جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا مرد اسلحه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط RASOLY با نام نقد شورا مرد اسلحه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 175 بازدید, 3 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا مرد اسلحه
نویسنده موضوع RASOLY
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط RASOLY
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

RASOLY

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
391
2,890
مدال‌ها
4
نام داستان: مرد اسلحه
نام نویسنده: حیدر.ر
ژانر: تراژدی
ناظر: @SETI_G
خلاصه: مردی که تمام زندگی‌اش را صرف کینه توزی و جمع آوری افتخار بود، مردی که طی جمع آوری این اتفاقات برادرانش را از دست می‌دهد، مردی که متحول می‌شود، مردی که با متحول شدن تمام آن افتخارات، تمام آن نام درخشان را از دست می‌دهد و تنها دو برادر خلاف‌کار برایش باقی می‌ماند. مردی که آدم می‌شود!
 
موضوع نویسنده

RASOLY

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
391
2,890
مدال‌ها
4
Screenshot_۲۰۲۱-۰۸-۱۹-۱۵-۰۷-۴۷-1.png
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمانانه
منتقد رمان شما: @Nahal.hmdn
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Mr.Rasoly
 

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,388
مدال‌ها
7
به نام حق
منتقد:
@Nahal.hmdn

نویسنده:
@Mr. Rasoly
عنوان:

عنوان داستان (مرد اسلحه) بود. عنوان داستان از نظر جذابیت در رده‌ی خوبی قرار داشت. کلمه‌‌های سختی ندارد پس بنابراین دارای معنی لغوی نیست. کلمات کلیشه‌ای را دارا نبود و این نکته مثبتی بود. این عنوان ترکیبی، کنجکاوکننده بود و خواننده را به سمت خود می‌کشاند. با ژانر در ارتباط نبود. ژانر تراژدی شما در این عنوان دیده نمی‌شد و بیشتر ژانر جنایی در این عنوان به چشم میخورد. با توجه به اینکه عنوان دارای کلمات سخت و غیرقابل فهم نبود، پس خواندن عنوان راحت و آسان بود.

ژانر:

ژانر داستان شما تراژدی بود. ارتباط این ژانر با بدنه کمتر حس می‌شد. این ژانر انتخابی، تقریبا برای این داستانک متوسط رو به بالا بود. نمی‌شد گفت که در تک تک جملات این ژانر حس می‌شود. تک ژانری باعث شده بود که ژانر خاصی غالب داستان حس نشود. البته که میتوانیم مرگ جیمز و برادرانشان را حادثه‌ای به نظر تراژدی نام ببریم.

خلاصه:

خلاصه داستان حالتی قصه وارانه داشت.و دارای آرایه‌ها وکلمات ثقیل بود و همین بود که به این داستان جذابیت بخشیده بود. جملات باز و سوالی در خلاصه دیده نمی‌شود. اما این خلاصه به اندازه‌ی کافی کنجکاوکننده بود که بدون حتی جملات باز و سوالی خواننده را به سمت خود بکشاند. به هر حال، این خلاصه، نه زیاد گنگ و نامفهموم بود نه خیلی اطلاعات گسترده‌ای به ما داده بود. هر جمله‌ای که در خلاصه به کار رفته بود دارای سطح اطلاعاتی متناسبی بود. در این خلاصه ما در میابیم که مردی با غرور و کینه توزی و افتحارآفرینی اعضای خانواده خود را از دست می‌دهد. این خلاصه خیلی خوب و مناسب با بدنه داستان بود.

جلد داستان:

اولین چیزی که در جلد داستان به چشم میخورد مردی است اسلحه به دست! این جلد کاملا با عنوان یکی بود. متن روی جلد هم بی شباهت به بدنه نبود

مقدمه:

مقدمه داستان تقریبا خوب بود. کنجکاوی هایی در ذهن ایجاد می‌کرد که همین باعث می‌شد خواننده به سمت ادامه داستان جذب شود. با ژانر تراژدی در ارتباط بود و همین که هیچ به او هیچ توجهی نمیکند نشانگر این ژانر بود. به بدنه هم ارتباط کافی داشت. در کل میتوان گفت که این مقدمه خوب و جذاب بود.

آغاز:

آغاز داستان نو و عالی بود. در کمتر داستان هایی این آغاز را میتوان خواند. با ژانر مورد نظر شما در ارتباط کامل قرار دارد. آغازی انتخابی شما بسیار جذاب بود و این آغاز نو خواننده را به خود جذب میکرد.

سیر:

سیر داستان فاقد هرگونه خسته کنندگی بود. همه‌ی اتفاقات پشت سر هم و به ترتیب بودند. اتفاقی از داستان نبود، که جا مانده باشد. البته که کمی تند روی هم در سیر دیده میشد که چیزی از ارزش‌های نوشته‌ی شما کم نمی‌کرد و زیاد قابل دید نبود. سیر داستان شما کاملا با ژانر در ارتباط بود. مرگ جیمز و برادرانش کمی تراژدی را به رخ کشانده بود. این سیر مناسب، زمان کافی برای هضم اطلاعات را به ما داده بود. می‌توان گفت این سیر بسیار خوب و مناسب بود.

بافت:

بافت داستان ادبی محور بود. گه گاهی کلمات ثقیل و آرایه‌های ادبی نیز در آن مشاهده می‌شد. بافت فاقد هر گونه پرش بود و یکپارچی بافت ادبی کاملا مشاهده میشد.

زاویه دید:

زاویه دید از زبان راوی بود. این زاویه دید هیچ گونه پرشی نداشت و این نکته مثبتی بود. انتخاب این زاویه دید بسیار درست و مناسب بود؛ چون خواننده به راحتی می‌توانست با آن ارتباط مثبتی برقرار کند.

دیالوگ و مونولوگ:

حجم اطلاعاتی که در دیالوگ ها به ما داده میشد با تناسب بود. همچنین حجم دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها هم به حد تناسب بود. دیالوگ‌های هر شخص بسته به شان و منزلتشان گفته می‌شدند. هر دیالوگی که گفته می‌شد ارتباط خوبی با هر شخص برقرار میکرد. ههمه‌ی دیالوگ‌ها به لوکیشن‌هایشان میخورند. دیالوگ ماندگاری تا به اینجا دیده نمی‌شود.

شخصیت‌پردازی:

شخصیت جیمز در داستان چند بعدی بود. در بعد اول مردی را میدیدیم که از بیماری سل رنج میبرد و در بعد بعد مردی را مشاهده میکنیم که از اسلحه خود دل نمی‌کند.

شخصیت جیمز را میتوان مردی مغرور و خودخواه و با تکبر نام برد. مردی که هیچ رحم و عطوفتی را نمی‌توانستی در وجودش پیدا کنی.

نحوه شناساندن این شخصیت ها غیر مستقیم بود و میتوان گفت از حرکاتشان بود که میتوانستیم نوع شخصیت آنها را بررسی کنیم.

شخصیت نویی را دارا نبودیم ولی در عین حال میتوان گفت نحوه پردازش شخصیت‌های شما بسیار عالی بوده است. دیالوگ‌هایشان با یکدیگر تفاوت کامل را داشت و شخصیدر داستان وجود نداشت که دیالوگی مشابه با کاراکتر دیگر داشته باشد و همچین رفتار باور ناپذیری هم نداشتند.

توصیفات:

احساسات:

احساسات را نمی‌شد در داستان شما حس کرد. با اینکه ژانر مورد نظر تراژدی بود اما انتقال احساسات به خوبی صورت نگرفته بود و نمی‌شد گفت که در کدام شخصیت بهتر بود.

بهتر است روی انتقال احساسات کمی بیشتر کار شود.

حالات:

توصیف حالات در هر قبر از هر دیالوگ وجود داشت. این توصیف خیلی بهتر رعایت شده بود و در وضعیت خوبی قرار داشت.

مکان:

توصیفات مکان در اکثر جاها وجود داشت. اینطور بود که خواننده میتوانست با آن ارتباط برقرار کند و تصویری را در ذهن خود مجسم کند. در کل، این توصیف هم مانند توصیفات دیگر خوب بود.

ظواهر:

توصیفات ظواهر از آن دسته توصیفات عالی شما بودند. این توصیفات در بیشتر مواقع غیر مستقیم بودند میتوانیم جسه قوی جیمز موهای بور و چشمان آبی ویلیام و چشمان سبز-آبی آدام را مثال بزنیم.

یا دکتر، که موهای قهوه‌ای- طلایی و چشمان خاکستری داشت.

در کل این توصیف کاملا خوب و عالی بود.

فضاسازی:

فضاسازی در داستان شما خیلی خوب بود. همانطور که در توصیفات مکان عرض شد؛ این توصیف خوب، توانسته بود ذهن خواننده را وادار کند تا از فضا در ذهن خود تخیلی واضح بسازد. فصل، زمان، مکان و... همه‌ی آنها در اتمسفر داستان قابل مشاهده بود.

ایده:

ایده داستان گویا نو بود. این ایده با پردازش خوب و قلم خوب شما یک داستان عالی را به خواننده نشان داده بود. البته که چنین ایده‌هایی ذائقه‌ای هستند و هر کسی آنها را نمیخواند. ژانر به تنها تراژدی جزو ژانرهای ذائقه‌ای هست و این ایده نیاز به پرورش دو چندانی دارد.

قلمتان ماندگار و خسته نباشید
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین