جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد شورا نقد شورا | کاراکال

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Kosarvalipour با نام نقد شورا | کاراکال ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 407 بازدید, 5 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | کاراکال
نویسنده موضوع Kosarvalipour
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -پریزاد-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,096
مدال‌ها
4
نام اثر: کاراکال
نویسنده: حدیثه شهبازی
ژانر: جنایی، عاشقانه

خلاصه:
جنگ سرد هرگز به پایان نرسید‌، نه حتی بعد از سقوط دیوار برلین یا دولت شوروی! طولی نخواهد کشید که جراحت توطئه‌های قدیمی سر باز کرده و در این بین، راز یک قتل خانوادگی برملا می‌شود. دومینیکا پس از بیست و هفت سال زندگی به عنوان یک افسر سرویس اطلاعاتی روسیه، در پی یافتن هویت اصلی‌ خود، با مسبب مرگ خانواده‌اش روبه‌رو خواهد شد. او چه کسی است؟

* کاراکال: سیاهگوش، تیره‌‌ای از گربه‌سانان
 
موضوع نویسنده

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,147
9,096
مدال‌ها
4
IMG_۲۰۲۳۰۹۱۰_۱۹۵۴۰۸ (2) (1) (1) (1).jpg
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما: @MINERVA

سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک

منتقد رمان شما: @Tara Motlagh

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!

*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!

*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️
تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد: @SHAHSANAM (:
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,458
مدال‌ها
7
به نام خالق قلم

عنوان:
کاراکال
نوشته: حدیثه شهبازی @MINERVA

عنوان: کاراکال، از یک کلمه تشکیل شده که از نظر حجم مناسب است و اگرچه کلیشه ندارد و عنوانی خاص به حساب می‌آید اما کتابی در رده سنی کودک و نوجوان با همین عنوان موجود است. واژه کاراکال یک واژه ترکی‌ست که ترکیبی از دو واژه کارا به معنی سیاه و کولاک به معنی گوش ساخته شده و تبدیل به کاراکال به معنی سیاه‌گوش شده است. گربه‌سانی از نژاد گربه‌سانان کوچک با گوش‌هایی سه گوش و بلند که حاشیه سیاه رنگی دارند. همچنین در یزد کویری به این نام وجود دارد. احتمالا نویسنده منظور خاصی از انتخاب آن دارد که آن را تا حدی در مقدمه بیان کرده است. عنوان بیشتر از این‌که با ژانرهای انتخابی ارتباط داشته باشد، با ژانر معمایی در ارتباط است. همچنین عنوان لو دهنده سیر رمان نیست و با سیر رمان در ارتباط است.

ژانر: ژانرهای انتخابی جنایی و عاشقانه اند. ژانر عاشقانه در ابتدای داستان در عاشقانه کوتاهی که از بیانکا و رامون شاهد هستیم دیده می‌شود و ژانر جنایی هم تنها به کشته شدن خانواده اشاره دارد و هیچ‌کدام از ژانرهای انتخابی نمود دیگری ندارند. آنچه در سیر داستان بیشتر از این دو ژانر به چشم می‌خورد ژانر معمایی‌ست و نویسنده عزیز باید در نظر داشته باشد که ژانر جنایی به اثری تعلق می‌گیرد که صحنه‌های جنایت بارها در آن اتفاق بیفتد. درباره ژانر عاشقانه هم از آن‌جا که داستان تازه شروع شده است بهتر است منتظر ادامه آن باشیم.

خلاصه: خلاصه به زبان ادبی ساده‌‌ای نوشته شده، کلیشه‌ای نیست و از نظر حجم مناسب است. اما چند جمله پایانی آن کمی از سیر رمان را لو می‌دهد؛ نویسنده از شخصیت قهرمان داستان خود نوشته و او را معرفی کرده است. بهتر بود نویسنده یا به معرفی این شخصیت در بخش خلاصه نمی‌پرداخت و یا تنها نکته‌هایی ظریف در قالب جملات ابهام آمیز و در عین حال جذاب می‌آورد. همچنین جمله بعدی که روند داستان را لو می‌دهد. پیشنهادم به نویسنده عزیز این است که این بخش انتهایی خلاصه را هم مانند بخش اول مبهم و بدون جملات لو دهنده بنویسد. جملات ابتدایی جذابیت خوبی برای مخاطب دارد. در خلاصه تنها کمی به ژانر جنایی اشاره می‌شود و اثری از ژانر عاشقانه نیست. اما ژانری که بیشتر در بخش خلاصه دیده می‌شود ژانر معمایی‌ست.

جلد: تصویر جلد، دختری‌ست با سیگاری در دست که دودش را از دهان به بیرون فرستاده است. پس زمینه جلد مشکی و خاکستری‌ست و بیشتر تراژدیک و معمایی به نظر می‌رسد. تنها رکن جنایی در جلد فونتی‌ست که عنوان با آن طراحی شده و خون‌آلود است. رکن عاشقانه‌ای هم در تصویر جلد دیده نمی‌شود. تنها جمله کوتاه درج شده بر روی آن است که کمی به ژانر عاشقانه و بیشتر از آن به ژانر جنایی اشاره دارد. جلد بیشتر به شخصیت قهرمان داستان اشاره دارد و با هیچ‌کدام از ارکان داستان هماهنگی ندارد.

مقدمه: متنی‌ست که توسط خود نویسنده نوشته شده است. یک دیالوگ زیبا از مفهوم عنوان است که نشان می‌دهد نویسنده به چه علت عنوان کاراکال را برای رمان خود انتخاب کرده است. مقدمه کمی از حجم استاندارد بیشتر است اما از آن‌جا که در هر خط معمولا یک جمله کوتاه و یا بیشتر چند کلمه‌ای آمده می‌توان آن را نادیده گرفت. مقدمه با عنوان و ژانر عاشقانه در ارتباط است اما اثری از ژانر جنایی در آن دیده نمی‌شود و بیشتر معما‌گونه است. همچنین با محتوا و خلاصه هماهنگ است.

آغاز: داستان از جایی آغاز می‌شود که قهرمان نوجوان داستان، بیانکا، پیش از مراسم دعای سال نو و سفر خانوادگی برای تعطیلات کریسمس، در حال نوشتن نامه خداحافظی به معشوقش رامون است و صدای ناقوس کلیسا و بعد حضور مادرش و گوشزد او برای تعجیل او را دچار اضطراب می‌کند. به دنبال خواهر کوچکش به باغ می‌رود و در آن‌جا با رامون مواجه می‌شود. نویسنده با قلم روان و خوبش در شروع داستان جذابیت خوبی به آن داده است و آن را از کلیشه دور نموده. ژانر عاشقانه به خوبی در آن مشاهده می‌شود. فقط نویسنده عزیز باید در نظر داشته باشد در توصیفات کمی کم‌کاری داشته است. مثلا اتاقی که در آن مشغول نوشتن نامه است، ظاهر مادرش که به اتاق می‌آید و همین‌طور نگرانی و عصبانیتی که در چهره‌اش نمایان است، فضاهایی از خانه که از آن عبور می‌کند و توصیفاتی درباره ظاهر پدرش. آغاز با ژانرها و محتوا ارتباط خوبی دارد.

میانه: روند داستان متعادل پیش می‌رود؛ حوادث و اتفاقات به درستی و به موقع رخ می‌دهند و این جذابیت داستان را برای خواننده بیشتر می‌کند. نویسنده با ذهن خلاق و قلم روانش به خوبی از پس نگارش وقایع برآمده است. همچنین سیر داستان از کلیشه به دور است.
داستان اوج و فرودهای بسیار جذابی دارد. اوج داستان البته تا این‌جا که تنها سی و شش پارت گذاشته شده به همان گذشته برمی‌گردد. گذشته و اتفاقاتی که باعث می‌شود آینده شکل دیگری به خود بگیرد. زمانی که یک خانواده به علت اعتقادات و تمایلات حزبی پدر خانواده دست‌خوش اتفاقی ناگوار می‌شود و تمام اعضای خانواده به غیر از دختر کوچکتر که توسط خواهر بزرگش نجات داده می‌شود کشته می‌شوند.
میانه بیشتر از این‌که با ژانرهای انتخابی نویسنده در ارتباط باشد، بیشتر ژانر معمایی را در خود دارد. ژانر جنایی تنها به کشته شدن خانواده اشاره دارد و ژانر عاشقانه هم تنها به عشقی که در گذشته‌ بین بیانکا و رامون است اشاره دارد.

سیر رمان: سیر رمان متعادل است و حوادث و اتفاقات سیر کند یا تندی ندارند.

دیالوگ و منولوگ‌ها: بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها تناسب وجود دارد و علائم نگارشی مناسب با حالت و نوع بیان جمله به کار رفته‌اند. دیالوگ هر شخصیت با دیگران متمایز و دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را در اختیار خواننده قرار می‌دهند.

لحن و بافت: مونولوگ‌ها ادبی و دیالوگ‌ها محاوره هستند و این در همه جای متن داستان رعایت شده است. بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها تناسب خوبی وجود دارد.

شخصیت پردازی: توصیف شخصیت‌ شامل شخصیت پردازی درونی یا رفتاری و همچنین بیرونی و ظاهری ماهرانه صورت گرفته است. به طور مثال توصیف شخصیت درونی《دومینیکا مشت‌های گره شده‌اش را گشود و با اکراه، از او چشم برداشت. یک پسر لاابالی و بی‌سر و پا، ارزش جلب توجه کردن را نداشت. او می‌خواست که همه‌ چیز در بی‌سر و صداترین حالت ممکن اتفاق بیفتد.》یا شخصیت بیرونی《همان چشم‌های آبی، بینی تراش‌ خورده، ابروهای خمیده و چهره‌‌ی حق به جانبی که امروز صبح در هتل دیده بود!》

توصیفات: به توصیفات مکان خیلی زیبا و کافی پرداخته شده است. توصیفات غیرمستقیم و به جا هستند و به زیبایی و جذابیت داستان افزوده است. به طور مثال:
《سالن پر زرق و برق، غرق در نور ملایم آباژورهای سقف و رایحه‌ی باکارات رژ بود. ترکیب رنگ‌های سرخ و طلایی، جلوه‌ی سلطنتی فضا را به رخ می‌کشید و چندین مجسمه‌‌ی فرشته‌‌ی بالدار در دو طرف پیشخوان پذیرش، خودنمایی می‌کردند.》
توصیف صدا و آوا هم انجام شده است.
《صدای اعتراض دومینیکا در میان خنده‌های پر سر و صدای اولگا گم شد》
توصیف احساسات و هیجانات هم به خوبی صورت گرفته است. توصیف هیجانات درونی شخصیت‌ها مثل خشم، غم، عشق و نفرت در سیر داستان وجود دارند. برای مثال:
《با پشت دستش، چند قطره‌ی کوچک جاری شده از چشمانش را پاک کرد و نفس عمیقی کشید》.

زاویه دید: داستان توسط سوم شخص یا راوی تعریف شده است و این در سیر داستان به خوبی رعایت شده است. انتخاب نویسنده برای استفاده از سوم شخص بسیار عالی و به‌جا بوده است چرا که تعریف داستانی با این حجم از رخ‌دادها آن هم از دید یک راوی سوم شخص، دست نویسنده را برای ساخت و پرداخت خوب آن‌ها باز گذاشته است.

کشمکش و تعلیق: داستان اوج و فرود مناسبی دارد. کشمکش و تعلیق بیرونی به خوبی در سیر داستان اتفاق افتاده است. و همین اتفاقات و ماجراهایی که حول شخصیت‌ اصلی رمان پیش می‌آید، خواننده را برای خواندن ادامه رمان تشویق می‌کند.
کشمکش و تعلیق درونی هم در داستان وجود دارد؛ دومینیکا، شخصیت اصلی داستان مدام با افکار خود حول اشخاص و اتفاقاتی که می‌افتد و یا حوادثی که در گذشته روی داده است و یا کارها و ماموریت‌هایی که به عنوان یک جاسوس باید انجام دهد، درگیر است و نویسنده به خوبی آن را به نمایش درآورده است.

ایده و پیرنگ: ایده داستان، درباره دختر جوانی‌ست که در روسیه به عنوان جاسوس فعالیت می‌کند. او اتفاقات تلخی را در گذشته و در کودکی پشت سر گذاشته و همان اتفاقات و موقعیت پدرش، او را به این شغل و جایگاه رسانده است. ایده کلیشه‌ای و تکراری‌ نیست و نویسنده با قلم توانمند و ذهن خلاقش، با جای‌گذاری درست وقایع به خوبی از پس پیش بردن داستان برآمده است و به خوبی خواننده را با خود و روند داستانش همراه می‌کند. آنچه در قلم توانمند نویسنده به خوبی نمایان است، میزان اطلاعات بالای او درباره شغل جاسوسی، مکان‌ها، اصطلاحات، فیلم‌ها و فرهنگ روسیه است. آن‌قدر که در نظر اول خواننده دچار شبهه می‌شود که آیا نویسنده اثر واقعا یک فرد ایرانی‌ست؟! و این یکی از مواردی‌ست که به جذابیت داستان افزوده است.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی در متن داستان دیده نمی‌شوند. اصول نگارشی به خوبی رعایت شده و ایرادات املایی و تایپی هم دیده نمی‌شود.

نقاط قوت: مقدمه، آغاز، میانه، ایده و پیرنگ، کشمکش و تعلیق، توصیف مکان، آوا، احساسات و هیجانات، شخصیت‌سازی و...

نقاط ضعف: خلاصه و جلد

سخن آخر با نویسنده
دوست عزیزم، حدیثه جان
ذهن خلاق و پویا و همچنین قلم روان شما در خلق این داستان قابل ستایش است. آن‌چه که کاملا پیداست این است که شما یک نویسنده هستید.
موفق باشی و قلمت هر روز تواناتر از پیش🌹
 
آخرین ویرایش:

Rover

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
182
2,102
مدال‌ها
2
به نام خالق قلم

عنوان:
کاراکال
نوشته: حدیثه شهبازی @MINERVA

عنوان: کاراکال، از یک کلمه تشکیل شده که از نظر حجم مناسب است و اگرچه کلیشه ندارد و عنوانی خاص به حساب می‌آید اما کتابی در رده سنی کودک و نوجوان با همین عنوان موجود است. واژه کاراکال یک واژه ترکی‌ست که ترکیبی از دو واژه کارا به معنی سیاه و کولاک به معنی گوش ساخته شده و تبدیل به کاراکال به معنی سیاه‌گوش شده است. گربه‌سانی از نژاد گربه‌سانان کوچک با گوش‌هایی سه گوش و بلند که حاشیه سیاه رنگی دارند. همچنین در یزد کویری به این نام وجود دارد. احتمالا نویسنده منظور خاصی از انتخاب آن دارد که آن را تا حدی در مقدمه بیان کرده است. عنوان بیشتر از این‌که با ژانرهای انتخابی ارتباط داشته باشد، با ژانر معمایی در ارتباط است. همچنین عنوان لو دهنده سیر رمان نیست و با سیر رمان در ارتباط است.

ژانر: ژانرهای انتخابی جنایی و عاشقانه اند. ژانر عاشقانه در ابتدای داستان در عاشقانه کوتاهی که از بیانکا و رامون شاهد هستیم دیده می‌شود و ژانر جنایی هم تنها به کشته شدن خانواده اشاره دارد و هیچ‌کدام از ژانرهای انتخابی نمود دیگری ندارند. آنچه در سیر داستان بیشتر از این دو ژانر به چشم می‌خورد ژانر معمایی‌ست و نویسنده عزیز باید در نظر داشته باشد که ژانر جنایی به اثری تعلق می‌گیرد که صحنه‌های جنایت بارها در آن اتفاق بیفتد. درباره ژانر عاشقانه هم از آن‌جا که داستان تازه شروع شده است بهتر است منتظر ادامه آن باشیم.

خلاصه: خلاصه به زبان ادبی ساده‌‌ای نوشته شده، کلیشه‌ای نیست و از نظر حجم مناسب است. اما چند جمله پایانی آن کمی از سیر رمان را لو می‌دهد؛ نویسنده از شخصیت قهرمان داستان خود نوشته و او را معرفی کرده است. بهتر بود نویسنده یا به معرفی این شخصیت در بخش خلاصه نمی‌پرداخت و یا تنها نکته‌هایی ظریف در قالب جملات ابهام آمیز و در عین حال جذاب می‌آورد. همچنین جمله بعدی که روند داستان را لو می‌دهد. پیشنهادم به نویسنده عزیز این است که این بخش انتهایی خلاصه را هم مانند بخش اول مبهم و بدون جملات لو دهنده بنویسد. جملات ابتدایی جذابیت خوبی برای مخاطب دارد. در خلاصه تنها کمی به ژانر جنایی اشاره می‌شود و اثری از ژانر عاشقانه نیست. اما ژانری که بیشتر در بخش خلاصه دیده می‌شود ژانر معمایی‌ست.

جلد: تصویر جلد، دختری‌ست با سیگاری در دست که دودش را از دهان به بیرون فرستاده است. پس زمینه جلد مشکی و خاکستری‌ست و بیشتر تراژدیک و معمایی به نظر می‌رسد. تنها رکن جنایی در جلد فونتی‌ست که عنوان با آن طراحی شده و خون‌آلود است. رکن عاشقانه‌ای هم در تصویر جلد دیده نمی‌شود. تنها جمله کوتاه درج شده بر روی آن است که کمی به ژانر عاشقانه و بیشتر از آن به ژانر جنایی اشاره دارد. جلد بیشتر به شخصیت قهرمان داستان اشاره دارد و با هیچ‌کدام از ارکان داستان هماهنگی ندارد.

مقدمه: متنی‌ست که توسط خود نویسنده نوشته شده است. یک دیالوگ زیبا از مفهوم عنوان است که نشان می‌دهد نویسنده به چه علت عنوان کاراکال را برای رمان خود انتخاب کرده است. مقدمه کمی از حجم استاندارد بیشتر است اما از آن‌جا که در هر خط معمولا یک جمله کوتاه و یا بیشتر چند کلمه‌ای آمده می‌توان آن را نادیده گرفت. مقدمه با عنوان و ژانر عاشقانه در ارتباط است اما اثری از ژانر جنایی در آن دیده نمی‌شود و بیشتر معما‌گونه است. همچنین با محتوا و خلاصه هماهنگ است.

آغاز: داستان از جایی آغاز می‌شود که قهرمان نوجوان داستان، بیانکا، پیش از مراسم دعای سال نو و سفر خانوادگی برای تعطیلات کریسمس، در حال نوشتن نامه خداحافظی به معشوقش رامون است و صدای ناقوس کلیسا و بعد حضور مادرش و گوشزد او برای تعجیل او را دچار اضطراب می‌کند. به دنبال خواهر کوچکش به باغ می‌رود و در آن‌جا با رامون مواجه می‌شود. نویسنده با قلم روان و خوبش در شروع داستان جذابیت خوبی به آن داده است و آن را از کلیشه دور نموده. ژانر عاشقانه به خوبی در آن مشاهده می‌شود. فقط نویسنده عزیز باید در نظر داشته باشد در توصیفات کمی کم‌کاری داشته است. مثلا اتاقی که در آن مشغول نوشتن نامه است، ظاهر مادرش که به اتاق می‌آید و همین‌طور نگرانی و عصبانیتی که در چهره‌اش نمایان است، فضاهایی از خانه که از آن عبور می‌کند و توصیفاتی درباره ظاهر پدرش. آغاز با ژانرها و محتوا ارتباط خوبی دارد.

میانه: روند داستان متعادل پیش می‌رود؛ حوادث و اتفاقات به درستی و به موقع رخ می‌دهند و این جذابیت داستان را برای خواننده بیشتر می‌کند. نویسنده با ذهن خلاق و قلم روانش به خوبی از پس نگارش وقایع برآمده است. همچنین سیر داستان از کلیشه به دور است.
داستان اوج و فرودهای بسیار جذابی دارد. اوج داستان البته تا این‌جا که تنها سی و شش پارت گذاشته شده به همان گذشته برمی‌گردد. گذشته و اتفاقاتی که باعث می‌شود آینده شکل دیگری به خود بگیرد. زمانی که یک خانواده به علت اعتقادات و تمایلات حزبی پدر خانواده دست‌خوش اتفاقی ناگوار می‌شود و تمام اعضای خانواده به غیر از دختر کوچکتر که توسط خواهر بزرگش نجات داده می‌شود کشته می‌شوند.
میانه بیشتر از این‌که با ژانرهای انتخابی نویسنده در ارتباط باشد، بیشتر ژانر معمایی را در خود دارد. ژانر جنایی تنها به کشته شدن خانواده اشاره دارد و ژانر عاشقانه هم تنها به عشقی که در گذشته‌ بین بیانکا و رامون است اشاره دارد.

سیر رمان: سیر رمان متعادل است و حوادث و اتفاقات سیر کند یا تندی ندارند.

دیالوگ و منولوگ‌ها: بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها تناسب وجود دارد و علائم نگارشی مناسب با حالت و نوع بیان جمله به کار رفته‌اند. دیالوگ هر شخصیت با دیگران متمایز و دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را در اختیار خواننده قرار می‌دهند.

لحن و بافت: مونولوگ‌ها ادبی و دیالوگ‌ها محاوره هستند و این در همه جای متن داستان رعایت شده است. بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها تناسب خوبی وجود دارد.

شخصیت پردازی: توصیف شخصیت‌ شامل شخصیت پردازی درونی یا رفتاری و همچنین بیرونی و ظاهری ماهرانه صورت گرفته است. به طور مثال توصیف شخصیت درونی《دومینیکا مشت‌های گره شده‌اش را گشود و با اکراه، از او چشم برداشت. یک پسر لاابالی و بی‌سر و پا، ارزش جلب توجه کردن را نداشت. او می‌خواست که همه‌ چیز در بی‌سر و صداترین حالت ممکن اتفاق بیفتد.》یا شخصیت بیرونی《همان چشم‌های آبی، بینی تراش‌ خورده، ابروهای خمیده و چهره‌‌ی حق به جانبی که امروز صبح در هتل دیده بود!》

توصیفات: به توصیفات مکان خیلی زیبا و کافی پرداخته شده است. توصیفات غیرمستقیم و به جا هستند و به زیبایی و جذابیت داستان افزوده است. به طور مثال:
《سالن پر زرق و برق، غرق در نور ملایم آباژورهای سقف و رایحه‌ی باکارات رژ بود. ترکیب رنگ‌های سرخ و طلایی، جلوه‌ی سلطنتی فضا را به رخ می‌کشید و چندین مجسمه‌‌ی فرشته‌‌ی بالدار در دو طرف پیشخوان پذیرش، خودنمایی می‌کردند.》
توصیف صدا و آوا هم انجام شده است.
《صدای اعتراض دومینیکا در میان خنده‌های پر سر و صدای اولگا گم شد》
توصیف احساسات و هیجانات هم به خوبی صورت گرفته است. توصیف هیجانات درونی شخصیت‌ها مثل خشم، غم، عشق و نفرت در سیر داستان وجود دارند. برای مثال:
《با پشت دستش، چند قطره‌ی کوچک جاری شده از چشمانش را پاک کرد و نفس عمیقی کشید》.

زاویه دید: داستان توسط سوم شخص یا راوی تعریف شده است و این در سیر داستان به خوبی رعایت شده است. انتخاب نویسنده برای استفاده از سوم شخص بسیار عالی و به‌جا بوده است چرا که تعریف داستانی با این حجم از رخ‌دادها آن هم از دید یک راوی سوم شخص، دست نویسنده را برای ساخت و پرداخت خوب آن‌ها باز گذاشته است.

کشمکش و تعلیق: داستان اوج و فرود مناسبی دارد. کشمکش و تعلیق بیرونی به خوبی در سیر داستان اتفاق افتاده است. و همین اتفاقات و ماجراهایی که حول شخصیت‌ اصلی رمان پیش می‌آید، خواننده را برای خواندن ادامه رمان تشویق می‌کند.
کشمکش و تعلیق درونی هم در داستان وجود دارد؛ دومینیکا، شخصیت اصلی داستان مدام با افکار خود حول اشخاص و اتفاقاتی که می‌افتد و یا حوادثی که در گذشته روی داده است و یا کارها و ماموریت‌هایی که به عنوان یک جاسوس باید انجام دهد، درگیر است و نویسنده به خوبی آن را به نمایش درآورده است.

ایده و پیرنگ: ایده داستان، درباره دختر جوانی‌ست که در روسیه به عنوان جاسوس فعالیت می‌کند. او اتفاقات تلخی را در گذشته و در کودکی پشت سر گذاشته و همان اتفاقات و موقعیت پدرش، او را به این شغل و جایگاه رسانده است. ایده کلیشه‌ای و تکراری‌ نیست و نویسنده با قلم توانمند و ذهن خلاقش، با جای‌گذاری درست وقایع به خوبی از پس پیش بردن داستان برآمده است و به خوبی خواننده را با خود و روند داستانش همراه می‌کند. آنچه در قلم توانمند نویسنده به خوبی نمایان است، میزان اطلاعات بالای او درباره شغل جاسوسی، مکان‌ها، اصطلاحات، فیلم‌ها و فرهنگ روسیه است. آن‌قدر که در نظر اول خواننده دچار شبهه می‌شود که آیا نویسنده اثر واقعا یک فرد ایرانی‌ست؟! و این یکی از مواردی‌ست که به جذابیت داستان افزوده است.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی در متن داستان دیده نمی‌شوند. اصول نگارشی به خوبی رعایت شده و ایرادات املایی و تایپی هم دیده نمی‌شود.

نقاط قوت: مقدمه، آغاز، میانه، ایده و پیرنگ، کشمکش و تعلیق، توصیف مکان، آوا، احساسات و هیجانات، شخصیت‌سازی و...

نقاط ضعف: خلاصه و جلد

سخن آخر با نویسنده
دوست عزیزم، حدیثه جان
ذهن خلاق و پویا و همچنین قلم روان شما در خلق این داستان قابل ستایش است. آن‌چه که کاملا پیداست این است که شما یک نویسنده هستید.
موفق باشی و قلمت هر روز تواناتر از پیش🌹
ممنونم از نقد جامع و کاملت عزیزم
سعی می‌کنم به نکاتی که اشاره کردی، بیشتر دقت کنم 🌹
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,458
مدال‌ها
7
ممنونم از نقد جامع و کاملت عزیزم
سعی می‌کنم به نکاتی که اشاره کردی، بیشتر دقت کنم 🌹
خواهش عزیزدل
موفق باشی
منتظر ادامه رمان زیبات هستم🌹
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین