلش بک خوابی بود که آشر موقع بیهوشی دید که البته حق با شماس باید اشاره میکردم که خواب بوده تا خواننده گیج نشه
بله درسته چندان فلش بک در داستانک خوانده نشد منتها همین که تغییر اوّل شخص و سوم شخص را بیان نمی‌کردید، باعث پیچیدگی داستانک شده است.
و اینکه گفتین لحن از ادبی به محاوره تغیر می‌کرد. راستش نفهمیدم کجا رو منظورتونه لحن راوی کلا ادبی بود و دیالوگ و مونولوگ ها محاوره.
Screenshot_۲۰۲۳۰۶۲۴-۰۸۴۷۱۸_Chrome.jpg
Screenshot_۲۰۲۳۰۶۲۴-۰۸۴۷۴۵_Chrome.jpg
موارد دیگری هم وجود دارد امّا بنده این‌ها را برای مثال فرستادم.
در برخی موارد، راوی داستانک تغییر می‌کند بدون آن‌که شما مشخص کنید و همین علت سبب می‌شود تا خواننده اندکی درنگ کند تا بفهمد ماجرا از چه قرار است و در برخی موارد در میان جملات ادبی، واژگان محاوره‌ای مشاهده می‌شود.

گفتین نجاتش توسط آدرین باعث پردازش بد بود یعنی آشر نجات پیدا نکنه و آخر داستان بمیره بهتر میشه؟؟
خیر، منظور بنده این است که انتهای داستانک بسیار نامعقول و غیرواقعی است. این‌که به یک بارِ بعد از پریدن آشر در آب، آدرین بیاید و او را نجات دهد و بعد در همین لحظه داستانک به اتمام برسد عجیب است. چرا که شما توضیح ندادید در آخر چه بلایی سر مالینا و پسرش قرار است بیاید و یا این‌که سباستین چه کاری می‌خواهد انجام دهد و حتی اطلاعاتی که فرد ناشناس عرض کرد که آن‌ها را آشر می‌داند و به همین سبب مقام‌های دولتی به دنبالش هستند چیست. شما در داستانک تعلیق‌های بسیاری ایجاد کردید امّا در انتها تنها دو یا سه موردش را شرح دادید.
راجب ایراد نگارشی هم همه پارت هارو طبق چیزی که ناظر گفته بودن اصلاح کردم بجز دو پارت آخر البته ولی چشم دوباره نگاه میکنم اصلاح میکنم

ممنونم😍🩵🫂
بله درست است، ناظرتان هم خسته نباشند چون در بسیاری از پست‌ها رعایت شده است منتها در برخی واژگان به اندازه‌ی انگشت‌شمار ایراداتی وجود دارد که با یک ویرایش سطحی برطرف می‌شود.
اها راستی راجب شخصیت پردازی منظورتون توصیفات ظاهری شخصیت‌هاس؟؟
بله البته، چون بنده جز موهای مشکی فرد مجهول و جای زخم آدرین، دیگر هیچ اطلاعاتی در مورد شخصیت‌ها ندارم.
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
480
1,091
مدال‌ها
2
سلامت باشید، وظیفه‌ست!

بفرمایید.

در اصل توضیح مرگ آیرن درست است، چرا که خواننده کنجکاو می‌شود که بداند آیرن چه‌گونه مرده‌ است و با توضیح شما متوجّه می‌شود. منظور بنده این است که بهتر است جریانات به‌گونه‌ای دیگر بیان شود، این‌که تمام اطلاعات را یکی پس از دیگری به خواننده منتقل می‌کنید، خواننده را اذیت می‌کند. همچنین اصلاً نباید هیچ یک از اطلاعات را حذف کنید، چون اطلاعات‌ها هستند که داستانک را می‌سازند امّا سیر تند داستانک باعث شده که درک‌شان سخت شود.

بله درسته چندان فلش بک در داستانک خوانده نشد منتها همین که تغییر اوّل شخص و سوم شخص را بیان نمی‌کردید، باعث پیچیدگی داستانک شده است.


مشاهده فایل‌پیوست 157590
مشاهده فایل‌پیوست 157591
موارد دیگری هم وجود دارد امّا بنده این‌ها را برای مثال فرستادم.
در برخی موارد، راوی داستانک تغییر می‌کند بدون آن‌که شما مشخص کنید و همین علت سبب می‌شود تا خواننده اندکی درنگ کند تا بفهمد ماجرا از چه قرار است و در برخی موارد در میان جملات ادبی، واژگان محاوره‌ای مشاهده می‌شود.

خیر، منظور بنده این است که انتهای داستانک بسیار نامعقول و غیرواقعی است. این‌که به یک بارِ بعد از پریدن آشر در آب، آدرین بیاید و او را نجات دهد و بعد در همین لحظه داستانک به اتمام برسد عجیب است. چرا که شما توضیح ندادید در آخر چه بلایی سر مالینا و پسرش قرار است بیاید و یا این‌که سباستین چه کاری می‌خواهد انجام دهد و حتی اطلاعاتی که فرد ناشناس عرض کرد که آن‌ها را آشر می‌داند و به همین سبب مقام‌های دولتی به دنبالش هستند چیست. شما در داستانک تعلیق‌های بسیاری ایجاد کردید امّا در انتها تنها دو یا سه موردش را شرح دادید.

بله درست است، ناظرتان هم خسته نباشند چون در بسیاری از پست‌ها رعایت شده است منتها در برخی واژگان به اندازه‌ی انگشت‌شمار ایراداتی وجود دارد که با یک ویرایش سطحی برطرف می‌شود.

بله البته، چون بنده جز موهای مشکی فرد مجهول و جای زخم آدرین، دیگر هیچ اطلاعاتی در مورد شخصیت‌ها ندارم.
چشم همه رو اصلاح میکنم خیلی خیلی ممنون بابت توضحاتتون😍😍🩵


راستش آشر باتوجه به شناختی که از آدرین داشت مطمئن بود که میاد دنبالش باتوجه به چیزی که گفت آدرین از قبل متوجه تله‌هایی که برای اشر گذاشته بودن تا گیرش بندازن شده بود و حتی میخواست بهش هشدار بده ولی آشر گوش نمیداد برای همین مرگ خودشو صحنه سازی کرد تا توجه‌هارو از رو خودش برادره بتونه راحت نقشه بریزه و عملیش کنه
پرت کردن خودش هم از پرتگاه یجورایی از سر لجبازی بود و اینکه همیشه لحظات مرگ و زندگی مرگ رو انتخاب می‌کرد اما جون سالم بدر میبرد

راجب سباستین هم کلا بنده خدا هیچکاره بود آشر همیشه اونو دشمن و رقیب خودش میدید اما همونطور که اون بازجوعه گفت سباستین همیشه به عنوان برادرش حمایتش میکرده و نجاتش میداده اما این دفعه چون به‌نفعش نبوده کنار کشیده
 

aoisora

سطح
0
 
کاربر فعال
فعال انجمن
Apr
480
1,091
مدال‌ها
2
بازم ممنونم ازتون خسته نباشید😍😍🫂🫂
سعی میکنم توی ادیت بیشتر توضیح بدم تا جای ابهامی نمونه😁
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین