نقد و برسی نقد همراه رمان هانای من باش

[Kosarvalipour]

عنوان:[هانای من باش!]

اثر: (فاطمه ثنا "F.S.Ka" کاربر رمان بوک)

ژانر:عاشقانه.تراژدی.مافیایی

ناظر:عضو گپ نظارت: S.O.W 8

خلاصه:

دختری همانند شب تار! تنها، بی‌کَس و آرام!
پسری از جنس قدرت و خطر!
دو انسان، کاملاً متضاد هم... چه‌گونه این تضاد چنین عشقی آتیشین را خلق می‌کند؟!
چه کسی میان روزهای زیبای عاشقی‌اشان گرد و غبار می‌سازد؟!

 

[Kosarvalipour]

بسم ربی
نقد همراه رمان هانای من باش
پست: #۱۰۹


خلاصه: اندازه ی خلاصه ی رمان شما متناسب بود. خلاصه باید دور از کلیشه باشد، خلاصه ی رمان شما از این نظر ضعیف می نمود‌. زیرا عشق دو نفر، که متضاد هم باشند، و فردی میان عشقشان جدایی و تفرقه بیندازد، موضوعی تکراری است. البته شاید داستان شما از این قرار نباشد منتهی خلاصه این را نشان می دهد. از لحاظ مبهم بودن، خلاصه ی شما ابهام خاصی ندارد، تقریباً محوریت داستان را نشان می دهد و مخاطب کلیت داستان را از آن دریافت می کند‌. خلاصه باید مبهم باشد و فقط سرنخ‌هایی کوچک از داستان به خواننده بدهد تا خواننده را برای خواندن ادامه داستان تشویق کند. استفاده از ضرب‌المثل‌ها، بازی با کلمات و داشتن ابهامات و مجهولات، موجب جذب خواننده می‌شود.
همچنین خلاصه، حتما باید با عنوان و بدنه‌ و ژانر‌های انتخابی ارتباط داشته باشد. اما خلاصه شما جذب خوبی دارد و فقط با کمی ویرایش و گنگ کردن آن و بازی با کلمات و ابهامات موجب جذابیت آن می شود. خلاصه شما با ژانر های انتخابی یعنی عاشقانه و تراژدی و مافیایس ارتباط محسوسی دارد. با عنوان و بدنه نیز ارتباط محسوسی دارد و متناسب با آن است‌.

مقدمه:
مقدمه ی شما از نظر اندازه، از اندازه ی مناسبی برخوردار بود.
مقدمه بعد از خلاصه دومین عاملی است که موجب جذب و تشویق خواننده برای خواندن داستان است.مقدمه باید به دور از کلیشه باشد و کنجکاو کنندگی لازم را در خواننده ایجاد کند. مقدمه شما کلیشه‌ای نبود، جذب خوبی را هم از آن‌جایی که مخاطب می‌خواست رمان را بخواند تا سریع‌تر بفهمد که ماهان کیست و هانا چرا به‌خاطر او مجازات می‌شود. از لحاظ تناسب و ارتباط با ژانر هاو بدنه نیز با ژانر عاشقانه ارتباطی نداشت اما با ژانر تراژدی و مافیایی ارتباط داشت بنابراین لازم است مقدمه را طوری تغییر دهید که البته تغییر ندهید، فقط بخش هایی را به آن اضافه کنید که در برگیرنده ژانر عاشقانه باشد. همچنین خلاصه با با بدنه نیز ارتباط دارد‌.


شخصیت‌پردازی: شخصیت پردازی، باید به دور از کلیشه و غیر مستقیم باشد. شب زیبای چشم‌های لوکا، توصیفی غیرمستقیم اما کلیشه‌ای، از چشمان لوکا است‌. همچنین بین منولوگ ها به طور غیر مستقیم حالات روحی اول شخص هم توصیف شده بود که این نکته مثبتی به شمار می رود.

توصیف مکان: توصیف مکان هم باید غیر مستقیم باشد. توصیف مکان، به درک بهتر موقعیت و حالت شخصیت کمک می‌کند و کم بودن آن، باعث کم‌تر شدن درک و تصور خواننده از شخصیت می‌شود. در این پست هیچ توصیفی از مکان مشاهده نمی شد، بنابراین لازم است توصیفات مکان را به این پست اضافه نمایید.

توصیف صداها و آواها:
حالت صدا به خوبی توصیف شده بود که همراه با سرفه و خنده، یا مبهم بود. آواهای موجود در محیط توصیف نشده بود. توصیفات تن صدا یعنی زیر و بمی آن، یا جهت صدا یعنی عقب و جلو نیز مشاهده نمی شد.

توصیف احساسات:
توصیف احساسات به خوبی انجام شده بود، یعنی توانسته بودید صحنه هایی از جمله نگاه غم بار اول شخص به لوکا، سنگینی چشمان اول شخص با وجود خواب کافی که نشان دهنده ی حالات روحی غم انگیز اول شخص بوده اند را به خواننده انتقال دهید.


ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی تک و توک در این پست مشاهده می شد که با نظارت ویرایش حل می شود.🌹

سخن آخر منتقد:
از خواندن رمان شما بسیار لذت بردم و بدون تعارف می گویم قلم بسیار خوبی دارید.🌺


دیدگاه از نظر خواننده:
رمان جالبی بود و تشویق می کرد تا خواننده ادامه ی آن را بخواند. موفق باشید!🌷