جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد شورا | گسست از پیله

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ROKH با نام نقد شورا | گسست از پیله ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 53 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا | گسست از پیله
نویسنده موضوع ROKH
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ROKH
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ROKH

سطح
2
 
سرپرست کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
تدارکاتچی انجمن
همیار سرپرست عمومی
مدیر تالار نقد
ویراستار انجمن
گرافیست انجمن
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
831
2,609
مدال‌ها
7
عنوان: گسست از پیله
ژانر: درام
نویسنده: لیلا مرادی

عضو گپ نظارت (۹) S.O.W

خلاصه:
در بحبوحه‌ی تغییرات اجتماعی و سیاسی دهه پنجاه خورشیدی، زنی به نام پروانه در منگنه‌ی سنت‌گرایی و مدرنیته جامعه دست و پا می‌زند تا یک زندگی آرام و بی‌دردسر داشته باشد؛ اما سرنوشت برخلاف خواسته‌هایش می‌چرخد و حوادثی پیش می‌آید که او را مقابل مهم‌ترین فرد زندگی‌اش قرار می‌دهد!

لینک اثر
 
موضوع نویسنده

ROKH

سطح
2
 
سرپرست کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
تدارکاتچی انجمن
همیار سرپرست عمومی
مدیر تالار نقد
ویراستار انجمن
گرافیست انجمن
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
831
2,609
مدال‌ها
7
1000037276.jpg
بسم الله الرحمن الرحیم‌
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما:
@Leila Moradi

سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان‌بوک
منتقد رمان شما:
@MAHROKH

*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تاپیک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد:
@MAHROKH
 
موضوع نویسنده

ROKH

سطح
2
 
سرپرست کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
تدارکاتچی انجمن
همیار سرپرست عمومی
مدیر تالار نقد
ویراستار انجمن
گرافیست انجمن
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
831
2,609
مدال‌ها
7
نقد شورا
داستانک: گسست از پیله
نوشته @Leila Moradi

· عنوان:
عنوان از سه کلمه گسست+از+پیله تشکیل شده که حجم استانداردی دارد و زیاد طولانی نشده. کلمه گسست به معنی "جدا شدن، از هم گسیختگی، پارگی" و کلمه پیله به معنی "پوشش ابریشمی که حشراتی مثل کرم ابریشم دور خود می‌تنند، کنایه از سماجت یا اصرار در انجام کاری" است که در این‌جا به معنی پوشش ابریشمی به‌کار رفته‌است.
گسست از پیله، به مراحل تکامل حشره پروانه اشاره دارد و مفهوم پروانه‌ای را می‌رساند که از پیله‌ی تنیده‌ی خود گسسته و رهایی یافته.
میزان کلیشه عنوان حدود ۴۰ درصد است که زیر حد نصاب و مناسب است. عنوان تکراری نیست و با ژانر درام، خلاصه، مقدمه و محتوای داستانک تناسب آشکاری دارد.
می‌توان این امر که به رهایی یا گسستن از پیله‌ی فرضی اشاره دارد را لودهندگی آینده و تصمیمات شخصیت داستان دانست اما از آن‌جا که این عنوان برای داستانک به‌کار رفته و داستانک به حدی کوتاه است که فرصت پردازش آن‌چنانی برای سیر و فراز و فرودها نیست، این نقدِ وارده ارفاق می‌شود.

· ژانرها:
ژانر انتخابی نویسنده تنها ژانر درام است که با توجه به داستانک بودن اثر، انتخاب معقولانه‌ای‌ست. ژانر درام در تقریباً تمامی قسمت‌های داستانک دیده می‌شود و انتخاب به‌جایی بوده‌است.

· خلاصه:
خلاصه با لحن ادبی نوشته شده، ۶ خط دارد که مطابق استاندارد (۳ تا ۹ خط) است و جزئیات آشکاری از محتوا در آن دیده می‌شود. جزئیات به‌صورت مبهم ارائه شده و با تعلیق مناسبی برای داستانک، اتمام می‌یابد. متن خلاصه با ژانر درام، مقدمه و محتوای رمان تناسب واضحی دارد.

· جلد:
جلد رمان حاوی زمینه‌ای تیره_روشن است که در آن ابرهای خاکستری و طوفانی به‌چشم می‌خورند و نور شدیدی که از میان آن‌ها می‌تابد‌. در جلوی این پس‌زمینه، زنی قرار دارد که از نیم‌رخ مقابل مخاطب قرار گرفته و با حالت ایستادنی محکم بر روی زمین و خم کردن زانو به جلو، دست خود را با نهایت قوا به‌سوی دیوار جلویش دراز کرده و دست دیگرش را مشت. پیراهن زن به‌خاطر حرکتش به پرواز درآمده و فضای دراماتیکی ایجاد کرده‌است. دیوار جلوی او، دیواری سنگی و تیره است که ترک‌های طلایی‌رنگ و درخشانی در آن به‌چشم می‌خورد و از محل برخورد مشت زن با آن، تکه‌هایی به پرواز درآمده و نور شدیدی در پس‌زمینه‌ی مشت او می‌تابد.
تصویر با محتوا تناسب آشکاری دارد و می‌توان برداشت کرد که این زن، پروانه، شخصیت اصلی داستانک است و دیوار جلویش نمادی از سدی‌ست که جلوی او قرار دارد و پروانه برای شکستن آن اقدام می‌کند.
فضای دراماتیک و نمادین تصویر کاملاً با ژانر درام مطابقت دارد‌. فونت نستعلیق به‌صورت شیشه‌ای روی تصویر قرار داده شده و نماد پروانه‌ای روی کلمه پیله گذاشته شده که با تصویر و محتوای رمان متناسب است.
متن بالای جلد، "پیله‌ی دریده یعنی، پروانه‌ای پرواز کرده‌است" تناسب واضحی با ژانر و محتوای رمان دارد و تنها می‌توان ایراد نگارشی کوچکی از آن گرفت که نیازی به گذاشتن ویرگول در این جمله نیست.

· مقدمه:
مقدمه با لحن ادبی و توسط نویسنده نوشته شده‌است. ۷ خط دارد که با تعداد خطوط استاندارد (۳ تا ۹ خط) مطابقت دارد.
جذابیت دارد و تنها می‌توان ایراد کوچکی از این گرفت که بهتر است رفتارهای شخصیت داستان مستقیماً به مخاطب معرفی نشود و مخاطب در متن داستانک، خودش به این نتیجه برسد‌. در کنار لودهندگی، تعلیق و جذب خوبی ایجاد کرده‌است و با ژانر درام و محتوای رمان تناسب واضحی دارد.
صرفاً بهتر است روی ابهام آن کمی کار شود، زیرا مقدمه درمورد زنی که بین دو انتخاب دست و پا می‌زند و زندگی‌اش به این انتخاب‌ها وابسته است تا حدود زیادی کلیشه دارد. نویسنده می‌تواند با ایجاد تغییراتی در متن مقدمه و به‌کارگیری استعاره‌های خوش‌قلم خود، مقدمه‌ای متمایز ارائه دهد.

· آغاز:
شخصیت اصلی رمان، پروانه، از خواب برمی‌خیزد و پس از آماده شدن، برای خرید نان تازه بیرون می‌رود. در راه، شعارهای انقلابی و عکس‌های روحانی‌ای روی شیشه مغازه‌ها مشاهده می‌کند. توی صف شلوغ نانوایی، دو زن پشت سر پروانه شروع به پچ‌پچ می‌کنند. همسایه‌ی پروانه، حوری‌خانم، نیز آن‌جاست و نگاه بدی به او می‌اندازد. پروانه از شنیدن طعنه‌های آن‌ها به‌خاطر سر و وضعش و دیر رسیدن شوهرش به خانه، بسیار ناراحت می‌شود و سکوت می‌کند. پس از گرفتن نان تازه و داغ، به خانه برمی‌گردد و پس از ورود، صدای گریه‌ی دختر کوچکش شیرین را می‌شنود. سریع به سراغ دخترش می‌رود و شروع به آرام کردن او می‌کند، در حالی که همسرش با بی‌اعتنایی به آن‌ها همچنان خوابیده‌است.
کلیشه‌ی از خواب بیدار شدن برای شروع داستان، نقطه ضعفی‌ست که در این داستانک به چشم می‌خورد. حذف این کلیشه هیچ‌گونه تغییر خاصی در آغاز داستانک ایجاد نمی‌کند و پیشنهاد داده می‌شود نویسنده محترم با حذف یا تغییر آن، آغاز جذاب‌تری به مخاطب ارائه کند. کلیشه‌ی دیگری در آغاز به چشم نمی‌خورد‌.
در آغاز تعلیق کوچکی مبنی بر علت خصومت شدید همسایه‌ها با پروانه وجود دارد و همچنین اشاره‌هایی به اوضاع کشور و شعارهای انقلابی.
در آغاز، میزان اندکی توصیفات مکانی دیده می‌شود که صرفاً شامل رنگ پرده‌ها و مبل خانه‌ی پروانه و دیدن شعارها و عکس‌های امام خمینی (ره) در خیابان‌هاست. توصیفات مکانی آغاز، جای بهتر شدن و بسط داده شدن دارد تا مخاطب بتواند تصویر کُلی‌ای از مکان‌هایی که داستانک معرفی می‌کند، داشته باشد.
توصیفات آوایی در آغاز با صدای ضربه‌های ساعت، پچ‌پچ زن‌ها، صدای اتومبیل‌ها و موتورها در خیابان و صدای گریه‌ی شیرین، به‌خوبی ارائه شده‌اند و توصیفات احساسی و کشمکش‌ها نیز با پرداختن به مونولوگ درونی پروانه پس از شنیدن طعنه‌ی زن‌ها، خوب پردازش شده‌اند. شخصیت‌پردازی اندکی در آغاز ارائه شده که شامل جدا بودن جایگاه اجتماعی پروانه از زن‌های درون صف و «خارجی» بودن سر و وضع اوست که به سلیقه‌ی همسرش رهی برمی‌گردد. همچنین متوجه می‌شویم که پروانه دل‌تنگ یزد است و دوست دارد به زندگی گذشته‌اش برگردد.
آغاز با ژانر درام تناسب دارد.

· میانه:
در میانه سه اوج مهم وجود دارد؛ دعوای پروانه با رهی، شکسته شدن شیشه‌ی خانه‌ی پروانه و فرار او، رویارویی نهایی او با رهی و پیوستنش به جمعیت انقلابی.
اوج اصلی داستانک، رویارویی نهایی پروانه با رهی، دادن شیرین به‌دست او و جدایی‌اش از آن‌ها برای پیوستن به جماعت شعاردهنده است. این اوج کلیشه ندارد و نویسنده محترم در آن به‌خوبی از توصیفات احساسی، آوایی و شخصیت‌پردازی درونی استفاده کرده، هرچند توصیفات ظاهری و مکانی جای کار دارند. قلم نویسنده به‌خوبی هیجان لازمه برای این اوج و ژانر درام را به مخاطب القا می‌کند و در این زمینه موفق عمل کرده‌است.
نویسنده محترم می‌تواند با استفاده از توصیفات ظاهری و مکانی بیشتر (بویایی، رنگ‌ها، پرداختن بیشتر به وقتی که پروانه زنِ زخمی را پیدا می‌کند و غیره)، شخصیت‌ها و ظاهرسازیِ فضا را برای مخاطب ملموس‌تر کند و صحنه‌ای قوی در ذهن مخاطب ایجاد کند. صدالبته که انتظار نمی‌رود حجم زیادی از توصیفات در صحنه‌ای هیجانی مشاهده شود، اما باید به میزانی باشد که صحنه گنگ یا کُلی نباشد.

