«به نام حق»
نویسنده: Pari
عنوان:
ایما به معنای یک اشاره یک رمز میتونه نام خوبی باشه.
جلد:
به راحتی با دیدن جلد میشه به ژانر رمان پی برد.
ژانر:
ژانرها با رمان مطابقت دارند و ژانری اضافه و کم نیست.
خلاصه:
یک خلاصه هنرمندانه که کم و بیش مبهم هست که خواننده رو جذب میکنه تا بفهمه قضیه از چه قراره؟ اما از اشخاص گفته نشده که این یه جورایی شبیه مقدمه میکنتش بهتره از شخصیت اول رمان گفته بشه.
مقدمه:
کوتاه و در عین حال زیباست، اما خواننده رو اماده نمیکنه، هنرمندانه کنار هم چیدن کلمات درخشش مقدمه رو به خوبی به رخ میکشه.
میتونید مقدمه رو افزایش بدید و کوتاه رهاش نکنید.
ایده اصلی رمان:
ایده کاملاً تازهای داره یه جاهایی ضعف نه چندانی هست و اما جای پیشرفت باقی هست.
شروع:
یه شروع که گذشته بیان شده نویسنده به راحتی خواننده رو جذب میکنه، ولی چرا یههو لحن و گفتار رمان از ادبی به محاورهای تغییر کرد؟ درسته میتونه به رمان درخشش ببخشه اما تعویض لحن به همون اندازه جذابیت رو منتقل میکنه.
میانه:
خواننده یه حس نسبتاً خوب به رمان داره، اولش یکم بیحوصله هست واسه خوندن، اما کمکم هیجانش نسبت به بقیه رمان بیشتر میشه و اینا همه به خاطر ایده و قلم نویسنده هست.
پایان:
ندارد ( در حال تایپ )
دالیوگ و منولوگ:
منولوگها نه زیاد طولانی نه زیاد کوتاه بودند و دیالوگها هم با نگارش درست نوشته شده بودند، درون منولوگ خواننده از حس جمله دیالوگ آگاه میشه و انتقال حس به اهمیت رمان کمک میکنه.
پیرنگ رمان:
سیر رمان به شدت به باور پذیری و عادی جلوه دادن رمان کمک میکنه پرشها درست از روی قضایا حتما باعث میشه که خواننده نسبت به ادامه رمان سرد نشه یه جاهایی توقع داشتم مثل ایده نو جملات تکراری و به کار برده شده، نباشند و همه سرچشمه از ایده تازه رمان بگیرند اما نوشتن یکسری از جملات که در بیشتر از رمانهای ترسناک دیده میشه کیفیت رو پایین میاره، مثلا درون رمان های جنگیر و احظار روح جملات مشابه زیاد پیدا میشه اما من توقع دارم این رمان با برخی از رمانهایی که با ژانر ترسناک نوشته شدند تغییر به خصوصی داشته باشه و سرعت پیشروی رمان در کثری از ثانیه تغییر نکنه... .
جزر و مد رمان:
کشمکشهای (بحثی) بین شخصیتها و خوددرگیری درونی شخصیت اول همه عالی بودن و نمیشه گفت خوددرگیریهای درونی حوصلهسربر هستند بلکه نویسنده توانییشو داره که این درگیریها رو خوب جلوه بده.
شخصیت پردازی و چهره پردازی:
نام اشخاص به جا و خوب تایین شده بود به مرور و گذشت زمان از چهرههای اشخاص گفته شده بود، هیچچیز کلیشهای نبود، اما نباید روی یکی از عضا صورت متمرکز باشید شما شخصیت رو مقابل معشوقه قرار بدید و اون از چهره عشقش تعریف کنه تا سوالی که " بقیه اعضای صورتش؟ هیکلش؟ " چطوریه رو از ذهن خواننده بیرون کنید.
فضاسازی:
فضاسازی باید یه تصور درون ذهن خواننده ضاهر کنه بیمورد توضیح دادن درباره مکان و بیموقع بیان کردن فضاسازی باعث میشه که اهمیت رمان رو پایین بیاره که من همچین موردی ندیدم.
حالت رمان:
حرکاتی که شامل تفکر، ترس، فرار،خشونت و ... میشدند هم به جا و درست بیان شده بودند اما بعضی مواقع بهتره یک اتفاق از این حالت سرچشمه بگیره وقتی فکر میکنه به یه نتیجه برسه وقتی از خشونت صورتش به سرخی میزنه و رگ گردنش متورمه حرصش رو سر دیوار یا و درگیری بحثی بین افراد پیش بیارید ولی توجه داشته باشید طولانیتر از حد معقول نشه.
بافت رمان:
سوالی درون ذهن خواننده به جا نمیمونه اگر سوالی پیش بیاد به زودی به جوابش خواهد رسید که این خوبه اما هر خوانندهای یه حدسیاتی میزنه که ممکنه چنین بشه، اما بعضی مواقع وقوع اون اتفاق میتونه خوب و هیجان بخش باشه و بعضی مواقع اینکه خواننده نسبت به خوندن ادامه رمان تردید پیدا کنه، پس حواستون به بافت رمان باشه.
گفتار رمان:
در شروع رمان من لحن ادبی رو دیدم، چرا؟
بهتر بود از همون اول، لحن محاورهای رو در پیش بگیرید.
باور پذیری:
ما از یه رمان تخیلی ترسناک باورپذیری رو زیاد توقع نداریم اما قلم باید طوری باشه که نویسنده درون ذهنش جمله " اینا همش دروغینه" شکل نگیره و سرد بگذره در این ژانر رمان باید هیجان کار بالا باشه که خوشبختانه قابلقبول بود.
پروبال داده شدن:
شما روی یک قضیه تمرکز دارید اما همین قضیه رو به شاخههای نازکی ادامه داده بودید ولی من توقع دارم در طول گذر اتفاقات یه اتفاق قابل پیشبینی رخ بده که ضربه فکری دیگه باشه مثلا این که یک دشمن دیگه پاش وسط بیاد که هم با اون دسته شیطانی دشمنی داشته باشه هم بهراد که یه شخص مسلمانه.
جذابیت رمان:
رمان خوب جلوه داده شده بود، نگارش درست و دیالوگ و مونولوگ درست رفتار های درست و باورپذیر اسمهایی که به جا و ساده گذاشته شدند و کلیشه ای نبودن و ایدهای نو همه باعث جذب خواننده میشن اما توقع دارم بیشتری دارم اگر اتفاقات و مواردی که گفتم رو انجامشون بدید حتما میتونه رمان خوبی در دسته ترسناک و تخیلی باشه.
هدف رمان:
هدف این رمان به معنای واقعی کلمه هیجان هست که کسی که این ژانر رو میخونه جزء هیجان چیزی نمیخواد.
درست نویسی:
نگراش درست دیالوگ و مونولوگ ادامه دادن و ندادن جملات، انتقال حسها با نگراش درست همه از نقاط قوت این رمان هستند.
🪶قلمتون مانا