به نام خدای قلم
نقد شورای رمان ریتم ضربان قلب
اثر: مینا جم
🌈عنوان:
عنوان رمان شما، ریتم ضربان قلب بود. این نام به دور از کلیشه بود و ترکیب خاص و جالبی داشت که خبر از خلاق بودن نویسنده میداد.
این عنوان از سه واژه تشکیل شده بود:
ریتم . ضربان . قلب
ریتم به معنای ضرب آهنگ و ضربان هم که همان ضربان است. این نام بیشتر به ژانر عاشقانه در رمان شما میخورد. البته، حضور کلمه کلیشهای قلب را در رمان شما نمیتوان نادیده گرفت.
نام رمان شما با محتوای رمان هماهنگی کامل را دارا بود. عنوان رمان شما جذابیت خودش را داشت و باعث جذب خواننده میشد
ژانر:
ژانر رمان شما عاشقانه، اجتماعی، تراژدی بود. ژانر عاشقانه بیشتر بر بدنه غالب بود و در اکثر صحنههای رمان قابل مشاهده بود. ژانر تراژدی ۳۰ درصد رمان را در بر گرفته بود. اما ژانر اجتماعی(به جز مسئله کنکور) زیاد بر بدنه غالب نبود.
خلاصه:
خلاصه رمان شما کلیشهای نبود. خلاصه بیش از حد به خوانندگان اطلاعات میداد. اگر کمی مبهم و گنگ نوشته شود بهتر است. خلاصه با نام، ژانر و محتوای رمان همخوانی داشت.
مقدمه:
مقدمه رمان شما کلیشهای نبود و معلوم بود که خودتان آن را نوشتهاید. مقدمه کاملا قابل درک بود.
مقدمه رمان شما با ژانر و محتوا همخوانی کامل را دارا بود.
آغاز:
با عذر خواهی آغاز رمان شما بسیار کلیشهای بود. آغاز رمان شما بیشتر با ژانر اجتماعی در ارتباط بود.
شروع رمان شما مخاطب جذب نمیکرد(چون کلیشهای بود و کنجکاوی ایجاد نمیکرد. شروع رمان شما پیچیده نبود.
سیر:
سیر رمان شما میانه بود. تبریک میگم! شما در این مورد خیلی خوب عمل کرده بودید. اطلاعات رو ذره ذره به خورد رمان میدادید. به طوری که اینقد زورگذر باشد که خواننده موضوع را نفهمد، نه آنقدر کند بود، که خواننده از رمان خسته شود و رمان را نصفه نیمه رها کند.
دیالوگها و مونولوگها:
اندازه دیالوگها نسبت به مونولوگها نسبتا خوب بود.با مدیریت نویسنده، رمان دچار روزمرگی نشده بود. دیالوگها مبهم نبودند و هر نفر مناسب شان و شخصیت خودش صحبت میکرد.
ایده اصلی رمان:
ایده رمان شما، راجع به دختری به اسم نفس بود که عاسق یک پسر بود که او را رها کرده بود اما نه به خواسته خودش! ایده رمان شما به دور از کلیشه نبود. اما پردازش جالب رمان ایده کلیشهای رمان را پوشانده بود. قلم نویی داشتید و این ذوق خاصی که در رمان خود بهکار بردید، بسیار مرا به وجد آورد!
زاویه دید:
زاویه دید رمان شما، اول شخص بود. یعنی از زبان نفس گفته میشد. البته این زاویه دید پرش داشت. یعنی از نفس به آرمان که البته این پرش بهجا بود.
باورپذیری:
رمان شما از باورپذیری بالایی برخوردار بود. این اتفاقات در جامعه امروزی بسیار اتفاق میافتد.
شخصیت پردازی:
در این رکن، کار شما در حالت متوسط رو به بالا قرار داشت.
به وضوح مشخص بود که نفس دختری مهربان، احساساتی و حساس، ترسو و در عین حال مغرور است.
چهره پردازی:
این رکن، به مقدار کافی رعایت نشده بود و من چیز زیادی از قیافه نفس و خانوادهاش و در عین حال آرمان نمیدانم.
بافت:
بافت رمان شما محاورهای بود. با مدیریت نویسنده، تداخل لحن نداشتیم و همهچیز رعایت شده بود.
توصیفات:
⚘احساسات: توصیف احیاسات در همه لحظات رمان به طور عالی رعایت شده بود و مشکلی نمیدیدم.
⚘حالات: توصیف حالات در سطح متوسط رو به بالا قرار داشت. اما به خوبی میتوانستیم حالت کاراکترها را در ذهن تجسم کنیم.
⚘مکان: توصیف مکان در سطح متوسط رو به پایین قرار داشت و به خوبی مکانها را نمیتوانستیم تجسم کنیم.
⚘ظواهر: این رکن، به مقدار کافی رعایت نشده بود و من چیز زیادی از قیافه نفس و خانوادهاش و در عین حال آرمان نمیدانم.
🌈پروبال دادن:
نویسنده به خوبی توانسته بود به ایده رمانش پر و بال بدهد و این رکن به دور از کلیشه بود.
امیدوارم همیشه موفق باشی مینای عزیزم🌹❤
@Mina-j