· لحن و بافت:
لحن مونولوگ‌ها ادبی و دیالوگ‌ها محاوره است که با ژانر و محتوای داستان تناسب دارد. در داستان از افعال مضارع و زمان حال برای روایت استفاده شده، اما چندین مورد پرش زمانی به ماضی در متن به چشم می‌خورد که چند نمونه برای مثال در زیر آورده شده:
📝 یک بچه‌ی تپلی بانمک با موهای فرفری سیاه که مثل اسمش شیرینی را به زندگی‌شان هدیه داده‌بود.❌️
یک بچه‌ی تپلی بانمک با موهای فرفری سیاه که مثل اسمش شیرینی را به زندگی‌شان هدیه داده‌است.✅️
📝 عروسک محبوبش که یک گوسفند صورتی بود را بغل می‌گیرد❌️

عروسک محبوبش که یک گوسفند صورتی است را بغل می‌گیرد✅️
📝 نخست‌وزیر سابق در مصاحبه اخیرش گفت❌️
نخست‌وزیر سابق در مصاحبه اخیرش گفته‌است✅️
📝 جامعه‌ای که داشت روز به روز تغییر می‌کرد و حرف از آزادی می‌زد، دیگر نمی‌خواست زیر سلطه‌ی حکومت‌داران بماند. جوانان از هر سن و رشته‌ای، در دانشگاه‌ها و مساجد بی‌پروا سخنرانی می‌کردند و خواستار تغییر موضع حکومت بودند.❌️
جامعه‌ای که دارد روز به روز تغییر می‌کند و حرف از آزادی می‌زند، دیگر نمی‌خواهد زیر سلطه‌ی حکومت‌داران بماند. جوانان از هر سن و رشته‌ای، در دانشگاه‌ها و مساجد بی‌پروا سخنرانی می‌کنند و خواستار تغییر موضع حکومتند.
✅️
📝 نتوانسته‌بود باز ساکت بماند و همین مرد را به مرز عصبانیت می‌رساند. ❌️
باز نتوانسته‌است ساکت بماند و همین مرد را به مرز عصبانیت می‌رساند. ✅️
📝 پس چرا رهی نمی‌آمد؟ ❌️
پس چرا رهی نمی‌آید؟ ✅️
✅️ او این وسط نمی‌دانست حق را به کدام سمت بدهد.❌️
او این وسط نمی‌داند حق را به کدام سمت بدهد.
✅️
در داستان، این پرش لحن بیشتر زمانی مشاهده می‌شود که پروانه به فکر فرو می‌رود و روی چیزی تأمل می‌کند یا راوی شرح واقعیات می‌دهد. با توجه به این امر، منتقد پیشنهاد می‌کند زمان افعال داستانک به‌کلی به ماضی تغییر یابد تا متن یک‌دست‌تر و بهتر خوانده شود و شاهد تغییر مونولوگ از مضارع به ماضی نباشیم.
الگوی لحن ادبی و محاوره در تمامی پارت‌ها رعایت شده و پرش لحن به چشم نمی‌خورد.

· سیر رمان:
سیر داستانک متعادل است و با توجه به تعداد پارت‌های کم، به میزان کافی پیش رفته‌است و میزان کشمکش‌ها و شخصیت‌ها به اندازه است. داستان باورپذیری دارد و ایرادی در این مورد دیده نمی‌شود.

· دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
داستانک اکثراً بین مونولوگ و دیالوگ تناسب دارد و فقط در بعضی قسمت‌ها به‌علت شرح افکار پروانه کمی مونولوگ‌محور شده که طبیعی‌ست و این امر بلافاصله رفع شده. علائم نگارشی و نیم‌فاصله‌ها غالباً به درستی رعایت شده‌اند و فقط چند مورد ایراد به چشم خورده که در رکن ایرادات نگارشی ذکر می‌شود.

· شخصیت‌پردازی:
الف. شخصیت‌پردازی بیرونی: شخصیت‌پردازی بیرونی چندانی به جز توصیف مو در مورد پروانه انجام نگرفته‌است، اما ما تصور کُلی‌ای از رهی و شیرین داریم. شیرین به‌صورت مستقیمی توصیف شده که باید تصحیح شود و گام‌به‌گام آورده شود، همان‌طور که برای رهی آورده شده. توصیفات از پروانه که شخصیت اصلی داستان است باید بسط داده شوند تا مخاطب بتواند تصور خوبی از او در ذهن خود بیاورد. از آن‌جا که به موهای خود روغن می‌زند می‌توان چنین برداشت کرد که جنس موهای فر یا موج‌داری دارد، اما بهتر بود در متن به این اشاره میشد و خصوصیات ظاهری دیگر او نیز بیان میشد.
مثال توصیف مستقیم شیرین:
یک بچه‌ی تپلی بانمک با موهای فرفری سیاه که مثل اسمش شیرینی را به زندگی‌شان هدیه داده‌بود.
مثال توصیف غیرمستقیم رهی:
سرگرمی‌اش بازی کردن با سبیل باریک و سیاه پدرش است.
روی سی*ن*ه‌ی ستبر پدرش آرام خوابید.
دستی میان موهای پرپشتش کشید.

ب. شخصیت‌پردازی درونی:
شخصیت‌پردازی درونی در داستان به‌خوبی انجام گرفته. نویسنده به طرزی غیرمستقیم نشان می‌دهد که پروانه زنی میانه‌روست که ترجیح می‌دهد درگیر سیاست نشود و ترسان، فقط به‌دنبال آرامش و امنیت خانواده‌اش می‌گردد. او از جهت‌گیری و پیوستن به سمت خاصی می‌ترسد و افکارش در این مورد را سرکوب می‌کند. رهی مردی‌ست طرفدار رژیم قدیمی، عقاید محکم و تندی دارد و شخصیتش دست‌خوش تغییراتی شده که حاصل از مقام و جایگاهش است.
نمونه‌ای از شخصیت‌پردازی خوب:
پروانه وقتی به این حرف‌های تازه گوش می‌دهد، سوالاتی در ذهنش شکل می‌گیرد که از پاسخ دادنشان ممانعت به عمل می‌آورد؛ یک‌جور ترس بی‌جا که افکارش نباید از محدوده‌ی مشخص شده تخطی کند.
رهی هر بار که این صحبت‌ها را می‌شنود، رو ترش می‌کند و می‌گوید مردم خوشی زیر دلشان زده و دارند دودستی کشورشان را نابود می‌کنند.

·
توصیفات صحنه:
توصیفات مکانی در داستانک چندان بسط داده نشده‌اند و همچنان جای شکل دادن و اضافه کردن جزئیات اماکن مختلف وجود دارد. توصیفاتی که ارائه شده‌اند، به‌صورت غیرمستقیم و ملموس آورده شده‌اند که مثالی در زیر آورده می‌شود:
کنار تیربرق، رهی با اسلحه‌ای افتاده، با لبخند تلخی که میان دودهای غلیظ و خاکستری پراکنده در هوا محو می‌شود، به مردمی که زیر باران، بی‌محابا و خستگی‌ناپذیر شعار می‌دهند چشم می‌دوزد.
توصیفات آوا و صدا در داستانک به‌چشم می‌خورند و غیرمستقیمند، اما این توصیفات نیز می‌توانند با اضافه کردن چیزهایی مانند تُن صدای شخصیت‌ها و صدای قدم‌ها روی آسفالت و غیره و غیره، بسط داده شوند.
توصیفات احساسات و هیجان‌ها به‌خوبی و غیرمستقیم در سراسر داستانک دیده می‌شود و نقطه قوتی برای داستانک به شمار می‌رود.
هیچ‌یک از موارد نام‌برده در بالا، کلیشه ندارند و نویسنده محترم در القای باورپذیری توصیفات موفق بوده.

· زاویه دید:
زاویه دید داستانک سوم شخص محدود است و بر پروانه، شخصیت اصلی داستان، تمرکز دارد. در تمامی پارت‌ها رعایت شده و با توجه به ژانر و محتوا و سیر داستان، انتخاب خوبی بوده‌است.

· کشمکش و تعلیق:
تعلیق: در داستان تعلیق‌های ریز و درشتی مبنی بر امنیت پروانه و درگیری‌های او و رهی پیش می‌آید. از تعلیق‌های مهم می‌توان به زمانی اشاره کرد که شیشه‌ی خانه را می‌شکنند و پروانه با احساس خطر، کمی بعد به همراه شیرین خانه را ترک می‌کند، اما در حین انتظار کشیدن توی تاکسی ناگهان زنی زخمی و تیرخورده را بر زمین می‌بیند.
تعلیق اصلی داستان، انتظار مخاطب برای جهت‌گیری پروانه به یک‌سو و دیدن نتیجه‌ی جدال بین او و رهی‌ست که خوب زمینه‌سازی و پردازش شده‌است و جا به اوجی هیجانی می‌دهد.

2. کشمکش درونی: با توجه به ژانر درام، انتظار دیدن کشمکش‌های درونی زیادی می‌رود که همین‌طور نیز هست و مدام در داستان شاهد سیر افکار پروانه و مشغله‌ی ذهنی او به‌علت وضعیت اطرافش هستیم. این کشمکش‌ها به درستی پردازش شده‌اند و برای مخاطب قابل درک و لمسند.

3. کشمکش بیرونی: در داستانک، کشمکش انسان با انسان (پروانه با رهی، رهی با مردم) و کشمکش انسان با وقایع (ناراضی بودن مردم از رژیم، ناراضی بودن پروانه از وضعیتش) به چشم می‌خورد. این کشمکش‌ها نیز مانند کشمکش‌های درونی، پردازش خوبی دارند و به‌جا آورده شده‌اند.

· ایده و پیرنگ:
ایده‌ی داستان درمورد زنی جوان به نام پروانه است که در دوره‌ی شاه زندگی می‌کند و حال شاهد شکل‌گیری انقلاب اسلامی‌ست. شوهر پروانه، رهی، جزو نظامیان شاه است و از تغییر وضعیت بسیار ناراضی‌ست. به‌علت شغل رهی و طرز زندگی پروانه، او در میان جماعت حس غریبگی می‌کند و امنیتش به‌علت عصبانیت مردم از نظامیان، در خطر است. پروانه از جهت‌گیری به سمت حزب سیاسی خاصی امتناع می‌کند و تنها تمرکزش را روی امنیت خودش، رهی و دختر کوچکش، شیرین، می‌گذارد، اما هنگامی که به‌علت در خطر گرفتن جانش با شیرین خانه را ترک می‌کنند، در میان جماعت معترض با زن زخمی و تیرخورده‌ای مواجه می‌شود و این او را به‌شدت تکان می‌دهد. مشخص می‌شود که عامل تیر خوردن زن، رهی بوده که اسلحه به‌دست مسئول متفرق کردن جمعیت است. درگیری دوباره‌ای بین پروانه و رهی پیش می‌آید. رهی تلاش می‌کند پروانه را از آن‌جا دور کند، اما پروانه شیرین را به بغل رهی می‌دهد و با حرکت محکمی، خود را از او جدا می‌کند، به جمعیت انقلابی می‌پیوندد و رهایی پیدا می‌کند.
ایده کلیشه‌ی بسیار کمی دارد و جذاب است. قلم نویسنده نیز این جذابیت را پرورش داده و در قالب داستانکی تأمل‌برانگیز به مخاطب ارائه کرده‌است. تنها ایراد، توصیفات ناکافی‌ست که در رکن توصیفات و شخصیت‌پردازی به آن‌ها پرداخته شد و باقی عناصر (تعلیق، کشمکش‌ها، شخصیت‌پردازی درونی) به درستی آورده شده‌اند.

· ایرادات نگارشی:
📝 رعایت علائم نگارشی:
علائم نگارشی اکثراً در داستانک رعایت شده‌بود، اما در بعضی قسمت‌ها استفاده از کاما به چشم نمی‌خورد که در زیر به همراه یکی_دو ایراد جزئی دیگر آورده شده‌اند. لازم به ذکر است که تمامی ایرادات ویرگول آورده نشده و نویسنده عزیز باید با یک‌دور بازخوانی اثر، هرجا که مورد نیاز است ویرایش کند.
صدای گریه‌ی دخترکش شیرین با خر و پف همسرش یکی شده‌است.❌️
صدای گریه‌ی دخترکش، شیرین، با خروپف همسرش یکی شده‌است.✅️
که بدخلق بالش را روی سرش می‌گذارد ❌️
که بدخلق، بالش را روی سرش می‌گذارد ✅️
که مثل اسمش شیرینی را به زندگی‌شان هدیه داده‌بود.❌️
که مثل اسمش، شیرینی را به زندگی‌شان هدیه داده‌بود.✅️
از درب وسط هال وارد اتاق‌خواب می‌شود.
از درب وسط هال، وارد اتاق‌خواب می‌شود.

بابا را صدا می‌زند. آن‌قدر که مرد تصمیم می‌گیرد❌️
بابا را صدا می‌زند؛ آن‌قدر که مرد تصمیم می‌گیرد✅️
یه کاری می‌کنی بزنمش پدرسوخته!❌️
یه کاری می‌کنی بزنمش، پدرسوخته!✅️
تنها صدایی که سکوت مابینشان را می‌شکند کلمات نامفهومی است❌️
تنها صدایی که سکوت مابینشان را می‌شکند، کلمات نامفهومی است✅️
شیرین کوچولو، لباس عوض کرده وسط هال نشسته‌است❌️
شیرین کوچولو، لباس عوض کرده، وسط هال نشسته‌است✅️
سیاست داره زندگیمون رو به‌هم می‌زنه رهی! ❌️
سیاست داره زندگیمون رو به‌هم می‌زنه، رهی! ✅️
به خودش آمد دید عمویش او را عروس می‌خواند❌️
به خودش آمد، دید عمویش او را عروس می‌خواند✅️
صدای گریه‌ی شیرین او را از گذشته بیرون می‌کشد.❌️
صدای گریه‌ی شیرین، او را از گذشته بیرون می‌کشد.✅️
وحشت‌زده هین خفه‌ای می‌گوید ❌️
وحشت‌زده «هین» خفه‌ای می‌گوید ✅️
میان این قوم آن‌ها لکه سیاهی هستند❌️
میان این قوم، آن‌ها لکه‌ی سیاهی هستند✅️
پیر و جوان، دانشجو و بی‌سواد. چادری و بی‌حجاب، همه از هر قشر و صنفی به خیابان‌ها آمدند ❌️
پیر و جوان، دانشجو و بی‌سواد، چادری و بی‌حجاب؛ همه از هر قشر و صنفی به خیابان‌ها آمده‌اند ✅️
راننده نچ‌نچ‌کنان ماشین را گوشه‌ای نگه می‌دارد.❌️
راننده، نچ‌نچ‌کنان، ماشین را گوشه‌ای نگه می‌دارد.✅️
خانم از میانبر می‌رسونمتون، این خیابون حالاحالاها باز نمیشه.❌️
خانم، از میان‌بُر می‌رسونمتون. این خیابون حالاحالاها باز نمیشه!✅️
مامانم رو تیر زدی، تیر زدی‌.❌️
مامانم رو تیر زدی، تیر زدی‌!✅️
ولم کن، من هیچ‌جا باهات نمیام. ❌️
ولم کن، من هیچ‌جا باهات نمیام!✅️
اسلحه بهتون دادن که روی زن و جوون مردم بکشین؟❌️
بهتون اسلحه دادن که روی زن و جوون مردم بکشین؟!✅️

📝 رعایت فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ها:

اکثراً به‌خوبی و درستی رعایت شده‌بود‌ و فقط سه مورد به چشم خورد که در زیر بیان می‌شوند:
ابربهار❌️
ابرِ بهار✅️ (پارت #۱۲)
بیکار❌️
بی‌کار✅️ (پارت #۱۲)
میانبر ❌️
میان‌بُر✅️
سیم‌برق❌️
سیمِ برق✅️

📝 تناسب فعل و فاعل و عدم پرش‌های زمانی:
افعال با فاعل‌ها تناسب داشتند، منتها میزان بسیاری پرش زمانی دیده شد که در رکن لحن و بافت بیان شد.

📝 رعایت دستور زبان:
بدون مشکل رعایت شده‌بود، تنها دو مورد به‌هم ریختگی ارکان جمله دیده شد:
حالت خوبه تو؟❌️
تو حالت خوبه؟!
✅️
اسلحه بهتون دادن که ❌️
بهتون اسلحه دادن که
✅️

📝 اشتباهات تایپی و املایی:
به‌خوبی رعایت شده بود و تنها دو مورد دیده شد:
توأم عقلت رو دادی ❌️
تو هم عقلت رو دادی✅️
*کلمه‌ی توأم معنی "همراه" دارد. مثلاً: حس غمی توأم با شادی در وجودش جوانه زد.
چمبتامه❌️
چمباتمه✅️

📝 رعایت تفکیک پرش‌های زمانی و مکانی با ***:

بدون مشکل رعایت شده‌بود.

· ضعف‌ها و نقطه قوت:
نقاط قوت: عنوان، ژانرها، خلاصه، جلد، باقی آغاز، میانه، سیر، دیالوگ و مونولوگ، شخصیت‌پردازی درونی، باقی توصیفات، زاویه دید، کشمکش و تعلیق، ایده و پیرنگ، باقی رکن ایرادات نگارشی.
نقاط ضعف: مقدمه، کلیشه‌ی اول آغاز، لحن و بافت، شخصیت‌پردازی بیرونی، توصیفات مکان، رعایت علائم نگارشی.

· سخن آخر منتقد و دیدگاه کلی از نظر یک خواننده:
لیلای عزیز، قلم بسیار خوبی داری و ایده‌های خلاقانه. از خوندن این اثر لذت بردم و قطعاً منتظر آثار بعدیت و خوندن اون‌ها هم هستم. قلمت پایدار🪷
 

Leila Moradi

سطح
4
 
نویسنده افتخاری انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
671
14,613
مدال‌ها
4
سلام عزیزم
این‌قدر قشنگ راجع‌ به موضوع داستانک توضیح دادی که خودم عاشقش شدم😅 کم‌کم ایرادات گفته شده رو از آغاز تصحیح می‌کنم. مرسی از راهنمایی‌های سازنده‌ات
 
موضوع نویسنده

ROKH

سطح
2
 
سرپرست کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
تدارکاتچی انجمن
همیار سرپرست عمومی
مدیر تالار نقد
ویراستار انجمن
گرافیست انجمن
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
831
2,609
مدال‌ها
7
سلام عزیزم
این‌قدر قشنگ راجع‌ به موضوع داستانک توضیح دادی که خودم عاشقش شدم😅 کم‌کم ایرادات گفته شده رو از آغاز تصحیح می‌کنم. مرسی از راهنمایی‌های سازنده‌ات
سلام لیلاجان
ایده‌ی زیبای شما بوده و من صرفاً خلاصه کردم. خواهش می‌کنم و اگر سؤالی بود خصوصی یا نمایه در خدمتم🪷
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین