جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا رمان طلسم ماه | مطهره شیح آبادی کاربر انجمن رمان‌ بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط سارا حیدریان با نام نقد شورا رمان طلسم ماه | مطهره شیح آبادی کاربر انجمن رمان‌ بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 231 بازدید, 3 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا رمان طلسم ماه | مطهره شیح آبادی کاربر انجمن رمان‌ بوک
نویسنده موضوع سارا حیدریان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Motaharah-sh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
May
779
3,677
مدال‌ها
5
🔶کد رمان: 00101
نام رمان: طلسم ماه.
نویسنده: مطهره شیخ آبادی @Motaharah-sh
ژانر: معمایی، تخیلی، عاشقانه

خلاصه:
آیدان برگزیده ملکه خورشید!
دختری که باید ماه ابدی رو کنار بزنه و شب و روز رو به سرزمین سندرا برگردونه و طلسم تاریکی رو نابود کنه؛ اما تو این راه باید... .
 

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,388
مدال‌ها
7
به نام خدا​

نقد رمان طلسم ماه توسط: @Nahal.hmdn

عنوان:

در ابتدا اولین چیزی که در رمان به چشم میخورد عنوان رمان است. عنوان طلسم ماه نامی خوب و متناسب بود. در معنای لغوی آن به چنین نتیجه ای خواهیم رسید: طلسم به معنا جادو شده یا نفرین شده می‌باشد. پس درکل میتوان کل ماهی که دچار جادو یا طلسم شده است.نام جذاب و خوبی بود و با اینکه کلیشه ای نبود ولی کلمه ی نویی هم دارا نبود.عنوان شما ترکیبی بود و تقریبا کنجکاو کننده. البته نه آنقدر که خواننده را وسوسه به خواندن آن بکند. عنوان رمان با ژانر نیز در ارتباط بود و این را نکته ای مثب میشد تلقی کرد. کلمه نو نبود و خواندن عنوان راحت بود. با بدنه رمان نیز ارتباط تنگاتنگی داشت. این عنوان خود را به راحتی در متن خود را جا کرده بود و در کل عنوانی ساده و خوبی بود.

ژانر:

مشکلی که ژانر شما داشت این بود که معنای علمی-تخیلی را با فانتزی اشتباه گرفته بودید. ژانر تخیلی که شما نوشته بودید جزو ژانرها حساب نمیشوند و درستش باید (علمی-تخیلی) باشد. گرچه این ژانر اصلا با متن شما در ارتباط نبود و بهتر بود بجای ژانر"علمی-تخیلی" از ژانر ”فانتزی" استفاده میکردید.قطعا ژانر فانتزی در رمان شما غالب تر بود. گرچه اکثر اوقات ژانر عاشقانه نیز دیده میشد ولی انتخاب ژانر معمایی انتخاب درستی بود. اعصطا شدن قدرت به آیدان یا قدرت های باور نکردنی او و همه و همه اینها نشانی از ژانر فانتزی میدادند. از ژانر عاشقانه هم مثال هایی میتوان زد مانند عشقی آتشین و فانتزی که بین ماکان و آیدان رخ داد. معمایی هم ژانر خوبی در رمان بود. مجهول بودن و جستجو در پی حقیقت به خوبی این ژانر را نشان داده بود.

خلاصه:

خلاصه رمان بسیار کوتاه بود و این نشان میداد که وقت کافی برای نوشتن آن نگذاشته اید. خلاصه ای که شاید تنها یک خط بود.

"آیدان برگزیده ملکه خورشید
دختری که باید ماه ابدی رو کنار بزنه و شب و روز رو به سرزمین سندرا برگردونه و طلسم تاریکی رو نابود کنه؛ اما تو این راه باید... .

خلاصه شما حالتی قصه وارانه داشت. کلمات ساده بودند و کلمه ی ثقیلی در خلاصه وجود نداشت.آرایه ادبی در خلاصه نبود و همه چیز عامیانه و روان بود. در خلاصه شما جمله ی باز وجود داشت. دقیقا در آخرین جمله تان جمله ی بازی دیده میشود. خلاصه به اندازه کافی جذابیت نداشت و متاسفانه کنجکاو کننده نبود. شما باید وقت بیشتری برای خلاصه بگذارید. چون خلاصه اولین چیزی است که پس از نام به چشم میخورد. اطلاعات زیادی به ما دادید. حجم اطلاعات باید کم بشوند و اینگونه شاید کنجکاوکننده تر شود. بهتر بود که ما نمیفهمیدم که آیدان برگزیده خورشید است و قرار است طلسم ماه راه بشکند. چون شما به اندازه کافی با نام رمان به اطلاعات افزوده اید.در کل روی این بخش از رمان بیشتر کار کنید.

مقدمه:

رمان شما فاقد مقدمه بود. بهتر بود که مقدمه ای همرنگ با فضای رمان و ژانر آماده میکردید.

آغاز:

آغاز رمان خوب بود. دختر و پسری که خواهر و برادر هستند و گویی به جنگل سفر کرده اند و در زمانی که برادر آیدان را ترک میکند،پروانه سفید رنگی روی دستان آیدان مینشیند و او را به قلمرو خورشید میبرد. آغاز خوب و نویی بود. با ژانر رمان کامل در ارتباط بود و میتوان گفت کنجکاو کننده بود. در هر حال آغاز جذاب و خوبی بود.

سیر:

سیر رمان به هیچ عنوان خسته کننده نبود. ولی اتفاقات پشت سر هم میافتادند و خواننده فرصت هضم کافی را نداشت.شاید باید از اتفاقات مهم رمان آنقدر زود عبور نمیکردید. سیر رمان تند بود. فراز رمان باید با فراز و نشیب هایی همراه میشدکه خوشبختانه این اتفاق افتاده بود.البته اندکی باید به بخش هیجان انگیزش هم افزوده میشد ولی در کل سیر خودبی بود و با ژانر هم در ارتباط بود.

شخصیت پردازی:

آیدان دختری مهربان و دلسوزی است که حاضر شد به دوستش که خون آشام بود و برای او خطر داشت کمک کند. او کمی لجباز است ولی شخصیت خوب و جذابی دارد.محتاط است و در مقابل خطر خودش را زد میبازد.

ماکان شخصی عاشق است. اون هم مانند آیدان بی خبر از عشق، عاشق شده.عاشق فردی که تا به حال او را ندیده است. به نظر می آید که کمی مغرور باشد ولی عاشق بودنش توانسته به این ویژگی غلبه کند.

از ویژگی های ظاهری اطلاعاتی در دسترس نیست. به نظر می آید بهتر بود که روی ظواهر بیشتر کار میکردید.شخصیت ها تک بعدی بودند و بُعد های زیادی نداشتند. دیالوگ هایشان نیز با هم تمایز داشتند و این نکته خوبی بود.اما بعضی از اوقات اتفاقاتی می افتاد که چه بسا برای خواننده تعجب آور بود ولی شخصیت داستان واکنش چندانی نداشت. بهتر میتوان گفت که شخصیت ها رفتار هایی گاهی باور ناپذیر از خود نشان میدادند

توصیفات:

مکان:

مکان نیز در رمان زیاد تعریف نشده بود. نویسنده سعی زیادی برای شناساندن آن به ما نمیکرد. ولی گاهی اوقات هم غیر مستقیم این توصیفات را به ما میرساند که این نکته مثبتی است.

ظواهر:

همانطور که گفته شد، ظواهر اشخاص تعریف چندانی نشده بود. بهتر بود که این توصیف را بهتر میشناساندید.

حالات:

حالات کمترین توصیفی بود که به آن توجه شده بود. بیشتر اوقات ما حالات را در پشت دیالوگ نمیدیدیم و این نکته خوبی نیست. حالات باید در پشت دیالوگ قرار بگیرند

احساسات:

توصیف احساسات متوسط رو به بالا بود؛ گاهی خیلی مستقیم به آن اشاره میشد اما همینکه این توصیف خوب به کار برده شده بود را هم میتوان یک نکته مثبت در نظر گرفت.

دیالوگ و مونولوگ:

حجم دیالوگ ها و مونولوگ ها با هم تناسب کافی داشت. حجم اطلاعات در دیالوگ ها رعایت شده بود.گاهی در موقعیت هایی برمیخوردیم که دیالوگ ها به لوکیشن داستان نمیخوردند که این قابل تصحیح است. دیالوگ ها با شخصیت ها هم خوانی داشتند و شان و احترام آنها کاملا با شخصیت در ارتباط بود.

متاسفانه تا اینجا به دیالوگ ماندگاری بر نخوردیم.

زاویه دید:

زاویه دید در رمان از زبان اشخاص بود. به دلیل تغییر زاویه دید، خواننده سخت میتوانست با آن ارتباط برقرار کند. بهتر بود از یک زاویه دید استفاده میشد.

پیرنگ:

طرح اصلی داستان راجب دختری به نام آیدان بود که به دلایلی ملکه ی خورشید او را برگزیده اعلام کرده بود و از او خواسته بود طلسم ماه را بشکند. برای شکستن طلسم ماه اول می بایست معشوق خود را پیدا کند. در این راه با خون آشامی روبرو شد و به آن خون آشامِ نفرین شده کمک کرد. سپس معشوق خود را پیدا کرد و به کمک او خواستار شکست طلسم ماه شد.

نویسنده خوب توانسته بود پیرنگ را رعایت کند. اتفاقات پشت سر هم و به ترتیب درستی میافتادند و در کل پیرنگ داستان خیلی خوب رعایت شده بود.

نثر:

نثر رمان محاوره ای بود.بافت در کل رمان محاوره ای بود و پرشی در آن ایجاد نشده بود. میتوان گفت این بافت انسجام کافی را داشت.

صحنه پردازی:

صحنه پردازی رمان زیاد جالب نبود. از فصل ها و مکان ها اطلاعاتی در دسترس نیست. و رسوم خاصی هم ندارند. بهتر بود روی صحنه پردازی رمان خیلی بیشتر کار میکردید.

ایده:

ایده رمان تقریبا خوب بود. زیاد نو نبود ولی کلیشه ای هم نبود. پردازش ایده تقریبا مناسب بود ولی میشد که روی آن بیشتر کار کرد.

باورپذیری:

باور پذیری رمان در سطح متوسط رو به پایینی وجود داشت. اینکه یک انسان به طور ناگهانی خانواده خود را فراموش کند و به قدرت های خود بپردازد کمی باورناپذیر بود. انسان ها در موقعیت های مختلف رفتار های مختلفی از خود نشان میدهند. قطعا دوری از خانواده برای هر کسی سخت است. ولی شخصیت شما اینطور نبود. خیلی سریع دوری از برادرش را فراموش کرد و به شکست طلسم ماه پرداخت. این رفتار دور از انتظار بود.



قلمتان ماندگار و خسته نباشید
 

Motaharah-sh

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jun
133
476
مدال‌ها
1
اما آیدان فقط با شکستن طلسم ماه می‌تونه به برگشتن فکر کنه، پس در واقع اگر اون تلاش می‌کنه طلسم رو بشکنه فقط برای اینه که برگرده
 

Motaharah-sh

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jun
133
476
مدال‌ها
1
آیدان، دختری که مانند همه‌ی ما زندگی عادی داشت ولی سفر به جنگل و رخ دادن اتفاقاتی باور ناپذیر! باعث شد که بفهمد او کسی است که می‌تواند به مردمی که با قدرت‌های خاص متولد می‌شوند و می‌میرند کمک کند و در این میان او بایستی، طعم شیرین عشق واقعی را بچشد تا عدالت و آرامش برقرار شود.
این خلاصه چطوره؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین