جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

از الف تا ی نقد کتاب「بیگـانه」اثر آلبرکامو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد کتاب‌ توسط MHP با نام نقد کتاب「بیگـانه」اثر آلبرکامو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,008 بازدید, 19 پاسخ و 16 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد کتاب‌
نام موضوع نقد کتاب「بیگـانه」اثر آلبرکامو
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریادخت
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,332
45,445
مدال‌ها
23
3f9847fb713f47e6ba00951d35b7f48a.jpg

کتاب بیگانه
نویسنده: آلبرکامو
مترجم: جلال‌آل‌احمد_علی‌اصغرخبره‌زاده
نسخه اصلی
تعداد صفحه: 65​
بیگانه رمانی نوشته آلبر کامو نویسنده فرانسوی در سال ۱۹۴۲ است. مضمون و چشم‌انداز آن اغلب به عنوان نمونه‌ای از فلسفه پوچ انگار و اگزیستانسیالیسم ذکر می‌شود. گرچه خود کامو مورد دوم را رد می‌کند. این اثر برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷ شد.
خلاصه: شخصیت اصلی کتاب، یک مرد بی تفاوت به نام مورسو است که در مراسم خاک سپاری مادرش حضور می‌یابد و چند روز بعد، مردی عرب را که درگیر تنازعی با یکی از دوستانش بوده، در الجزیره ی تحت اشغال فرانسوی ها به قتل می‌رساند. مورسو محاکمه و به اعدام محکوم می شود. داستان به دو بخش قبل و بعد از قتل تقسیم شده و به صورت اول شخص، توسط شخصیت اصلی روایت می‌شود.
آدم‌ها، یک بار عمیقا عاشق می‌شوند، چون فقط یک بار نمی‌ترسند که همه چیز خود را از دست بدهند، اما بعد از همان یک بار، ترس ها آنقدر عمیق می‌شوند که عشق، دیگر دور می‌ایستد.

دانلود pdf رایگان


ما از شما چه می‌خواهیم؟

1. پس از مطالعه این کتاب نتیجه و برداشت شخصی خود را بیان کنید.
2. اگر عقیده خودتان برتر از عقیده نویسنده می‌دانید آن را برای ما بنویسید.
3. به نظر شما چه چیزی سبب جذب و گیرایی قلم
آلبرکامو است؟
4. نقاط قوت ( درصورت وجود/ضعف) را نام ببرید.
5. از شما کاربرها می‌خواهیم در رابطه با این اثر بحث و گفتگوی خود را زیر همین تاپیک آغاز کنید.
6. در نوار کناری(در لپتات) / نوار زیرین(در گوشی) از قابلیت رای استفاده کنید.



در انتهای هر ماه
کسانی که در هر دوره از این نقد الف تا ی حضور پیدا کنند و رای نظرشان بیش از دیگر کتابخوان‌ها باشد
مدال کتاب‌خوان برتر + 1500 لایک اعطا خواهد شد.
در صورت وجود هر گونه ابهام سوالات خود در نمایه @MHP بپرسید.



 

پیوست‌ها

  • بیگانه.pdf
    690.5 کیلوبایت · بازدیدها: 23
آخرین ویرایش:
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,432
29,260
مدال‌ها
15
مشاهده فایل‌پیوست 161277

کتاب بیگانه
نویسنده: آلبرکامو
مترجم: جلال‌آل‌احمد_علی‌اصغرخبره‌زاده
نسخه اصلی
تعداد صفحه: 65​
بیگانه رمانی نوشته آلبر کامو نویسنده فرانسوی در سال ۱۹۴۲ است. مضمون و چشم‌انداز آن اغلب به عنوان نمونه‌ای از فلسفه پوچ انگار و اگزیستانسیالیسم ذکر می‌شود. گرچه خود کامو مورد دوم را رد می‌کند. این اثر برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷ شد.
خلاصه: شخصیت اصلی کتاب، یک مرد بی تفاوت به نام مورسو است که در مراسم خاک سپاری مادرش حضور می‌یابد و چند روز بعد، مردی عرب را که درگیر تنازعی با یکی از دوستانش بوده، در الجزیره ی تحت اشغال فرانسوی ها به قتل می‌رساند. مورسو محاکمه و به اعدام محکوم می شود. داستان به دو بخش قبل و بعد از قتل تقسیم شده و به صورت اول شخص، توسط شخصیت اصلی روایت می‌شود.

دانلود pdf رایگان


ما از شما چه می‌خواهیم؟

1. پس از مطالعه این کتاب نتیجه و برداشت شخصی خود را بیان کنید.
2. اگر عقیده خودتان برتر از عقیده نویسنده می‌دانید آن را برای ما بنویسید.
3. به نظر شما چه چیزی سبب جذب و گیرایی قلم
آلبرکامو است؟
4. نقاط قوت ( درصورت وجود/ضعف) را نام ببرید.
5. از شما کاربرها می‌خواهیم در رابطه با این اثر بحث و گفتگوی خود را زیر همین تاپیک آغاز کنید.
6. در نوار کناری(در لپتات) / نوار زیرین(در گوشی) از قابلیت رای استفاده کنید.



در انتهای هر ماه
کسانی که در هر دوره از این نقد الف تا ی حضور پیدا کنند و رای نظرشان بیش از دیگر کتابخوان‌ها باشد
مدال کتاب‌خوان برتر + 1500 لایک اعطا خواهد شد.
در صورت وجود هر گونه ابهام سوالات خود در نمایه @MHP بپرسید.



اعلام آمادگی
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,332
45,445
مدال‌ها
23

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
654
4,971
مدال‌ها
2
خب رمانی که در میانه جنگ جهانی نوشته شده نمیتونه پر امید و گل و بلبل باشه
ناخودآگاه منو یاد دوران کرونا میندازه که متاسفانه مرگ و میر به قدری زیاد بود که دیگه پذیرفتنش برای مردم راحتر شد ! خاطرم هست یکی از نزدیکان حتی در تشییع و خاکسپاری پدربزرگ خودش حاضر نشد و در جواب میگفت خدا بیامرزه یه روزم ما میمیریم و لذت دنیا رو ببر و....!
نمیدونم چرا یاد فروغ و روابطش با گلستان افتادم که باعث شد از پرویز شاپور جدا بشه و تا مرگش جز یکبار فرزندش رو نبینه! کامیار فرزند فروغ فرخزاد در فقر و گمنامی مرد و شاید کسی باور نکنه اگه بشنوه پسر این شاعر بزرگ برای گذران زندگی تو خیابون گیتار میزد!
خب این شکل ادبیات و تفکرات فلسفی این چنینی اون موقع در جامعه روشنفکری ایرانی خیلی نفوذ داشته درست مثل تفکرات خیامی " از خیام تا فروغ تا این خانه سیاه است صفی زاده"
جالبه بیگانه رو یه جورایی جلال ترجمه کرده و جلال هم از رفقای نزدیک ابراهیم گلستانه .
کلا افراط و تفریط پدر انسان مدرن رو درآورده و باعث آسیب شدید به روابط آدمها و خانواده شده گسترش سریع و هیجانی جنبش هیپی که آخرش به مواد مخدر و ... ختم شد یه نمونشه و مثلا شکل زندگی امثال سارتر و دبوار و.. که الگوی دنیایی بودند"فیلسوفان بد کردار راجرز و تامپسون"
 

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,989
مدال‌ها
8
درود.
آلبرکامو در این کتاب فلسفه پوچ‌‌انگاری و نه پوچ‌گرایی رو به خوبی نشون داده، فلسفه‌ش چیه؟
" میگه کرکتر ما، دنیاش رو پوچ می‌بینه پس سعی می‌کنه ازش لذت ببره (اشاره به صفحات اخر کتاب وقتی کرکتر منتظر روز اعدامش بود و داشت به شفق‌های قطبی فکر می‌کرد)"
حالا میگیم که ایا غیر از این نکته‌ای داشت؟ بله، نکته‌ش در ازادی عمل انسان بود، حتی در قتل!
البته میشه گفت کرکتر نوعی بیماری هم داشت و شرایطش برای قتل درکل بالا بود.
اما آلبر پست‌مدرن، اینجا می‌خواد نشون بده که زندگی درکل بی‌هدفه و انسان خودش باید هدف دار بشه، اگه نشه میشه یکی مثل کرکتر ما، خوب و لذت بخش زندگی می‌کنه اما درنهایت حکمش اعدامه.
آلبر همیشه جنبه تاریک رو به خوبی نشون داده و اینه که جذابیت قلمش رو می‌بره بالا.
درکل کتاب نمایش این‌چنین افراد هم هست اگه پیام خاصی نداشته باشه.
مورسو بخاطر شدت افتاب آدم کشت، اما پشیمونی و ندامتی نداشت و این چیزیه که خیلی از ما ادم‌ها بهش دچار میشیم یه روزی، همه چیز پوچه، این ماییم که اصول‌ها و ارزش‌ها رو باید قرار بدیم و همینطور، از این پوچی لذت ببریم. کسی قرار نیست اون دنیا بخاطر اینکه سر کشیش داد کشیدیم یا دوست‌دخترمونو اوردیم خونه خرمونو بگیره :))
 

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,989
مدال‌ها
8
خب رمانی که در میانه جنگ جهانی نوشته شده نمیتونه پر امید و گل و بلبل باشه
ناخودآگاه منو یاد دوران کرونا میندازه که متاسفانه مرگ و میر به قدری زیاد بود که دیگه پذیرفتنش برای مردم راحتر شد ! خاطرم هست یکی از نزدیکان حتی در تشییع و خاکسپاری پدربزرگ خودش حاضر نشد و در جواب میگفت خدا بیامرزه یه روزم ما میمیریم و لذت دنیا رو ببر و....!
نمیدونم چرا یاد فروغ و روابطش با گلستان افتادم که باعث شد از پرویز شاپور جدا بشه و تا مرگش جز یکبار فرزندش رو نبینه! کامیار فرزند فروغ فرخزاد در فقر و گمنامی مرد و شاید کسی باور نکنه اگه بشنوه پسر این شاعر بزرگ برای گذران زندگی تو خیابون گیتار میزد!
خب این شکل ادبیات و تفکرات فلسفی این چنینی اون موقع در جامعه روشنفکری ایرانی خیلی نفوذ داشته درست مثل تفکرات خیامی " از خیام تا فروغ تا این خانه سیاه است صفی زاده"
جالبه بیگانه رو یه جورایی جلال ترجمه کرده و جلال هم از رفقای نزدیک ابراهیم گلستانه .
کلا افراط و تفریط پدر انسان مدرن رو درآورده و باعث آسیب شدید به روابط آدمها و خانواده شده گسترش سریع و هیجانی جنبش هیپی که آخرش به مواد مخدر و ... ختم شد یه نمونشه و مثلا شکل زندگی امثال سارتر و دبوار و.. که الگوی دنیایی بودند"فیلسوفان بد کردار راجرز و تامپسون"
به نظرم شما درست متوجه این فلسفه نشدید‌، این فلسفه ربطی به خراب‌کاری‌های فروغ و گلستان نداره. درضمن سارتر واقعا نویسنده و فیلسوف خوبیه حتی اگه به قول شما در فلسفه افراط کرده باشه، جهان چیه؟ معنا؟ فکر نکنم. معنا پیدا کردنیه. بهرحال البرکامو و امثال سارتر، سعی داشتن اون چیزی که بقیه نمی‌بینن رو ببینن و این یک نقطه قوته حتی اگه ضعف‌های دنیا رو به کاغذ بکشن. از روابط ادم‌ها و خانواده گفتید، ادم‌ها خودشون باید ارزش اخلاقی پیدا کنن کسی قرار نیست بهشون دیکته کنه بنیان‌تون رو سفت نگه دارید.
پیروز و موفق باشید.
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
654
4,971
مدال‌ها
2
همه گفته هاتون درسته
بیشتر منظورم افراط و تفریطیه که انسان درگیرشه بود
سارتر و همه فیلسوفان حتما به اندیشه بشر چیزهایی رو اضافه کردند ولی متاسفانه یکی از ایرادات ما افراط و تفریطیه که در پذیرفتن آدمها داریم. چون سارتر تهوع رو نوشته(که اونم خیلی جدی گفته میشه تحت تاثیر مواد بوده) پس انسان کامله و تازه اگه منظور فیلسوف رو متوجه شده باشیم.
کلا نظر من بیشتر بازگو کردن تاثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی دوره هایی بود که اثر خلق میشه .
ممنون
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
654
4,971
مدال‌ها
2
به نظرم بهتره از زاویه روانشناسی به اگزیستانسیالیزم نگاه بشه که شاید یه محرک قوی برای انسان باشه ولی زمانی که بحث به روابط اجتماعی کشیده میشه ظاهرا نتیجه ای جز تنهایی و سردی عواطف نداره .
 

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,989
مدال‌ها
8
به نظرم بهتره از زاویه روانشناسی به اگزیستانسیالیزم نگاه بشه که شاید یه محرک قوی برای انسان باشه ولی زمانی که بحث به روابط اجتماعی کشیده میشه ظاهرا نتیجه ای جز تنهایی و سردی عواطف نداره .
ولی من یه اگزیستانسیال میشناختم مهربون ترین فرد بین رفقاش بود نیما جان. اونی که شما ازش میگی بیماری بی‌لذتی و بی‌عاطفگیه
 

ن. عادل

سطح
1
 
م.نگار
فعال انجمن
Sep
177
1,395
مدال‌ها
4
به نام خدای اصغر آباد
نقد رمان بیگانه
اثر آلبر کامو

سخن آغازین
نقد کردن آنقدرها هم که فکر می‌کردم ساده نیست. یک منتقد ادبی باید بداند چگونه هر بند را بررسی کند و ارزش کلمات را بداند.

یه تیکه کلام
ما باید مجال بدهیم که قصه‌‌هامون تا آخر ادامه پیدا کنه، قصه امکان نداره بد باشه، اگه تو آدم خوبی باشی.


بخشی از کتاب:
همیشه روزهایی هست که انسان در آن کسانی را که دوست می‌داشته است بیگانه می‌یابد.
چهار بار دیگر هفت تیر را روی جسد بی‌حرکتی که گلوله‌ها در آن فرو می‌رفتند و ناپدید می‌شدند، خالی کردم.


موضوع خیلی خوب با اثر همخوانی دارد، بیگانه شخصیت اصلی داستان را خیلی خوب توصیف می‌کنه. داستان با مرگ مادر شخصیت اصلی داستان شروع می‌شود و نویسنده سعی بر آن دارد تا در تصویری توام با ناراحتی، گرما و بی‌حسی را به تصویر بکشد. کمی جلوتر رفتار عجیب این مرد نظر خواننده را جلب می‌کنه. او زندگی خوبی دارد اما بی‌اهمیت است. سیگار می‌کشد اما بی‌اهمیت است و اگر از او درباره‌ی چیزی یا موضوعی بپرسند، نظری ندارد و برایش بی‌اهمیت است. شخصیت اصلی سیگار می‌کشه خیلی هم زیاد و بعد ما می‌بینیم که در اواخر رمان سعی می‌کنه خیلی چیزها را که براش بی‌اهمیت بودن اما آن‌ها را دوست داشته، مثل ماری یا همین سیگار را به اجبار ترک کنه. به نظرم دو واژه‌ی سیگار و گرما خیلی تکرار شدن، مخصوصا در آغاز نوشته. برخلاف دیگر آثار کامو ( نمایشنامه‌ی سوء تفاهم، سقوط) که خیلی خوب نتوانستم باهاشون ارتباط برقرار کنم، این کار را خیلی دوست دارم و می‌فهمم. ( به نظرم فهمیدن داستان و جستجوی نقطه‌های تامل برانگیز خیلی مهمه). به نظرم داستان پایان باز داشت و این خوبه چون به خواننده‌ای که من باشم این اجازه‌ را می‌ده که درباره‌اش فکر کنم و ببینم چطور می‌توانم آن را تمام کنم. بسته به حال و روزم ممکنه تغییر کنه. ( قدرت خیال پردازی، پرورش ایده‌ها یا هر چیز دیگری که نویسنده این اجازه را به شما می‌دهد که آنطور که دوست داری اثرش را تمام کنی.) با به زندان افتادن این مرد همه چیز براش تمام می‌شه از خودش ناامید می‌شه و نارضایتی خودش را از عدالت بشری به اشکال مختلفی اعلام میکنه. او در لحظات پایانی زندگی هم هنوز بر باور خودش ایمان داره و دعوت کشیش را نمی‌پذیره.
لازمه از جلال آل احمد هم سپاسگزاری کنم بخاطر ترجمه‌ی خیلی خوبش.

سخن پایانی
من معتقدم ساده نویسی یک شاهکار خلق می‌کند. چیزی که در قلم کامو دیده می‌شه.
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین