جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد ادبی نقد مجموعه شبهات مکرر | اثر ریپر کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط Serenya با نام نقد مجموعه شبهات مکرر | اثر ریپر کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 66 بازدید, 1 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد مجموعه شبهات مکرر | اثر ریپر کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع Serenya
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Serenya
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
1,210
8,180
مدال‌ها
5
IMG_20250414_232441_545 (1).jpg
با عرض درود خدمت نویسندگان انجمن؛
به نکات زیر توجه کنید:

تا پیش از ارسال نقدنامه توسط منتقد، هیچ‌گونه پیامی در تاپیک ارسال نکنید.

نقد ادبی، صادقانه و جهت بهبود وضعیت اثر شما انجام می‌شود، لطفا در مواجهه با آن نقدپذیر باشید!

درصورت وجود ابهام در نقد، با ارشد بخش خصوصی ایجاد کنید.

با بی‌توجه‌ای به نکاتی که توسط منتقد ارائه می‌شود، فرصت ارتقای اثر را از دست می‌دهید.

تاپیک شما تا دو روز آتی، جهت گفتگوی محترمانه با منتقد باز خواهد بود.
نام اثر: شبهات مکرر
نویسنده: @نهـنگـ
منتقد: @Serenya
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
1,210
8,180
مدال‌ها
5
عنوان:
عنوان یک دلنوشته‌ باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوان‌های طولانی پرهیز شود چرا که ماندگاری در ذهن خواننده ندارند.
عنوان یک دلنوشته‌ باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد
عنوان «شبهاتِ مُکَرر» کوتاه، ادبی و جذاب است و فوراً حس پرسش و شک در ذهن خواننده ایجاد می‌کند. انتخاب این ترکیب، مناسب ژانر روان‌شناختی و تراژدی است و نشان می‌دهد اثر به بررسی پیچیدگی‌های درونی و پرسش‌های هویتی می‌پردازد. با این حال، اگرچه عنوان به جذابیت و گیرایی خوبی دست یافته، کمی مفهوم «تکرار» یا بازگشت مکرر به همان دغدغه‌ها و تردیدها» می‌توانست روشن‌تر با محتوای متن هم‌راستا شود تا ارتباط عنوان و بدنه بیشتر ملموس گردد

ژانر:
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر می‌گیرد.
ژانرهای یک دلنوشته‌ با یکدیگر ارتباط کامل برقرار کنند همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند.
برای مثال اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بکار برده اما در بقیه پارت‌ها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانر‌ها قرار دهیم.
ژانر روان‌شناختی و تراژدی کاملاً در متن رعایت شده است. تقریباً در تمامی پارت‌ها حس غم، فشار روانی، اضطراب و تعلیق هویت حفظ شده است که انسجام ژانر را تقویت می‌کند. روان‌شناختی بودن متن با تمرکز بر ذهن شخصیت، حس درونی و مکالمه با خود بسیار خوب منتقل شده است. تراژدی نیز در توصیف درد، فشار اجتماعی و بی‌عدالتی محسوس است. ارتباط میان این دو ژانر یکدست و مناسب است و تضاد و تناقضی دیده نمی‌شود.

مقدمه:
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیده‌ای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونه‌ای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بربگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
مقدمه باید جامع و کامل باشد به بیانی دیگر اول و پایان حرف‌های گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه زیادی واضح و روشن باشد. اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود.
خود متن مقدمه را به سه قسمت( مقدمه + بدنه + نتیجه )
تقسیم بندی می‌کنیم؛ در قسمت مقدمه نویسنده می‌بایست مقدمه‌ای از آنچه که اتفاق افتاده است یا مقدمه‌ای از احساسات اتلاف شده بیان کند همچنین در قسمت مقدمه هرچه که بیان شده دلایل آن و اینکه چه احساساتی را در بر می‌گیرد می‌بایست در قسمت بدنه شرح داده شود.
در این مُثله‌گاهِ نگاه، هر نفسی که برمی‌آید، حکمِ نهایی قاضی‌ای است که هرگز او را ندیده است. اینجا، آناتومیِ سکوتِ درونی، زیر تیغِ تشریحِ هزاران زبان، پاره‌پاره می‌شود. او، تندیسِ تقدیری است که نه بر سنگ، بلکه بر ذهن‌های پُرمدعا تراشیده شده؛ روایتِ تلخِ تنفس در قفسی شیشه‌ای که هر زاویه‌اش انعکاسِ صدها انگشت اتهام است.

