جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | رمان آلان قوا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط شاهدخت با نام نقد شورا | رمان آلان قوا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 430 بازدید, 11 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | رمان آلان قوا
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط AsAl°
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,749
38,027
مدال‌ها
25
نام رمان: آلان قوا
ژانر: عاشقانه
نویسنده: آرام
عضو گپ نظارت: (۵)S.O.W

خلاصه: گاهی اوقات زندگی خلاف میل پیش می‌رود، در جایی که انتظار نداری جوری غافلگیرت می‌کند که حیرت زده می‌شوی! مانند من! من دختری بودم که به دست وحشیان زنده بیرون آمدم و عاشق شدم! عاشق مردی از تبار سختی...
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,749
38,027
مدال‌ها
25
۱۵-۰۶-۵۴-downloadfile (1) (1) (1).jpg





بسم الله الرحمن الرحیم‌
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @*aram*
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Zahramohammadi

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد: @SHAHSANAM (:
@Tara Motlagh
 

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,572
مدال‌ها
4
به نام خدای مهرباني
عنوان:
آلان قوا از دو بخش تشکیل گشته که، آلان به معنای آراستگی و زینت است و قوا به معنای نیرو و توانایی می‌باشد. اما آلان قوا اگر در کنار هم باشند معنای زیبای وحشی را به ارمغان می‌آورد.
عنوان کلیشه ندارد و از نظر حجم مناسب است.
اما عنوان رمان تکراری بوده و توصیه می‌شود که عنوان عوض شود.
عنوان با خلاصه، مقدمه، ژانر هماهنگی خوبی دارد ولی، با سیر رمان ارتباط محکمی ندارد.
ژانر:
ژانر انتخابی، ژانر عاشقانه است. ژانر عاشقانه در رمان دیده نمی‌شود اما، ژانر درام در فضا حکم فرماست. بهتر است نویسنده قبل از ژانر عاشقانه، ژانر درام را جایگزین کند و ژانر انتخابی بعدی عاشقانه باشد. ژانر درام بیشتر نسبت به مشکلات و حوادث پی در پی رمان است. ولی ژانر عاشقانه، عشق آلای به مرتضی و عشق مرتضی به فرزندشان می‌باشد.

خلاصه:
خلاصه به زبان ادبی نگاشته شده و حجمش استاندارد است. در خلاصه به ژانر عاشقانه به خوبی اشاره شده و نویسنده با قلم دلربای خود به خوبی توانسته ابهامات کافی را به خلاصه‌ی رمان ببخشد و خلاصه سیر رمان را لو نمی‌دهد و از جذابیت خوبی برخوردار است.
خلاصه با عنوان، مقدمه، ژانر و سیر رمان مرتبط است.

جلد:
جلد، تصویر دست دو زوج را نشان می‌دهد که، دستان خود را در طبیعت سبز گرفته‌اند. جلد تصویر به خوبی ژانر عاشقانه را نمایان می‌کند و در نگاه اول خواننده به ژانر داستان پی می‌برد.
تصویر کمی ساده بوده ولی در عین حال قابل قبول است. از آن‌جایی که تصویر با عنوان، خلاصه، مقدمه و سیر رمان ارتباط کافی را ندارد؛ توصیه می‌شود که، نویسنده با سلیقه‌ی فریبای خود، جلد رمان را تغییر دهد.

مقدمه:
متنی‌ست ادبی که به قلم ستودنی نویسنده با مضمونی عاشقانه نگاشته شده است و جذابیت بالایی برای خواننده‌ی رمان دارد. نویسنده از عشق می‌گوید، از عشقی که او را از حصار سخت آزاد می‌سازد...
مقدمه دارای کلیشه نیست و با ژانر عاشقانه مرتبط است. حجمش استاندارد و مناسب بوده و با عنوان، خلاصه و سیر داستان مرتبط است.

آغاز:
داستان از جایی آغاز می‌شود که، آلای به پزشک می‌رود تا از وضعیت بچه‌ی درون شکمش آگاه شود. از آن‌جایی که بیماری ام اس داشته و هیچ پولی نداشته تصمیم بر سقط جنین خود می‌گیرد اما، مرتضی همسرش این اجازه را به او نمی‌دهد.
آغاز با ژانر عاشقانه مرتبط است اما ژانر درام در آغاز بیشتر دیده می‌شود.
آغاز کلیشه‌ای را دارا نیست اما، چند نکته‌ی مهم در این‌جا وجود دارد.
این‌که نویسنده در کل داستان، شخصیت پردازی درونی و بیرونی را کمی ضعیف عمل کرده است.
بهتر است که نویسنده با قلم فریبایش این نقص را بپوشاند.
احساسات، لحن و بافت، توصیف مکان، توصیف صدا و... عملکرد ضعیفی داشته است.
بدنه: بدنه داستان بیشتر سریع پیش می‌رود و از توصیفات کمی برخوردار است در کل بدنه‌ی داستان، بیشتر علائم نگارشی تعجب و ویرگول استفاده می‌شود.
هرچند گاهی در جای درست خود قرار می‌گیرند.

میانه:
میانه‌ی رمان اوج و فرود‌های سریعی دارد و کلیشه‌ای ندارد. معمولا داستان خیلی سریع به جلو حرکت می‌کند و توصیفات جذابی برای جذب خواننده ندارد. همچنین آغاز ابهام کافی را دارد.
نقطه‌ی اول اوج داستان زمانی است که آلای تصمیم به سقط جنین خود می‌گیرد، نقطه‌ی اوج دیگر این است که، مرتضی به داعش می‌پیوندد.
اتفاقات و بی‌محلی‌های مرتضی نسبت به آلای به خوبی احساسات خواننده را به بازی می‌گیرد.
نویسنده در شخصیت بیرونی و درونی، احساسات، لحن و بافت و توصیف مکان عملکرد ضعیفی داشته است.
میانه‌ی رمان عاشقانه‌‌ی کمی را داراست و بیشتر به خاطر مشکلات مکرری که در رمان رخ می‌دهد، پیشنهاد می‌شود که، ژانر درام جایگزین عاشقانه شود و یا ژانر عاشقانه دومین ژانر رمان باشد.

سیر رمان:
سیر رمان بیشتر سریع پیش می‌رود و دلیل آن توصیفات کم می‌باشد.
برای مثال زمانی که آلای آماده می‌شود و هنوز از خانه خارج نشده به عروسی می‌رسد.
یا زمانی که آلای به همراه مرتضی درون ماشین نشسته‌اند و به سفر می‌روند در آن‌جا مرتضی در چای آلای قرص ریخته بود. اما آلای آن چای را نخورد و بیهوش شد.
مشکلاتی از جمله احساسات شخصیت‌ها در رمان دیده می‌شود و یا همان شخصیت پردازی درونی که ضعیف است.
مثلا زمانی که مرتضی به آلای گردنبند هدیه می‌دهد اما احساسات مرتضی در این بخش ذکر نشده و نا معلوم است.
در بحث‌هایی که آلای و مرتضی با هم دارند، احساساتشان درست توصیف نشده و ضعف دارند.
در توصیف مکان هم زمانی که، به عروسی می‌روند اصلا مشخص نیست فضا چگونه است. در باغ هستند یا در تالار؟
بهتر است که نویسنده اشکالاتش را اصلاح کرده تا خواننده از خواندن رمان او خسته نشود.

مونولوگ و دیالوگ‌ها:
تناسب بین مونولوگ‌‌ها و دیالوگ‌ها به خوبی رعایت شده است.
در دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها، علائم نگارشی نادرستی به کار آمده است و که خواننده را گیج می‌کند. دیالوگ‌ شخصیت‌ها بر هم دیگر متمایز و مشخص‌اند و دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌رساند.
لحن و بافت:
لحن داستان در مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها محاوره‌ای است و این امر در همه‌ی پارت‌ها به خوبی رعایت شده است.

توصیف احساسات:
در توصیف احساسات نویسنده خوب به عمل نیامده و بیشتر اوقات به جای توصیف احساسات آلای با توضیح اتفاقات رمان را می‌گذراند.
مثال: حالا متوجه شدم مشکل آقا چیه! آقا مشکل داشت که چرا به جای ابومسلم مرتضی صداش زدم. کار سختی بود چون من از اینجا بودن و تغییر اسم و زندگیمون به شدت بیزار بودم هرچی به مرتضی می‌گفتم جوابگو نبود و دلش می‌خواست اینجا بمونیم تا زنده زنده، دفنمون کنن! دقیقاً مثل خانواده مریم، مریم به شدت مخالف اینجا بودن بود ولی شوهرش دلش می‌خواست اینجا بمونن و از آخر بعد از به دنیا آمدن بچه مریم، شوهر مریم به خاطر بمب گذاری و خود مریم رو هم کشتند فقط بچه اون‌ها صحیح و سالم بود و خدا می‌دونست زیر دست کی داره بزرگ میشه! از این می‌ترسیدم که این بلا هم سر من بیاد و بچه بی‌گناه من هم زیر دسته این وحشیا بزرگ شه!
و بهتر است جای مرور اتفاقات، بیشتر به احساساتی چون ترس، نگرانی، خوشحالی و... بپردازد.
شخصیت پردازی:
به توصیف شخصیت که شامل شخصیت پردازی درون یا رفتاری و همچنین بیرونی و ظاهری گفته می‌شود. شخصیت پردازی درونی در کل رمان ضعف دارد و شخصیت پردازی بیرونی، تقریبا ضعیف است.
زمانی که مرتضی به آلای می‌گوید که، او در چایش داروی بی‌هوش ریخته و او از آن خورده است.اما مشکل این‌جاست که آلای اصلا چای نخورده است.
یا زمانی که به عروسی می‌روند، اصلا ذکر نشد که از خانه خارج شدند، کجا بودند و یا خیلی از بخش‌های رمان جای توصیف بیشتر جملاتی قرار گرفته که، باعث بیش از حد تند پیش رفتن رمان می‌شود.
شخصیت‌ افراد درون داستان متناسب بوده و خوب بیان شده است.
توصیف مکان:
توصیف مکان‌ عنصر اصلی رمان است که به شکل گیری تخیلات خواننده کمک می‌کند.
اما در این‌جا نویسنده، در توصیف مکان بسیار ضعیف به عمل گرفته است.
مثلا زمانی که مرتضی و آلای به مرز روسیه می‌رسند اطراف آن‌جا را توصیف نمی‌کند و یا زمانی که به عروسی می‌روند مشخص نیست که فضای آن‌جا به چگونگی می‌باشد و همه‌ی این‌ها باعث سردرگمی و ایجاد شدن، تصوری اشتباه در ذهن خواننده می‌شود و قطعا نویسنده می‌تواند با قلم دلربایش این ضعف را رو به بهبودی ببرد.
توصیف صدا:
نویسنده در توصیف صدا به خوبی عمل کرده؛ ولی کمی ضعف در آن مشاهده می‌شود آن هم این است که توصیفات دقیق نیست و در حد ساده است و این امر در کل داستان پا برجاست.
نویسنده می‌تواند با استفاده از کلماتی به دور از کلیشه است، توصیفاتی عالی را برای داستان بسازد.
زاویه دید:
داستان توسط اول شخص یعنی شخصیت آلای تعریف و در همه‌ی پارات‌ها رعایت شده است. انتخاب نویسنده برای استفاده از اول شخص با توجه به ژانر انتخابی داستانش، کاملا مناسب و خوب بوده است و این می‌تواند، راه نویسنده را برای ساخت کشمکش و تعلیق باز کند.

کشمکش و تعلیق:
داستان اوج و فرود مناسبی دارد و می‌تواند به خوبی ذهن خواننده را به خود درگیر کند.
کشمکش و تعلیق درونی آلای در افکار خود کمی ضعف دارد و جای این‌که به فکر راه حلی باشد و یا احساساتی همچون نگرانی، ترس و... را بیان کند، بیشتر اوقات در ذهنش اتفاقات را توضیح می‌دهد.
اما در کشمکش و تعلیق بیرونی آلای با افراد دیگر و وضعیتی که ناخواسته درونش گیر افتاده است، به خوبی دیده می‌شود.

ایده و پیرنگ:
ایده‌ی داستان در رابطه با زن جوانی به نام آلای است که، با همسرش مرتضی که از قضا معتاد است زندگی می‌کند و از او بچه‌دار است.
آلای به بیماری ام اس گرفتار است و توان تهیه‌ی دارو‌ها را ندارد. مرتضی مجبور می‌شود، برای پول در آوردن دست به آخرین پیشنهاد بزند و عضو داعش شود. زمانی که عضو داعش می‌شود به همراه آلای به روسیه برود و...
ایده و پیرنگ اگر چه کلیشه دارد اما، قلم زیبای نویسنده آن را بر طرف می‌کند.
ایده و پیرنگ عالی بوده؛ ولی پردازش آن خیلی خوب نبوده و داستان خیلی سریع پیش‌ می‌رود.
توصیفات کم بوده و بهتر است همان‌طور که، نویسنده ایده‌ی خوبی را ارائه داده، پردازش خوبی را نیز‌ تقدیم نگاه خوانندگان کند.

ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی به شدن در متن دیده می‌شود؛ اکثر علائم نگارشی در جای اشتباهی استفاده شده است.
مثال:
در دیالوگ‌ها، به جای علامت سوال از علامت تعجب استفاده شده.
به جای ویرگول از نقطه و به جای ویرگول از علامت تعجب استفاده شده است و...
از پارت اول رمان تا پارت‌های بعد علائم نگارشی خیلی بیشتر شده و به نظر می‌آید متن نیاز به بازنگری و ویرایش دارد و افعال در جای دست و متناسب را فاعل قرا گرفته است.
ایرادات املایی نیز در متن دیده می‌شود:
اون ها✖ اون‌ها✔
آنها✖ آن‌ها✔
تبعید از او✖ تبعیت از او✔
زیر دسته✖ زیر دستِ✔
پروبال✖ پر و بال✔
می‌کشنمون✖ می‌کشن‌مون✔
مراسمشون✖ مراسم‌شون✔
گوشه نشستیم✖ گوشه‌ای نشستیم✔
خداحافظیش✖ خداحافظی‌اش✔
شونه ام✖ شونه‌ام✔
کار فقط✖ کاش فقط✔
و...
نقاط قوت:
خلاصه، مقدمه، ایده و پیرنگ، کشمکش و تعلیق و...
نقاط ضعف:
جلد، آغاز، میانه، سیر رمان، عنوان، توصیف مکان، شخصیت پردازی و...

سخن منتقد:
هر کسی قلم زیبای خودش رو داره...
و باید بگم از خوندن رمان شما لبریز از لذت شدم و مطمئنم تو خیلی می‌تونی، خیلی!
پس پر قدرت ادامه بده؛ چون من منتظر خوندن ادامه‌ی داستانت هستم‌.
همیشه اولش سخته اولش ایراد داریم اما، وقتی به جلو که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم این سختی‌ها ارزشش رو داشت.
امیدوارم همیشه موفق باشی♡
@*aram*
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

AsAl°

سطح
1
 
کپیست انجمن
کپیست انجمن
Feb
2,815
11,068
مدال‌ها
4
مرسی از نقدت گلم
ولی اونجا که گفتی مرتضی معتاده، نیست و فقط دوستاش برای کشیدن مواد به خونه‌ی اونها میان و اینکه خوردن چای توسط الای هم اینکه نه گفته شده خورده و نه گفته شده نخورده و بعد برای جلد با توجه به ژانر اون رو انتخاب کردم و در پارت های دیگه مشخص میشه.
 

AsAl°

سطح
1
 
کپیست انجمن
کپیست انجمن
Feb
2,815
11,068
مدال‌ها
4
گلی آغاز و عنوان رو درست کردم، دیگه آغاز و عنوان مشکلی نداره؟
 

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,572
مدال‌ها
4
مرسی از نقدت گلم
ولی اونجا که گفتی مرتضی معتاده، نیست و فقط دوستاش برای کشیدن مواد به خونه‌ی اونها میان و اینکه خوردن چای توسط الای هم اینکه نه گفته شده خورده و نه گفته شده نخورده و بعد برای جلد با توجه به ژانر اون رو انتخاب کردم و در پارت های دیگه مشخص میشه.
باش گلم هرجور راحتی ولی خب با توجه به مشکلات بهتره اول ژانر درام بزاری بعد عاشقانه
بعد جلد تصویر به نظرم قشنگه اما با رمان مرتبط نیست.
و این‌که علائم نگارشی هم درست کن.
و خیلی داستان رو تند پیش نبر و زیاد از *** این استفاده نکن
علائم نگارشی هم حتما درست کن گلم موفق باشی
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: AsAl°

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,572
مدال‌ها
4
خوبه‌گلم آغاز بهتر شد فقط بعد فعل اگه (که) بیا باید کاما بزاری
نشستم که،
و زیاد از (!) استفاده نکن و زیاد هم *** از این.
آغاز تا حدی خوبه اما باز هم توضیح میدی مثلا وارد خونه شدم و کیفم رو پرت کردمو...
بهتره توصیف کنی!
در رو باز کردم و وارد خونه شدم. کیفم رو وسط سالن پرت کردم و...
این یکم بهتره و خیلی داستان رو سریع پیش نبر آفرین
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: AsAl°

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
561
3,572
مدال‌ها
4
یابان یعنی چی؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین