به نام خالق قلم
عنوان: ماهی فراری
نوشته: آوا کوهی
@آوا...
عنوان: ماهی فراری، از دو کلمه تشکیل شده که از نظر حجم مناسب است و کلمه ماهی از درصد بالای کلیشه برخوردار است و کلمه فراری هم همینطور. ترکیب این دو کلمه با هم عنوانی را تشکیل داده که تکراری نیست و احتمالا نویسنده منظور خاصی از انتخاب آن دارد. عنوان با هر سه ژانر انتخابی ارتباط دارد، لو دهنده سیر رمان نیست. با این حال نمیتوان گفت عنوان تا چه حد با سیر رمان در ارتباط است چرا که داستان هنوز در مراحل آغاز مانده و آنچه تا به الآن نوشته شده بیشتر شبیه پیش زمینهای برای وقایع اصلی ست.
ژانر: ژانرهای انتخابی عاشقانه، اجتماعی و تراژدی ست. در حال حاضر ژانر عاشقانه غیر از مهربانیهای شخصیت دلبر نسبت به دیگران نمود دیگری نداری و احتمالا در ادامه رمان شاهد آن خواهیم بود. ژانر اجتماعی هم در متن رمان به خوبی دیده میشود. دست و پنجه نرم کردن پایین شهر نشینان با مشکلات اجتماعی فراوانی که در قشر آنها به وفور دیده میشود مانند: فقر و بزهکاری به خوبی دیده میشود. ژانر تراژدی چندان در متن داستان دیده نمیشود و نویسنده عزیز باید توجه داشته باشد این ژانر تنها به داستانهایی تعلق میگیرد که پایان تراژدیکی داشته باشند.
خلاصه: خلاصه به زبان ادبی سادهای نوشته شده، کلیشهای نیست و از نظر حجم کمی طولانی است و بهتر است یک دو جمله از آن کاسته شود. سیر رمان را لو نمیدهد و جذابیت خوبی برای خواننده دارد اما تنها به ژانر عاشقانه رمان اشاره دارد.
جلد: تصویر جلد، دختریست که به تنهایی در کنار دریا یا دریاچهای نشستهاست. شاید وجود دریا و آب به ماهی اشاره داشته باشد اما به طور کلی هیچ کدام از ژانرها را پوشش نمیدهد. جلد با هیچکدام از ارکان داستان هماهنگی ندارد.
مقدمه: متنی ادبیست که توسط خود نویسنده نوشته شده است. حجم مناسبی دارد و با اینکه جملات سادهای در نگارشش استفاده شده، زیبا و جذاب است. اما مقدمه هم مانند خلاصه تنها به ژانر عاشقانه اشاره دارد و در حال حاضر نمیتوان گفت با بخشهای مختلف ارتباط دارد یا خیر.
آغاز: داستان از قل بزرگتر شروع میشود؛ جایی که دلارام با زیادهروی در نوشیدن، به شدت از خود به در شده و رفتار و گفتارش از حالت عادی خارج شده. آغاز جذاب و به دور از کلیشه است و زیباتر و جذابتر میشد اگر نویسنده عزیز کمی بیشتر به توصیف شخصیتها، مکان و آوا میپرداخت. آغاز با میانه داستان ارتباط خوبی دارد.
میانه: روند داستان متعادل پیش میرود؛ حوادث و اتفاقات به درستی و به موقع رخ میدهند و این جذابیت داستان را برای خواننده بیشتر میکند. نویسنده با ذهن خلاق و قلم روانش به خوبی از پس نگارش وقایعی با ژانر اجتماعی و درام برآمده است. همچنین سیر داستان از کلیشه به دور است.
داستان اوج و فرودهای مناسبی دارد. اوج داستان زمانی اتفاق میافتد که دلبر، قل دوم، مامورین پلیس را در کوچهای که خانهشان در آن واقع شده میبیند و بعد شاهد دستگیری مرتضی، دوست و همسایهاش میشود. درگیریها در سیر داستان هر بار با مهربانیها و محبتهای ریز و درشت دلبر حل و فصل میشوند و ما در نقطه مقابل او قل اول یعنی دلارام را میبینیم که تنها به خود فکر میکند و گذشته پر از رفاهی که دیگر وجود ندارد.
میانه با ژانر اجتماعی ارتباط خوبی دارد، گاهی کمی تراژدیک میشود ولی بیشتر روندی دراماتیک دارد. عاشقانهای هم تا به اینجا در داستان شکل نگرفته است و باید منتظر ادامه داستان بود.
لحن و بافت: مونولوگها ادبی و دیالوگها محاوره هستند و این در همه جای متن داستان رعایت شده است. بین دیالوگها و مونولوگها تناسب خوبی وجود دارد.
شخصیت پردازی: توصیف شخصیت شامل شخصیت پردازی درونی یا رفتاری و همچنین بیرونی و ظاهری کم و بیش صورت گرفته است. به طور مثال《برق خشم در چشمان آبی رنگش درخشید و دستش را مشت کرد.》یا《سیبیل تازه درآمدهاش چهرهاش را مردانهتر کرده بود》
توصیف شخصیت بیرونی بیشتر مربوط به دو شخصیت اصلی داستان یعنی دلارام و دلبر است. شخصیت پردازی ظاهری برای شخصیتهای دیگر چندان در توصیفات نویسنده نگنجیدهاند.
توصیفات: به توصیفات مکان خیلی کم و معمولا ناکافی پرداخته شده است. به طور مثال:
《با برخورد نور شدیدی به چشمان جستجوگرم، چهره جمع کردم و دستم را سایهبان پیشانی عرق کردهام گذاشتم. آفتاب مرداد ماه با دست و دلبازی فراوانش کل آشپزخانهی ده متریمان را در برگرفته بود.》در اینجا خواننده انتظار دارد چیزهای بیشتری درباره محیط آشپزخانه یا خانه بداند اما توصیفات در همینجا به پایان میرسد.
توصیف صدا و آوا هم انجام شده است اما کافی نیست.
《در حالی که ولوم صدایش را پایین میآورد با لحن خاصی ادامه داد:
- اصلا کل بار مغازه واسه تو.》
توصیف احساسات و هیجانات اما بهتر و بیشتر از توصیفات دیگر در متن داستان دیده میشود. در سیر داستان شاهد حسرتهای مربوط به گذشته و زندگی پر رفاه شخصیتهای اصلی هستیم. دلتنگی برای پدری که دیگر نیست، نگرانیهای مادر و دلبر برای دلارام افسار گسیخته، مهربانیها و مسئولیت پذیری دلبر نسبت به خانواده و انسانهای دور و اطرافش و ...
زاویه دید: داستان توسط اول شخص یا همان قهرمان داستان تعریف شده است، گاهی از دیدگاه دلارام و گاهی هم دلبر و این در سیر داستان به خوبی رعایت شده است. این جابهجایی زاویه دید از دو خواهر دوقلوی یکسان با دیدگاه متفاوتی که نسبت به اتفاقات پیرامونشان دارند به جذابیت رمان افزوده است.
کشمکش و تعلیق: داستان اوج و فرود مناسبی دارد. کشمکش و تعلیق بیرونی به خوبی در سیر داستان اتفاق افتاده است. و همین اتفاقات و ماجراهایی که برای شخصیتهای رمان پیش میآید، خواننده را برای خواندن ادامه رمان تشویق میکند.
کشمکش و تعلیق درونی هم در داستان وجود دارد و دلبر و دلارام به عنوان شخصیتهای اصلی، مدام در افکارشان با اتفاقاتی که رخ میدهد، با دیدهها و شنیدههایشان درگیر میشوند.
ایده و پیرنگ: ایده داستان، درباره خانوادهایست که به علت خ*یانت شریک پدر، همه زندگیشان بر باد میرود و حالا در پایین شهر زندگی سختی را میگذرانند. هیچکدام عادت به این سبک زندگی و سختیهایش ندارند اما هر کدام با شیوه خود سعی در کنار آمدن با این شرایط دارد. ایده کلیشهای و تکراریست اما نویسنده با قلم توانمند و ذهن خلاقش، با جایگذاری درست وقایع به خوبی از پس پیش بردن داستان برآمده است و به خوبی خواننده را با خود و روند داستانش همراه میکند.
ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی کم و بیش در متن داستان دیده میشوند.
*از ویرگول و سه نقطه به جای علائم دیگر زیاد استفاده شده
*اشتباهات تایپی چندانی در متن وجود ندارد. فاصلهها و نیمفاصلهها هم معمولا رعایت شدهاند.
*ایرادات املایی کمی در متن دیده میشود.
تازشم⬅️ تازهشم
ضمخت⬅️ زمخت
بزار⬅️ بذار
عظت⬅️ عزت
محسور⬅️ محصور
آنکارد⬅️ آنکادر
*در بعضی جملات، افعال در جای خود و در آخر جمله به کار نرفتهاند.(درک میکردم فشار زیادش را) یا (به قول مرتضی خوب پاتوقی بود برای آمار گرفتن...)
* اصول پاراگرافبندی در متن رعایت شده و جملات به صورت تک و جدا از هم نیامدهاند.
نقاط قوت: آغاز، میانه، ایده و پیرنگ، کشمکش و تعلیق، توصیف احساسات و هیجانات و...
نقاط ضعف: خلاصه، جلد، مقدمه و توصیفات شخصیت، مکان و آوا
سخن آخر با نویسنده
آوای عزیزم! ذهن خلاق و پویا و همچنین قلم روان شما در خلق این داستان قابل تقدیر و تحسین است. به شخصه از خواندن داستان زیبای شما لذت بردم.
دوست عزیزم موفق باشی و قلمت هر روز تواناتر از پیش🌹