دیباچه اثر با زبان ادبی، استعاری و غنی از حس آغاز می‌شود. از همان ابتدا، تصویر ذهنی قوی و فضاهای تراژیک ایجاد شده است. مقدمه به‌خوبی به بخش بدنه و نتیجه متن مرتبط است و احساسات کلی اثر را پیش‌نمایش می‌دهد. بخش‌های «مقدمه»، «بدنه» و «نتیجه» به شکل ادبی و نه مستقیم، تفکیک‌پذیر هستند و این تقسیم‌بندی، حس نظم و ساختار را به متن می‌دهد. نقطه قوت اصلی مقدمه، انتقال همزمان عمق احساس و پرسش هویتی است. تنها نکته، طولانی بودن مقدمه نسبت به استانداردهای دلنوشته است که خواننده را کمی سنگین می‌کند.

انسجام:

انسجام متن از نظر ادبی، محتوایی و نگارشی در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
انسجام ادبی: لحن ادبی ثابت و یکدست است و پرش‌های ناگهانی دیده نمی‌شود.
انسجام نگارشی: پارت‌ها تقریباً طول مشابه دارند و تعداد خطوط متقارن است.
انسجام محتوایی: موضوعات و احساسات در کل متن یکسان و مرتبط هستند. از نظر نگارشی، جملات طولانی و پیچیده هستند، اما خواننده توان درک مفاهیم را دارد و این پیچیدگی، با حس تراژدی متن هماهنگ است.

هدف و ایده:
هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد.
اما اگر مانند بسیاری از دلنوشته‌ها هدف اصلی کلیشه‌ای بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته می‌شوند همراه با قلم نويسنده این کلیشگی دور شود.
هدف اثر، بررسی فشارهای روانی، تحمیل انتظارات و جنگ درونی با هویت است. ایده انتخابی جدید و غیرکلیشه‌ای است و بیان روان‌شناختی آن، اثر را از دلنوشته‌های معمولی متمایز می‌کند. احساسات نویسنده به خوبی محور قرار گرفته‌اند و متن بیشتر از آن که داستان روایت کند، تخلیه و تحلیل احساسات شخصیت را ارائه می‌دهد.

ساختار
ساختار متن مشخص و منسجم است. هر پارت حاوی یک یا چند احساس است و روایت داستانی صرف، در پس زمینه قرار دارد.
متن دلنوشته است و شکل و اساس دلنوشته را دارد.

دستور زبان
همانطور که در بالا هم اشاره کردیم
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن می‌شود و در انتقال احساسات کمک می‌کند که لحن این دلنوشته

اما دلنویس می‌تواند از لحن عامیانه استفاده کند و یا لحن ادبی و عامیانه را با هم استفاده کند ولی در این حالت دلنویس باید با قلم خود در لحن دلنوشته توازن برقرار کند.

قسمت بعدی در این رکن مورد بررسی قرار می‌گیرد ساختمان دلنوشته است.
نویسنده گاهی می‌تواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابه جا کند(جابه‌جایی فاعل و مفعول)
اما این جابه‌جایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله بهم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود
زبان ادبی و استعاری است و جمله‌بندی‌ها با دقت برای زیبایی اثر چیده شده‌اند. استفاده از جملات بلند و توصیفی، حس فشار روانی و تراژدی را افزایش داده است. گاهی جملات پیچیدگی بیش از حد دارند، اما برای ژانر و فضای اثر قابل قبول است.

دستور ادبی:
استفاده از آرایه‌های ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته‌ کاملا اجباری هستند.
این آرایه‌های ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی می‌کنند. هرچه بیشتر از آرایه‌های ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود.
نویسنده باید سعی کند از آرایه‌های متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو آرایه‌ی تکراری استفاده شود.
در دلنوشته هر چه تعداد آرایه‌های ادبی بیشتر باشد دلنوشته‌ی زیبا‌تری خواهیم داشت.
استفاده از استعاره، کنایه، تشبیه و تصویرسازی در تمام متن به‌وفور دیده می‌شود و اثر را از حالت ساده و معمولی به یک متن ادبی غنی تبدیل کرده است. ترکیب کلمات نو و تازه و تصاویر غیرمعمول، متن را زنده و جذاب کرده است.

«شبهاتِ مُکَرر» یک دلنوشته روان‌شناختی و تراژیک بسیار موفق است که احساسات و هویت درونی شخصیت را با زبان ادبی، استعاری و غنی بیان کرده است. انسجام متن، یکدستی ژانرها و عمق تحلیل روانی از نقاط قوت آن هستند. با کاهش طول برخی جملات و روشن‌تر کردن همبستگی عنوان با مضمون برخی پارت‌ها، متن می‌تواند کامل‌تر و خوشخوان‌تر شود.

با آرزوی موفقیت بی‌کران برای دلنویس عزیز
 
بالا پایین