عنوان رمان
ملعبه (بازیچهی مرگ)
عنوان شما تک واژهای هستش... ملعبه به معنای بازیچه است، کلمهی ملعبه ده درصد کلیشهای بوده اما با این حال عنوان بسیار زیبایی است که جذابیت کافی را برای خواننده داشته با جلد مقدمه خلاصه و محتوای رمان مرتبط است.
ژانرهای رمان
ژانرهای رمان شما عبارتاند از: معمایی، عاشقانه، ترسناک، جنایی.
چون هنوز اولای رمانه ژانرها به جزء ژانر معمایی به خوبی دیده نمیشه اما اشارههایی به اون شده.
مثلا ژانر جنایی از قتل توسط فلوگرسها سخن گفته شده.
معمایی در مورد ورود سیصد نفر به جایی به نام کندو که مشخص نیست کجاست چه کسی اونو ساخته و...
ترسناک،میشه موضوع خسوف رو به ژانر ترسناک مرتبط کرد اما قطعا حملهی فلوگرسها به ملیسا وحشتناک بود.
و عاشقانه هنوز به چشم نمیخوره اما یه حسهای کوچولوی بین دو نفر میبینم که نمیخوام بگم چون شاید درست باشه و داستانت لو بره
خلاصه
خلاصهی رمان جذاب بود با ژانرها جلد مقدمه و محتوای رمان مرتبط بود از کلمات ساده استفاده شده اما همون کلمات زیبایی بینظیر و جذابیت زیادی داشتند خلاصه کلیشهای نبود
جلد
جلد بسیار زیباست و با ژانرها به جزء عاشقانه، عنوان محتوا خلاصه و مقدمه همخوانی داره
مقدمه
مقدمهی زیبایی داری که ژانرها رو به جزء عاشقانه به رخ میکشه. زیبا بود و حس حال وحشت و معمایی بودن رمان رو به خواننده منتقل میکنه
آغاز رمان
آغاز رمان ابتدا کمی گیج کننده بود اما کمکم تعجب سپس هیجان رو به خواننده منتقل میکنه با ژانرها به جزء عاشقانه همخوانی داشت و کلیشهای نبود توصیفات و حس آمیزی عالی بود و جذابیت کافی برای ادامهی خواندن را داشت.
میانهی رمان
میانهی رمان عالی بود متولد شدن دختری به نام ملیسا در مکانی به نام کندو، دوست شدن اون با بتی و ادوارد و رازهای مهیجی که در میانه بود خواننده رو به وجد در میآورد. اوج میانه از نظر من اونجایی بود که سه فلوگرس به ملیسا حمله میکنن. میانه بسیار جذاب بود کلیشه در خود جای نداده و در یک کلام عالی بود.
لحن و بافت
در نوشتار داستان، لحن در سه حالت میتوانند قرار داشته باشد.
حالت اول: دیالوگها محاورهای، مونولگها محاورهای.
حالت دوم: دیالوگها محاورهای، مونولوگها ادبی.
حالت سوم: دیالوگها ادبی، مونولوگها ادبی.
لحن رمان شما از نوع دومه که در طول داستان به خوبی رعایت شده.
سیر رمان
سیر رمانتون متعادله و این خیلی خوبه چون نه کنده که خواننده دلزده بشه نه تنده که خواننده سر در گم بشه
دیالوگها و مونولوگها
دیالوگها حدود سی و پنج درصد و مونولوگها حدود شصت و پنج درصد بود که تا حدودی تناسب داشت و خوبه شاید لازم باشه مقدار دیالوگها رو افزایش بدی اما اگر افزایش ندادی هم اشکالی نداره چون همینطوری هم عالیه.
شخصیت پردازی
شخصیت پردازی عالی بود هم شخصیت پردازی درونی که در مورد ترس و استرسی بودن ملیسا، نقاب جدی کینگ به روی احساسات ملایمش و مهربانی بتی و ادوارد و... و هم شخصیت پردازی بیرونی در مورد موهای طلایی و آبی بودن چشمای ملیسا زخم روی گونهی کینگ و... .
توصیفات
توصیفات بینظیر بود هم توصیف مکان مثل توصیف کندو و خانههایش و جنگل و هم توصیف صدا مثل ملودی که قبل حمله به ملیسا به گوش میخورد. توصیف کاراکتر و زمان و حالات هم به چشم میخورد
زاویهی دید
زاویهی دید اول شخص بود که در طول داستان به خوبی رعایت شده
تعلیق و کشمکش
کشمکش و تعلیق فرد با خودش، فرد با دیگران، فرد با طبیعت و... در رمانت دیده بود کشمکشها بسیار جذاب و گیرا بودن و به زیبای نگاشته شده.
ایده و پیرنگ
پیرنگ در واقع به اسکلت داستان گفته میشود. یعنی اولین ایدهی کلی داستان که به آن شاخ و برگ داده میشود. پیرنگ دو نوع باز و بسته دارد که نمیتوان آن را قبل از به پایان رساندن داستان تشخیص داد. ایده و پیرنگ، در چهار دسته قرار میگیرند.
ایده خوب، پردازش خوب
ایده بد، پردازش بد
ایده خوب، پردازش بد
ایده بد، پردازش خوب
ایدهی رمان جدید و خاص بود گیر افتادن سیصد نفر در سرزمینی به نام کندو که کلید خروجشون دختر باهوشی به نام ملیسا هستش.ایده و پردازش عالی بود.
ایرادات نگارشی
دام 🔴دلم🟢
جلو بدم 🔴جلوه بدم🟢
ضعفها
هیچی به چشم نخورد
نقات قوت
خلاصه
مقدمه
عنوان
و...
سخنی از نویسنده
این رمان یکی از بهترین رمانهایی بود که خوندم و دلم میخواد زود زود پارت بزاری و حتما بهم بگی وگرنه🔪🔪🔪
موفق باشی💝