جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | زخم ناسور

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Tara Motlagh با نام نقد شورا | زخم ناسور ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 180 بازدید, 2 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | زخم ناسور
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Raaz67
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,741
45,667
مدال‌ها
7
نام رمان: زخم ناسور
ژانر: عاشقانه
نویسنده: saye
عضو گپ: S.O.W(3)
خلاصه: این رمان داستان زندگی فردیست که پس از پشت سر گذاشتن مشکلات به دنبال یک فرصت دوباره برای شروع یک زندگی جدید است اما این‌بار و در زندگی جدیدش هم دچار چالش‌ها و سختی‌هایی می‌شود که... .

لینک اثر
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,741
45,667
مدال‌ها
7
Notes_240517_235637_16b.jpg


بسم الله الرحمن الرحیم‌
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @saye

سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Raaz67
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات
به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد:
@Tara Motlagh
@آرشیت
@Raaz67
 

Raaz67

سطح
4
 
منتقد ارشد کتاب
منتقد ارشد کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
فعال انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Apr
1,369
19,096
مدال‌ها
7
به نام نویسنده روزگار
عنوان: از دو واژه‌ی زخم+ ناسور تشکیل شده است. کلمه ناسور به معنی لاعلاج و زخمی که خوب نمی‌شود یا زخمی که آب انداخته و یا از زاویه دیگر اگر سور را به معنی شادی معنی کنیم ناسور می‌شود غمی که بر دل نشسته که در واقع چون خود ناسور معنی زخم را می‌دهد اما با معنی عمیق‌تر، پس تقریباً با کلمه زخم مترادف است و کنار هم آمدنشان اشتباه و کلمه ناسور کافی می‌باشد، اما چیزی که نویسنده باید بداند دو کتاب با همین عنوان ناسور از خداداد حیدری و فاطمه فراهانی و چند نفر دیگر و رمانی با عنوان ناسور عشق از بهاره غفرانی وجود دارد و کلیشه‌‌اش زیاد است و تا حدودی متعلق به اثر دیگری است که پیشنهاد می‌شود با توجه به جذابیت و ارتباطی که با بدنه دارد اما عوض شود و عنوان دیگری انتخاب شود.

ژانرها: از عاشقانه تشکیل شده است. ژانر عاشقانه‌ از همان ابتدا از عشق بیش از حد رویا به هانا و عشقی که از ایمان در دل دارد، کاملاً مشهود است حتی عشق ایمان به الهه که فوت شده و با ژانر عاشقانه ارتباط دارد که با میانه نیز در ارتباط است. به دلیل مطرح کردن موضوع آزار جنسی و دست درازی و حمایت نداشتن رویا از جانب خانواده و پایمال شدن حقوق زنانگی‌اش و تولد نوزاد نامشروع و ازدواج با مرد دیگری به عنوان دایه و صیغه شدن به دلیل ترد شدن از خانواده و دغدغه‌های رویا برای حتی تربیت و وابستگی‌اش به هانا و مطرح کردن مسئله افسردگی که ایمان بعد از فوت الهه پیدا می‌کند مسائلی هستند که در جامعه رخ می‌دهند و نویسنده باید ژانر اجتماعی را هم وارد کند.

جلد: جلد رمان تصویر دختری تنگ آب به دست است که پشت پنجره‌ با شیشه‌ ترک خورده نشسته و چشم به راه کسی است. ترک خوردن شیشه را می‌توان به دل شکسته رویای داستانمان نسبت داد و چشم انتظاری‌اش را تا حدودی به عاشقانه اما شما که ژانرتان عاشقانه‌ است کاش عکس رمانتیک با بیان احساس بیشتری انتخاب می‌کردید. تصویر با جمله‌ی نام تو چون قصه هر شب می‌نشیند بر لب من... .) که با فونت زیبایی نگارش شده است ارتباط عاشقانه را به خوبی مطرح می‌کند. کلمه زخم قرمز رنگ نوشته شده که بیشتر به ژانر جنایی می‌خورد نه برای رمان عاشقانه شما که باید حس لطیف و رمانتیک را منتقل کند.

خلاصه: باید اندازه مناسبی داشته باشد که بیشتر از سه خط و کمتر از نه خط باشد که پنج خط بود. خلاصه چکیده‌ای کوچک از روایت داستان درباره‌ی دختر داستانمان می‌گوید که با وارد شدن به زندگی جدید با وجود مشکلات قبل، وارد چالش و مشکلات دیگر می‌شود که با بدنه و محتوا در ارتباط بود اما کاش از آرایه‌های ادبی برای جذابیت بیشتر و اسرار آمیزی بیشتر، خلاصه‌‌ای مبهم با قلم خوبتان خلق کرده بودید تا علاوه بر کنجکاوی با ابهامات و سوالات بیشتر، خواننده را بیشتر به خواندن تشویق کنید. خلاصه با ژانر اجتماعی به دلیل مشکلاتی که اشاره کرده بودید ارتباط داشت که شما ژانر اجتماعی را مطرح نکرده بودید اما با ژانر عاشقانه ارتباطی نداشت.

مقدمه: باید اندازه استاندارد داشته باشد و بین سه تا نه خط باشد. مقدمه‌ای که شما انتخاب کردید از شعرهای یک خواننده است و طبق قوانین انجمن مجاز به گذاشتن نیستید. نویسنده عزیز لطفاً با استفاده از آرایه‌های ادبی، مقدمه‌ای که کنجکاوکنندگی و گیرایی لازم را که مرتبط با بدنه و ژانرهای مورد نظر است و به دور از کلیشه نیز باشد خلق کنید.

آغاز: از آنجایی شروع می‌شود که رویا استرس راه رفتن دختربچه‌اش را که به‌سمت لوگوها می‌رود دارد و کامل احساسات و نگرانی‌های یک مادر را برای آسیب ندیدن با یادآوری حرف مانا به خوبی بیان می‌کند و با راه رفتن هانا با خیال راحت برای پختن پاستای مورد علاقه ایمان به آشپزخانه می‌رود اما با آمدن ایمان و نخوردنش و جلوگیری از احساسات زنانه رویا برای نزدیک شدن به ایمان، بازگو کننده رابطه سرد آن‌ها می‌شود. اطلاعات تا حدودی در حد کافی بود اما توصیف مکان و شخصیت پردازی اصلاً صورت نگرفته بود و فقط اشاره به بوی بلوند رویا کرده بودید اما توصیف صدا و آواها خوب بود. شما باید توصیفات را به صورت غیرمستقیم اضافه کنید تا قابل درک باشد و خواننده خود را در آن مکان و شخصیت‌ها تصور کند. مثلاً به توصیف غیرمستقیم همان آشپزخانه یا خانه‌شان که در حین رفتن به آشپزخانه است یک سری توصیفات را بیاورید. با شروع، چالش‌ها و سوالات را برای خواننده برای خواندن ایجاد کرده بودید که علت آن رابطه سرد چیست و یا چرا رویا از ممنوعه‌های زنانه‌اش حرف می‌زند با اضافه کردن موارد گفته شده آغاز پر تجسم‌تری می‌توانید ایجاد کنید.

میانه: تا حدودی به دور از کلیشه بود اما کلیشه‌های خودش را هم داشت مثل ازدواج با فردی که علاقه‌ای به او ندارد و از سر مصلحت است، اما قلم خوب شما با اتفاق تجاوزی که در گذشته برای رویا رخ داده بود توانسته بود از کلیشه بودنش تا حدودی بکاهد. اطلاعات و شخصیت‌‌ها به خوبی وارد می‌شدند و باعث گیج شدن خواننده و سردرگمی‌اش نمی‌شد. نقاط اوج و فرود خوبی داشت مثل مردن پدر رویا یا علت فوت همسر ایمان که سر زایمان فوت کرده بود و علت افسردگی و دل سرد بودن ایمان مشخص میشد. اما نقطه اوج را می‌توان به یادآوری اتفاقی که در گذشته یعنی معلوم شدن ناتنی بودن غیاث و تجاوزش به رویا و یا جایی که ایمان به علت تهدید مادر الهه، رویا را از خانه بیرون می‌کند و یا حاملگی دوباره‌ی رویا نقاط اوج و گره گشای اصلی رمان بدانیم که تا حدودی شورانگیز و هیجان آور بودند. شما به خوبی احساسات و کشمکش درونی شخصیت رویا را بیان کرده بودید اما خالی از توصیفات ذکر شده بود که از قلم خوب شما انتظار بیشتری می‌رفت و کاش توصیفات را اضافه کنید تا خالی از لطف نباشد و به شورانگیزتر شدنش اضافه شود.

لحن و بافت: دیالوگ محاوره و مونولوگ ادبی بودند، اما در چند جایی دیالوگ‌ها از حالت محاوره خارج و ادبی می‌شدند مثل(تمام مدت از وجود دخترم لذت ببرم اما خودم رو توی یه قفس اسیر کردم، دلم می‌خواهد از این به بعد برای دخترم یه پدر خوب باشم می‌خواهم بیشتر برای دخترم وقت بذارم و کنارش باشم.⬅️ دلم می‌خواد از این به بعد برای دخترم یه پدر خوب باشم. می‌خوام برای دخترم بیشتر وقت بذارم. یا( می‌خواهم یه زندگی شاد برای دخترم بسازم تو...⬅️ می‌خوام یه زندگی شاد برای دخترم بسازم تو...) یا
(چرا می‌خواهید به من کمک کنید؟ ا⬅️ چرا می‌خواین به من کمک کنید؟)و همین پرش لحن باعث سردرگمی خواننده میشد بهتر است آن را ویرایش کنید اما در مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود.

سیر رمان: شخصیت پردازی‌ها خیلی کم بود و توصیفات کم باعث شده بود اتفاقات کمی پشت سر هم رقم بخورد و سیر را به حالت نامتعادلی درآورده بود. بهتر است با اضافه کردن توصیف شخصیت‌ها به صورت غیرمستقیم و همچنین توصیف مکان آن هم به صورت غیرمستقیم سیر را از حالت تندی درآورید.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ‌ و مونولوگ‌ها رعایت شده بود، اما از علائم نگارشی مناسب در خیلی جاها مثل اینجا (گونه‌هایش هنوز هم سرخ است گره روسری‌اش را محکم‌تر کرد و از اتاق بیرون آمد؛) رعایت نشده بود و نقطه را فراموش کرده بودید بگذارید. علائم نگارشی زیاد بودند و اگر بخواهم همه را مثال بزنم طولانی می‌شود؛ بهتر است یک بازبینی اساسی انجام شود. دیالوگ هر شخصیت با دیگری متفاوت بود.

شخصیت پردازی: به دور از کلیشه اما بسیار بسیار کم انجام شده بود و من تا آخر رمان هنوز هم هیچ کدام از شخصیت‌ها مثل رویا، هانا، بشری، خاله معصوم، ایمان و غیره را نتوانستم تجسم کنم؛ تنها به رنگ موی رویا و در جایی به رنگ چشم ایمان اشاره کرده بودید؛ شما به دلیل زاویه دید مناسبتان و اتفاقات درون رمانتان و برخورد شخصیت‌ها باهم به راحتی می‌توانستید به شخصیت پردازی غیرمستقیم بپردازید مثلاً در جایی که رویا از آرایشگاه می‌آید و از تغییراتی صحبت می‌کند که هیچ اشاره‌ای به آن نکرده بودید یا بارها از موی ایمانی که از حمام آمده صحبت شده بود اما بدون توصیف غیرمستقیم از حالت و رنگ بود و همان‌طور رهایش کرده بودید. این موضوع تجسم را برای خواننده کم‌رنگ می‌کرد، اما صفات اخلاقی شخصیت‌ها با یک‌دیگر تناسب داشت. یک نمونه کامل برایتان مثال می‌زنم که تمام موارد توصیف شخصیت پردازی و توصیف مکان به صورت غیرمستقیم مطرح کرده‌ام.(کوسن را کمی جابجا کرد و پشتش را به مبل چسباند. هانا روی مبل کناری‌اش به خواب رفته بود دستی میان موهایش کشید،.
⬅️کوسن گرد شیری رنگ یا هر رنگ دیگری را که کمی کج شده بود صاف کرد یا جابه‌جا کرد و پشتش را روی مبل استیل یا سلطنتی هم‌رنگش چسباند. دست روی دسته‌ی چوب کنده‌کاری شده گذاشت و چشم به هانایی که روی مبل دو نفره کناری‌اش، به خواب رفته بود و نفس‌های عمیق و کوچکش را بیرون می‌داد دوخت و دستی میان موهایی سیاه یا خرمایی رنگ فرفری‌اش کشید.)

توصیف مکان: خیلی‌خیلی کم بود و به خوبی به آن نپرداخته بودید. لوکیشن‌های شما مثل خانه ایمان یا خاله معصوم یا مسیری که برای خرید بیرون می‌رود یا ویلای شمال یا حتی از فضاسازی ساحل یا آرایشگاه استفاده می‌کردید و حال و هوای رمانتان را با توصیف غیرمستقیم از این حالت مبهمی در تجسم کردن عوض می‌کردید. نمونه‌اش را برایتان در بالا مثال زدم.

تصور صدا و آواها: توصیف آوا به خوبی وجود داشت، اما در یک‌سری جاها کم شده بود اما تا حدودی هم قابل قبول بود.

توصیف احساسات: شما به خوبی با قلمتان‌ توانسته بودید احساسات رویا را به خواننده انتقال دهید چه از ترس‌هایی که در برابر هانا و وابستگی و جدا شدنش داشت و چه از ایمان و رفتارهایش یا حتی نزدیکی‌اش به ایمان برای ایجاد رابطه به دلیل اتفاقی که در گذشته رخ داده، اما کاش بیان احساسات برای این موضوع را کمی پخته‌تر و با چاشنی بیشتری بیان می‌کردید چرا که تمام هستی یک دختری با آن خانواده مذهبی که داشته و بزرگ‌ترین ضربه روحی و جسمی‌اش حساب می‌شده حالت ترس و واهمه‌اش خیلی بیشتر است مثلاً از شبی که اولین بار با ایمان در اتاق بودند با توجه به فیلترها فقط از نظر احساسات بیان می‌کردید تا خواننده متوجه عمق ضربه خوردن احساسات دخترانه‌ی رویا باشد اما مابقی به خوبی بیان شده بود و همزاد پنداری خوبی را در خواننده ایجاد می‌کرد.

زاویه دید: در طول داستان نویسنده از سوم شخص استفاده کرده بود و تا آخر به خوبی حفظ شده بود که خود نقطه قوت رمان بود.

کشمکش و تعلیق: تعلیق در واقع علت وجود رویا در زندگی ایمان برای شیر دادن به هانا و رابطه سرد ایمان با رویا و ترد شدنش از جانب خانواده است که کم‌کم اتفاقات را به خوبی بیان می‌کند و سوالات و چالش‌هایی را که چطور او زن ایمان نیست اما دایه‌ای شده که به هانا شیر بدهد یا علت افسردگی و دلسردی ایمان از او و هانا چیست و یا چرا رویا از خانواده و غیاثی صحبت می‌کند که دوست ندارد فکرش را به آن‌ها مشغول کند و از فرزند پسری صحبت می‌کند که دیگر نیست که سوالات و کنجکاوی‌های لازم را برای خواننده ایجاد می‌کند تا خواننده برای خواندن رمان ترغیب پیدا کند و تمایلش برای خواندن بیشتر شود که عاقبت آن دو چه می‌شود.
کشمش بیرونی: همان بحث‌های فیزیکی و دعواهای شخصیت‌ها با هم است مثل دعوای ایمان با رویا یا رویا با غیاث و نامادری‌اش یا منا با ریما و غیره اما کاش کشمکش بین غیاث و رویا را پررنگ‌تر می‌کردید و خود می‌توانست نقطه‌ی اوج دیگری نیز باشد چرا که با توجه به اتفاق بدی که غیاث بر سر رویا آورده پس نفرت و دعوای آن دو آن هم وقتی غیاث دوباره اعتراف به علاقه‌ی او می‌کند خیلی بیشتر می‌شد و می‌توانست چالش‌های خوبی را برای درگیری ذهن خواننده ایجاد کند و ذهن را درگیر و تشویق به خواندن ادامه رمان بیشتر کنید و رمان آن‌قدر سریع و ناگهانی تمام نشود. حتی زمانی که ایمان رویا را پیدا می‌کند و رمان با ان پایان می‌گیرد کشمکش میان آن دو کم بود و رویا به طور ناگهانی و بدون حل درگیری‌های ذهنی خواننده با یک لبخند موضوعی که باعث بیرون کردن و ترد شدنش بوده را بدون دانستن قبول می‌کند این از نویسنده‌ی خوش قلمی چون شما کمی بعید بود و کاش ادامه‌اش می‌دادید. دوستانه بخواهم بگویم پیشنهادم این است روی این دو موضوع وقت بگذارید و رمانتان را از این ناگهانی بودن درآورید تا از زیبایی رمانتان کاسته نشود.
کشمکش درونی: در واقع حالت درونی ذهن شخصیت‌هاست مثل افکار ضد و نقیض رویا و همچنین مشغله‌های فکری‌اش با خودش و یادآوری گذشته یا احساسات درونیش برای ایمان و هانا و غیاث که به خوبی به آن پرداخته بودید.
ایده و پیرنگ: پیرنگ در واقع اسکلت داستان است. ایده در واقع علت جویا شدن رابطه رویا با ایمان و نسبت با دختری که به ظاهر مادرش است اما از نامادر بودن او و دایه بودنش صحبت می‌شود. همچنین علت سردی و رفتارهای ضد و نقیض ایمان حتی بعد از برملا شدن فوت الهه و برملا شدن گذشته‌ی تلخ و تجاوزی است که توسط برادر ناتنی صورت گرفته و حتی کنار امدن رویا بر سر این موضوع که حالش را بد می‌کند و عاقبت او با ایمان و پذیرفتن یا نپذیرفتن ایمان و یا رویا برای ایمان است. ایده به نظر می‌رسد با وجود کلیشه‌های زیادی که در آن دیده می‌شود اما جذاب نیز هست و نویسنده موضوع نسبتاً خوبی را انتخاب کرده است اما پایان ناگهانی آن کار را خراب کرده، شما می‌توانستید از غیاث و علاقه‌اش چالش‌های دیگری برای مخاطب ایجاد کنید و حتی با مزاحمت‌های او و یا رسوا کردن غیاث از حقوق زنان دفاع کنید و هم یک چالش دیگری برای از بین بردن کلیشه‌های رمانتان استفاده کنید و به طور ناگهانی رمانتان را به اتمام نرسانید اینگونه شخصیتی هم برای رویا قائل می‌شدید که یک زن چه ارزش و جایگاه بالایی دارد علی‌الخصوص اگر مادر باشد.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی از علائم نگارشی مانند نقطه و غیره دیده می‌شود که باید یک ویرایش اساسی شود و بالا به آن‌ اشاره کردم اما نمونه‌اش این:
حوله‌اش را روی شوفاژ گذاشت یا آب سردکن یخچال پرش کرد.. که نقطه می‌خواهد و از اینجور جملات زیاد داشتید.
🔴کلماتی مانند تاسف و تایید ⬅️تأسف
و تأیید
🔴یک‌سری کلمات باید نیم فاصله بگیرند کلماتی مانند: به‌ سمت، قارچ های، بی سر و ته، ، لپ های، نمیامد، میسوزونن، میامد ⬅️به‌سمت، قارچ‌های، بی‌سر و ته، لپ‌های، نمی‌آمد، می‌سوزونن، می‌آمد.
🔴در دیالوگ باید بین - و جمله فاصله کامل بیندازید و همه‌ی دیالوگ‌ها چسبیده بود و به یک ویرایش اساسی نیاز دارد. مثل: -عه چرا؟
-نمی‌تونم هانا رو تنها بذارم.
🔴خیلی جاها باید با پرش زمانی سه ستاره می‌گذاشتید اما پشت سرهم بود و باعث سردرگمی خواننده میشد مثل:
(پس روی زمین نشست و با استفاده از یک دستمال مرطوب مشغول جمع کردن خرده شیرینی‌ها شد.
در هذیان بین خواب و بیداری احساس می‌کرد کسی صدایش می‌زند اما؛ خسته‌تر از آنی بود.)
اینجا باید با سه ستاره جدا می‌کردید یا اوضاع سر و سامان دادن را با رفتن به اتاق خواب یا خوابیدن روی همان مبل به این پاراگراف می‌رساندید تا باعث گیجی و سردرگمی خواننده نشود و نامفهوم به نظر نیاید.یا اینجا(شرمنده بشری جان من نمی‌تونم بیام.
-عه چرا؟
-نمی‌تونم هانا رو تنها بذارم.
کلافه با پایش روی زمین ضرب گرفته بود، رفتارهای عصبی‌اش زمانی‌که از هانا دور بود.)
🔴غلط املایی داشتید مثل: ا؛ما، بالأخره، یخجال، غیژی.⬅️اما، بالاخره، یخچال، قیژی.
🔴کلمات تنوین دار باید به این صورت نوشته شوند حتما و تقریبا⬅️ حتماً، تقریباً.
🔴 خیلی جاها دو مکالمه را در یک خط نوشته بودید در صورتی که باید در دو خط مجزا باشند مثل: -خانواده ام؟...ولی چیزی به من نگفتن. -آره امروز صبح منا زنگ زد بهم گفت قراره سرزده بیان.
🔴 خیلی جاها دیالوگ و مونولوگ را در یک خط آورده بودید که باید در دو خط مجزا باشند وگرنه باعث سردرگمی خواننده می‌شوند مثل: -کم...بخاطر خم و راست شدن زیاده. ایمان دیگر چیزی نگفت پوزخندی به افکارش زد از کی تا حالا حالش برای ایمان مهم شده بود.
و نکته دیگر اینکه بین سه خطی که جمله ناتمام می‌ماند و جمله‌ی بعدی یا کلمه‌ی بعدی بیاید باید فاصله کامل بگیرد مثل همین جمله‌ی بالا که اشاره کردم.
نقاط ضعف: عنوان، ژانر، جلد، خلاصه، مقدمه، آغاز، شخصیت پردازی، توصیف مکان و لحن و بافت و غیره.
نقاط قوت: توصیف آوا، توصیف احساسات، کشمکش و تعلیق، میانه، زاویه دید و ایده و پیرنگ و غیره.

سخن آخر منتقد:
سایه عزیزم من معتقدم کسی که قلم دست می‌گیرد و می‌نویسد، نویسنده‌ی کوچکی در دست و ذهنش دارد که کافی است با اجتماع و تجربه، پرورشش دهد و دست از نوشتن برندارد تا روحش خلاق شود. به جمع نویسندگان خوش آمدید، قلمتون مانا.
@saye
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین